6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترسوها از ترس جنگ کشور را برای همیشه از هسته ای محروم کردند
#دولت_تحریف
#برجام بی سرانجام
@jihadmughniyeh_ir
ختم صلوات به نیت سلامتی تمام بیماران
هدیه به حضرت زهرا برای تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
تعداد صلوات های مدنظرتون رو به آیدی زیر ارسال کنید
@ahmad_f1995
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃❤️
حسیــــن ای وای ...
حسیــــن ای وای...
@jihadmughniyeh_ir
🍃❤️
طوفان توییتری
ویژه اربعین ۹۹
چهارشنبه و پنج شنبه شب همه می آییم...
#لبیک_یا_حسین
@jihadmughniyeh_ir
🍃❤️
نابغه قرآنی امسال در سیزده سالگی موفق به اخذ کارشناسی و قبولی در کارشناسی ارشد شد ...
امسال مصی علینژاد مثل همیشه لال شدن؟
@jihadmughniyeh_ir
🍃❤️
#حدیث💚
💚امام صادق علیه السلام:
خانه ای که در آن غنا باشد
از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست و دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.
@jihadmughniyeh_ir
IMG_20200929_003009_308.jpg6364.jpg
3.69M
جامانده ایم و حوصله شرح قصه نیست
@jihadmughniyeh_ir
636.jpg
1.63M
من به جاماندن از این قافله عادت دارم ...
@jihadmughniyeh_ir
✨﷽✨
✍پادشاهی در بستر بیماری افتاد. پزشکی حاذق بر بالین وی حاضر کردند. پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت برطرف گردد. شاه از قاضی شهر فتوی مرگ جوانی را برای زنده ماندن گرفت. پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر در حال مرگ بودند. پولی دادند و پسر جوان آنها را خریدند. پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند تا خون او را در پادشاه تزریق کنند. جوان دستی بر آسمان برد و زیر لب دعایی کرد و اشکش سرازیر شد. شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید چه دعایی کردی که اشکت آمد؟
جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم، خدایا، والدینم به پول شاه نیاز دارند و مرگ مرا رضایت دادند. و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد که با فتوای مرگ من به آن میرسد، با مرگ من، پزشک به شهرت نیاز دارد که شاه را نجات میدهد و به آن میرسد. و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد که کشتن من برایش نوشین شده است. گفتم: خدایا تمام خلایقت برای نیازشان میبینی مرا میکشند تا با مرگ من به چیزی در این دنیای پست برسند. ای خالق من، تنها تو هستی که مرا برای نیاز خودت نیافریدی و از وجود بندهات بینیازی، تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی به تو اگر بخواهم هم، نمیتوانم برسانم. ای بینیاز مرا به حق بینیازیات قسم میدهم، بر خودم ببخشی و از چنگ این نیازمندانت به بینیازیات سوگند میدهم رهایم کنی.
شاه چون دعای جوان را شنید زار زار گریست و گفت: برخیز و برو . من مردن را بر این گونه زنده ماندن ترجیح میدهم. شاه با چشمانی اشکآلود سمت جوان آمده و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بینیاز مرا هم شفا داده و بینیازم از خلایقش کند. جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه شفای کامل یافت .
@jihadmughniyeh_ir