eitaa logo
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
272 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین @HENAS_213 تبادل: @Jahad_256 خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
‌شروع کردم به کباب کردن سیخ ها روی اجاق. مشغول برگرداندن سیخ ها بودم که حمید اسپنددونی را روی شعله دیگر گاز گذاشت و شروع کرد به اسپند دود کردن. تا من کباب را درست کنم،خانه را دود اسپند گرفته بود. گفتم:"حمیدم! این کباب ها به حد کافی دود راه انداخته،تو دیگه بدترش نکن." جواب داد:"وقتی بوی غذا بره بیرون،اگه کسی دلش بخواد مدیون میشیم.اسپند دود کردم که بوی کباب رو بگیره. کانال رسمی قرارگاه فرهنگی مجازی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
باهم می‌رفتیم اردوگاه‌های لبنان را می‌گشتیم. هر جا بچه ایی را توی خاک و خل می‌دید دارد گریه می‌کند می‌آمد از ماشین پایین، می‌رفت طرف بچه، بلندش می‌کرد، بغلش می‌کرد، سر و صورتش و اشک‌هایش را پاک می‌کرد می‌بوسیدش. گاهی حتی حرف نمی‌زد. اشک‌های آن‌ها را که می‌دید اشک خودش هم در می‌آمد. اوایل فکر می‌کردم بچه را می‌شناسد. گفت: «نه. نمی‌شناسمش». گفت: «همین که می‌دانم شیعه است کافی ست. چون می‌دانم هزار و سیصد و چند سال است که ظلم را به دوش میکشد! راوی: محمدعلی مهتدی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
شهید سرتیپ جواد فکوری در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده خل
 گرایش شدید به اسلام چهار، پنج سال مطالعات گسترده بر ادیان مختلف، باعث گرایش شدید او به اسلام شد. نماز به موقع، قرآن و روزه‌اش ترک نمی‌شد. آن موقع کسی به اسم تیمسار ربیعی فرمانده پایگاه شیراز بود. وی در ماه رمضان ساعت 10 صبح جواد را برای صرف نوشیدنی به دفترش دعوت کرده بود. می‌دانست جواد اهل روزه است. جواد هم نرفت. به او گفتم:‌ امسال،‌ سال درجه‌ات است. با ربیعی سر ناسازگاری نگذار. اما جواد تاکید کرد: دینم را به درجه و دوره نمی‌فروشم. تیمسار ربیعی هم مرا دید و گفت: شوهر تو شب و روز من را گذاشته و به دینش می‌رسد. اغلب اوقات عادت داشتیم برای ناهار روز جمعه به باشگاه افسران در پایگاه برویم. پایگاه سه رستوران داشت که هرکدام مخصوص یک گروه بود. باشگاه افسران،‌ باشگاه همافرها و باشگاه درجه‌دارها. آخرین باری که به باشگاه رفتیم یک همافر به دلیل اینکه غذای رستوران‌های دیگر تمام شده بود، به باشگاه افسران آمد،‌ تیمسار ربیعی قبل از اینکه همافر شروع به خوردن کند ضمن اینکه از او می‌پرسید چرا به این باشگاه آمده، او را بلند کرد و سیلی محکمی به او زد، غذای ما به نمیه رسیده بود، جواد ما را بلند کرد و به خانه رفتیم و از آن به بعد دیگر به باشگاه نرفتیم. جواد می‌گفت: تحمل این زورگویی‌ها را ندارم. در این مواقع، به خاطر اینکه خجالت آن فرد را بیشتر نکند سکوت می‌کرد @jihadmughniyeh_ir
🕊🍀 نام:حجت الله رحیمی تاریخ تولد : ۱۳۶۸/۱۲/۲۴ وضعیت تاهل:مجرد تاریخ شهادت : ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ محل شهادت : شهرستان باغملک(خوزستان) نحوه شهادت:پر پر شده در راهیان نور کتاب های مربوط به شهید:خاطراتی از شهید حجت الله رحیمی خدایا ! چشم طمع به بهشت تو نیز ندارم ، زیرا عبادت هایم را برای این به درگاهت میکنم که تو را لایق عبادت می دانم ، و تو را عادل میدانم و می دانم که تنها بودن در جوار تو سعادت حضور در قیامت توست که انسان را سعادتمند میکند . خدایا ! سالها و ماه هاست که به دنبال دست یافتن به وصال خویش شهر ها و آبادی ها و کوه ها و دشت ها و بیابانها را پشت سر گذاشته ام ولی هنوز خود را نشناخته ام @jihadmughniyeh_ir
دائم الوضو بود موقع اذان خیلی ها می رفتند وضو بگیرند ولے حسن اذان و اقامه را مےگفت ونمازش راشروع میکـرد مےگفت: زمین جای جمع کـردن ثوابه... حیف زمینِ خدآ نیست که آدم بدون وضو روش راه بره؟! 🔰کانال قرارگاه فرهنگی مجازی🔰 •••✾شهید جهاد عماد مغنیه✾••• @jihadmughniyeh_ir
میـدونیـد... فقطـ دمـ زدن از شـهـدا کافے نیسـت افتخارمـ نیسـت... بایـدزندگیـمان،حرفـمان،نـگـاهـمان،لـقمہ‌هایمان، رفتارمان بـوے شهدا بگیرد... 🙂 @jihadmughniyeh_ir
❤️🕊 : ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یادگرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی کنیم؛ ما حق خود را با خون هایمان که برای سربلندی نذر شده و برآزادگی ایستاده است، باز پس می گیریم @jihadmughniyeh_ir
⇜❣ ↝ رَخت‌ها‌رو جمع‌کردم‌توی‌حیاط، تاوقتےبرگشتم‌بشویم..💦 . وقتےبرگشتم،دیدم‌علےاز ‌جبهہ‌برگشتہ‌و‌گوشـہ‌حیات‌نشستہ‌ ورخت‌هاهم‌روی‌طناب‌پهن‌شده..!🌞 . رفتم‌پیشش‌گفتم: «الهےبمیرم! مادر،‌تو‌با‌یہ‌دست‌ چطورۍاین‌همہ‌لباس‌رو‌شستے؟!» . گفت:«‌مادر‌جون، اگہ‌دوتادست‌هم‌نداشتم🙆🏻‍♂، ‌بازوجدانم‌قبول‌نمے‌کرد‌من ‌خونہ‌باشم‌وتۅزَحمت‌بکشے..:)♥️‌» 🌱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🖥  @jihadmughniyeh_ir
🆔 فرازی از وصیت نامه شهید؛ چه خوش است دست از جان شستن و دنیا را سه طلاقه کردن.. از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن، بدون بیمّ بر علیه ستمگران جنگیدن .. شهید محمدباقر مشهدی عبادی🌺 شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۷ ، جزیره مجنون ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🖥  @jihadmughniyeh_ir
عزَّت‌ دست‌ خداست‌👆 و‌ بدانید‌ اگر‌ گمنام‌ترین‌ هم‌ باشید‌ ولۍ‌ نیَّت‌ شما‌👌یاری‌ مردم‌ باشد، میبینید‌ خداوند‌ چقدر‌ با‌ عزَّت‌ و‌ عظمت شما را‌ در‌ آغوش‌ میگیرد..... ❤️ 🌙@jihadmughniyeh_ir