eitaa logo
واجب تمدن ساز(امربه معروف ونهی از منکر)
97 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
39 فایل
جهادجمعی دراقامه فریضتین امر به معروف ونهی از منکر
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از آنکه مصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس، به‌دلیل نامه‌ای انتقادی خطاب به خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با احضار قضایی مواجه شد، امروز ۱۱ فروردین نامه دوم خود را منتشر کرد. او در این نامه با الهام از سخنان اسقف دزموند توتو، رهبر معنوی جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی، تاکید کرد: «بدون بخشایش، آینده‌ای در کار نخواهد بود.» مهرآیین با اشاره به تجربه تاریخی آفریقای جنوبی، از خامنه‌ای خواست از گذشته خود فاصله بگیرد، از مردم طلب حلالیت کند و در آرامش از قدرت کناره‌گیری کند. او با یادآوری محتوای ضعیف رساله حکمرانی خامنه‌ای و عنوان فصل آخر آن با نام “سرزمین سوخته ایران”، نتیجه گرفت که دوران رهبری او مردود است؛ اما معتقد است هنوز فرصتی برای ساختن چهره‌ای بخشایش‌گر و انسانی برای رهبر جمهوری اسلامی باقی‌ست. مهرآیین موقعیت فعلی کشور را بحرانی و حاصل عقلانیت سیاسی جمهوری اسلامی و دو رهبر آن، خمینی و خامنه‌ای، دانست؛ اما در عین حال این موقعیت را فرصتی برای بازسازی نظم دانست و از خامنه‌ای خواست که سیاست را به معنای «چیدمان درست چیزها» درک کند. او با اشاره به خاطرات نسل جوان دهه‌های پیش که خامنه‌ای را دوستدار شریعتی، اخوان ثالث و شجریان می‌دانستند، پرسید چه بر او گذشت که از امید آن روزها به چهره‌ای خشک، عبوس و مورد نفرت بدل شد؟ مهرآیین خطاب به خامنه‌ای نوشت: شما نیز پدر، پدربزرگ، و صاحب خانواده‌اید؛ چگونه دستور شلیک به فرزندان همین مردم را صادر می‌کنید؟ حتی اگر جوانان معترض مطابق سلیقه شما نباشند، آیا وظیفه دینی شما پذیرش تفاوت‌ها و آغوش باز به روی همگان نیست؟ او خامنه‌ای را به تأمل در معنای مرگ فراخواند و نوشت: «بمیرید قبل از آنکه بمیرید» یعنی پیش از مرگ، خود را از تعصب، تعلق به قدرت و جدی گرفتن بیش از حد نقش‌تان رها کنید. به جهان، موسیقی، طبیعت و بازی با نوه‌ها بنگرید. همه چیز را آن‌قدر جدی نگیرید. مرگ نشانه آن است که هیچ‌کس نمی‌تواند بر همه چیز چیره شود. مهرآیین از خامنه‌ای خواست دو اصل «برگشت‌ناپذیری» و «بخشایش» را مبنای کنش سیاسی خود قرار دهد: گذشته دیگر قابل تغییر نیست، اما آینده را می‌توان با بخشش ساخت. او از رهبر جمهوری اسلامی خواست که با آغاز گفت‌وگو با آمریکا، تغییرات اساسی را ممکن کرده و پس از آن در آرامش از قدرت کنار رود. او همچنین خواستار پایان دادن به رویه‌ی سرکوب منتقدان شد و نوشت: «نعوذ بالله، شما که از خداوند برتر نیستید. ما روزی چند بار از خدا گله می‌کنیم و باز به او پناه می‌بریم. چرا کسی که با شما سخن گفت باید به دادگاه برود؟» مهرآیین تاکید کرد خامنه‌ای رهبر مردم است، نه بر مردم، و دعوت به گفت‌وگو و شنیدن صداهای متفاوت از نشانه‌های عقلانیت است. او در پایان، گفت که چهار اصل «عشق، ایمان، آزادی و عدالت» چراغ راه زندگی‌اش هستند و اگر در نهایت به‌خاطر این نامه‌ها به زندان برود، آن را با آغوش باز می‌پذیرد و از همانجا نیز خواهد نوشت: «بدون بخشایش، آینده‌ای در کار نخواهد بود.» مصطفی مهرآیین یک‌شنبه ۱۰ فروردین با انتشار تصویر پیامک ابلاغیه خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «محض رضای خدا می‌گذاشتید ۲۴ ساعت بگذرد، بعد این را می‌فرستادید. برای من فرقی نمی‌کند شما در ذهنتان چه می‌گذرد. من کماکان کار آموزگاری خودم را انجام می‌دهم.»
نامه سوم 👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽
۱. جناب آقای خامنه ای ادواردو گالیانو، روزنامه نگار شاعر مسلک، در قطعه ای به نام "در ستایش صدای آدمی" می نویسد " صدای آدمی را نمی توان خاموش کرد.صدا حقیقتی است.صدا زاده نیاز آدمی به گفتن است. دهان را که ببندند، دست ها به سخن در می آیند یا چشم ها یا روزنه های پوست یا هر چه. زیرا تک تک ما حرفی برای گفتن داریم، حرفی که سزاست دیگران بستایند یا ببخشایند". به همین نحو، پابلو نرودا در وصف شاعری خویش می گوید " من کلماتم را بر در خانه بسیاری از مردمی نهادم که نمیشناختم شان". من در دو نامه قبلی به شما کلماتم را به در خانه شما آوردم، اما گویا شما کلمات را نه به سان کلمه که به سان " کاستن از ارزش ولایت مطلقه" خود دیده اید که نیروهای قضایی تحت امرتان بالفور ابلاغیه حضور در دادسرا و جلسه بازپرسی را برایم فرستاده اند. ۲. جناب آقای خامنه ای من معلمم و با کلمات زندگی میکنم تا آنجا که کلمات هورمون های وجود من را بالا و پایین می کنند و گاه با آنها گریه می کنم و گاه میرقصم و گاه با برخورد با واژه ای ساعت ها در خلوت خود به جایی خیره می شوم.این البته نه تنها حال من که حال کل اهل فرهنگ است. شما گویا با وجود تمامی تعاریفی که از شما در خصوص میزان مطالعه تان کرده اند، اصولا با جهان واژه ها و معلمی بیگانه اید.در ابلاغیه تان نوشته اید دفاع از اتهامات انتسابی. مگر اندیشیدن اتهامی است که من بخواهم در مقابل آن از خود دفاع کنم.اندیشیدن ماهیت انسانی ماست.مگر انسان از ماهیت خود هم دفاع می کند. عجیب تر آنکه فرموده اند برای خود وکیل و وثیقه بیاورید و در جلسه حاضر شوید و گرنه جلب می شوید.اندکی از وجود خود خجالت بکشید که از یک استاد دانشگاه پیمانی که فقط سه دانگ خانه در اردبیل به اسم دارد و یک ماشین تیبا درخواست وثیقه می کنید.شما با حکمرانی تان برای من و امثال من چه زندگی ساخته اید که اکنون مدعی دریافت وثیقه می شوید. گفته اید اگر حضور نیابم دستور به جلب می دهید. زندانی را از زندان رفتن میترسانید. مگر آنچه امروز ما در آن زندگی میکنیم چیزی جز یک زندان بزرگ به نام ایران است. من بارها گفته ام ما در این حکومت تبدیل به انسان های " نامرده" شده ایم یعنی نه آنقدر زنده ایم که زندگی کنیم و نه میمیریم که از درد بودن در ذیل حکومت شما خلاص شویم. من را از چه می ترسانید؟ از مرگ؟ انسان نامرده تنها منتظر دفن خود است. گفته اید دستگیر می شوید. شما با کدام وجدان اخلاقی و با کدام احساس قدرت دینی و پالایش درونی به خود حق می دهید به یک معلم بگویید من تو را به جرم نقد حکمرانی خودم دستگیر میکنم. من قطعا در دادگاه شما حضور پیدا نمیکنم تا بدانید هیچ ارزشی برای شیوه حکمرانی شما که به آن از سوی خودم و تمامی مردم ایران نمره مردودی دادم قائل نیستم. من خطر گفتگو با شما را به جان نخریدم که بعد از آن به قواعد غلط حکمرانی شما تن دهم.من تمام قواعد حکمرانی شما را منحل اعلام می کنم چرا که معتقدم قواعد حاکم بر شیوه حکمرانی شما چیزی جز " قواعد مرگ " نیست. حالا به هر طریق دوست دارید مرا دستگیر کنید تا نشان دهید در تمام این سالها حتی آداب و مناسک برخورد با اهل فرهنگ را نیاموخته اید. ۳.جناب آقای خامنه ای، به زبان نادژدا ماندلشتایم، همسر شاعر بزرگ روس اوسیپ ماندلشتایم، " فریاد آخرین نشانه شان انسانی ست.این شیوه آدمی ست برای آنکه ردی از خود باقی بگذارد، به آدم ها بگوید چگونه زیسته و جان داده است. انسان با فریادهایش مدعی حق زندگی اش می شود، به جهان بیرون پیام می فرستد، کمک می طلبد و از آن ها می خواهد مقاومت کنند. آن زمان که چیزی باقی نمانده باشد، باید که فریاد کشید.سکوت به واقع جرمی ست علیه انسانیت". من در مقابل شما و دستگاه ظلم و جورتان سکوت نمیکنم حتی اگر با مرگ خودم روبرو شوم. ترس متعلق به زمانی ست که شما هنوز امیدی دارید به آنکه چیزی یا دارایی یا آنچه به آن تعلق دارید را حفظ کنید. من در این جهان به سان یک درویش زندگی کرده ام و هیچ تعلقی به جهان بیرون ندارم و هیچ امیدی هم دیگر در این جهان ندارم. پس بگذارید خیالتان را راحت کنم " امید که از دست برود، هراس هم از بین می رود، دیگر چیزی نیست که بخواهی از آن بترسی". من خودم را نه در مقابل دستگاه قضا گوش به فرمان شما، بلکه در مقابل خود شما می بینم: ایده را باید با ایده پاسخ گفت، صدا را با صدا، سخن را با سخن. اگر ایده را با زور پاسخ می دهید یعنی چیزی برای دفاع ندارید. شما بی دفاع و بی ایده اید و این را به خوبی در رساله حکمرانی خود نشان داده اید.
سلام، این نامه ۱۳ فروردین ماه امسال نوشته شده و ایشان قبلا هم در خصوص مهسا امینی در مناظره تلویزیونی مطالبی رو بیان کرده بود. در سخنان و نامه ایشان نباید شکی کنیم چرا که ایشان دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس تهران بوده و زیر دست افرادی همچون مصطفی ملکیان و سید هاشم آقاجری که در آن دانشگاه حضور دارند پرورش و تربیت شده است. متأسفانه مهم ترین و بهترین دانشگاه های ما،دست اساتید سکولار و لیبرالیسم اداره میشه.
🗒دردناک است... مهدی جمشیدی ۱. چندی پیش، مصطفی مهرآیین، سه نامۀ هتاکانه به شخص رهبر انقلاب نوشت و منتشر کرد و فضا ساخت و موج آفرید. من چند روز منتظر شدم تا بیینم کسی از جبهۀ انقلاب، واکنش معرفتی و فاخر نسبت به مواضعِ شبه‌عملی اما مؤثّر و رسانه‌ای وی نشان خواهد داد یا نه. اما دریغ از یک واکنش عالمانه. به نقطۀ مرکزیِ انقلاب، حملۀ مستقیم شده، اما کلّیّت جبهۀ انقلاب، خاموش و ساکت است. بهانه هم البتّه این است که مهرآیین، پوپولیست است! مگر ذهنیّـت عمومی و امر اجتماعی، بر اساس منطق دانشگاهی و حوزوی شکل گرفته که بخواهیم حملات روشنفکریِ سکولار را در این چهارچوب ارزیابی کنیم؟! معتقدم که همۀ توجیهات، بهانه برای بی‌عملی بودند و بس. چنان‌که در موارد دیگر نیز کنش و اقدام و فاعلیّتی ندیدیم. نمی‌دانم حضرات، خود را برای چه مسألۀ مهم‌تر و بنیادی‌تری نگاه داشته‌اند که این‌چنین تحفّظ می‌کنند و هیچ کنشی را در شأن خویش نمی‌انگارند. ۲. به‌نظرم حملۀ مستقیم مهرآیین، به تحریک دیگران بوده برای سنجش و ارزیابی واکنش جریان انقلاب نسبت به رهبر انقلاب. حتی در این ماه‌ها می‌شنویم که در برخی محافل خودی، سخن از حیات رهبر انقلاب و رهبر بعدی به میان می‌آید ... . اشاراتی بسیار تلخ و گزنده که من حتّی نمی‌توانم درباره‌اش اندیشه کنم و چاره‌ای جز گریختن از مسأله و وانهادن آن به امیدهای اشراقی و الهامات قدسیِ برخی صاحب‌دلان ندارم که گفته‌اند تقدیر تاریخی، بر اتّصال زعامت ایشان به عهد ظهور است. به‌هرحال، حسّاسیّت‌ها نسبت به رهبر انقلاب، کاستی گرفته است. این ترور شخصیّت، جنبۀ مقدّمه‌ای ندارد؟! طرح امنیتی در پشت‌صحنه در میان نیست؟! مگر به‌صورت صریح در رسانه‌های غربی، سخن از طرح‌های یاوه به میان نیامده است؟! فراموش نکنیم در اغتشاش اخیر، تمامیّت دشنام‌ها و هتاکی‌ها، معطوف به رهبر انقلاب بود. این‌همه، حاکی از خطّ آشکارِ حرمت‌شکنی و عادی‌سازی در سطح اجتماعی است تا به‌تدریج، طرح‌های بعدی تحمّل شوند. ۳. ازاین‌رو، بر این باورم که خطوط قرمز، صورتی شده‌اند، و در واقع، برخی از انقلابی‌ها، صورتی شده‌اند و غیرت و حسّاسیّت و حمیّت خود را بیش‌وکم، باخته‌اند. آرام‌آرام، شیطان تساهل و تسامح، اراده و تعلّق‌خاطر و عمل را بلعیده و ما را عریان از واکنش کرده است. بر این اساس بود که من پس از آن انتظارِ بی‌حاصل، مهرآیین را دعوت به مناظره کردم و نپذیرفتنش هم برای او، گران تمام شد. او نشان داد که اهل گفتگو نیست و می‌خواهد از غوغاسالاری، هدف‌های غیرمعرفتی را دنبال کند. مهدی نصیری نیز این‌گونه بود. از طرف بسیج دانشگاه تهران، دعوت به مناظرۀ با من شد، ولی گریخت. البته هوشمندی به خرج داد که به این معرکه وارد نشد؛ چون ته‌ماندۀ اعتبارش نیز از دست می‌رفت. آری، در برابر مهرآیین، این تنها صدایی بود که از جبهۀ انقلاب برخاست و پرچم غیرت و احساس‌مسئولیّت را برافراشته نگاه داشت، اما اینک توسط کسانی‌که هیچ‌گاه در خط مقدّم نبوده‌اند یا اغلب در شب عملیات، به مرخصی می‌روند، متهم به عبور از انقلاب و رهبر انقلاب می‌شوم. گویا هر کسی جنگنده‌تر است و شمشیرش، روی نیام را نمی‌بیند، بیشتر متهم می‌شود. از آنان که حاشیه‌نشین و محافظه‌کار بوده‌اند و در بزنگاه‌ها، ادب خاموشی داشته‌اند و جز کلّیّات و بدیهیات، نگفته‌اند و ننوشته‌اند، بیش از این انتظار نیست. از لبۀ تیزِ مسأله‌های انقلاب می‌گریزند تا غبار مواجهات و چالش‌ها بر جامه‌اشان ننشیند و برای آینده‌ای که هیچ‌گاه نخواهد رسید، محفوظ و مصون بمانند. راه بازسازیِ انقلابی از نقّادیِ انقلابی می‌گذرد و باید به تعارفات سیاسی‌کارانه و مصلحت‌اندیشی‌های شبه‌نظری پایان داد و خطّ روشنگریِ تئوریکِ آوینی را دوباره احیا کرد. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
1.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌ مرحله ی بعدی تقلید از خارجیا 🚨 به لشکر سایبری قدس بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b
*روایت راه ابراهیم* ‌ 🎤 نهضت مردمی جهاد تبیین با حضور سخنرانان، مبلغین و یاران شهید رئیسی 🏴 ویژه مراسم و یادواره‌های گرامیداشت شهدای خدمت 🇮🇷 📍 در مساجد و مصلی ها و هیئات، دانشگاه ها و مدارس، ادارات و کارخانجات و... سراسر کشور ‌ ‌ 💡 اگر قصد دارید در محیط های جمعی برنامه ای برای بزرگداشت شهدای خدمت و امتداد راهشان برگزار کنید؛ برای هماهنگیِ سخنران از طریق سامانه زیر در اسرع وقت اقدام فرمایید: ‌ 📨 D72.ir/rah 📞 09335013730 📲 @Saleh_Ahmadzadeh ‌ 🔰https://ble.ir/rahe_ebrahim
هدایت شده از پُرسون قزوین
♦️کوته نوشت جدید فعال رسانه ای استان قزوین 🔺‏چرخ شهرداری همچنان درایستگاه ‎ متوقف است! آیا ‎ بازهم به پای شهوات دنیوی،یارکشی های ناصواب قبیله‌ای یا در خوشبینانه‌ترین حالت به پای سستی عزم و اراده و ناهمدلی های شورا ذبح خواهد شد!؟ بارسانه خبری به روزباشید👇 https://eitaa.com/purson_qazvin
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
صدای چکمه‌های سربازان صندوق می‌آید... بانک مرکزی جمهوری اسلامی از صندوق بین‌المللی پول در زمینه «هدفمندی یارانه‌های انرژی» درخواست کمک فنی کرده و IMF نیز موافقت کرده است. در همین ایام، هفته نامه تجارت فردا رسما به اجرای پروژه بچه‌های شیکاگو در ایران و تکرار تجربه شیلی اعتراف و افتخار کرده است. برادر و خواهر هم‌وطن! اگر حتی به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه اعتقادی ندارید، اگر در دل‌تان ذره‌ای مهر ایران هست، تاریخچه اجرای سیاست‌های IMF در جهان را بخوانید؛ پروژه بچه‌های شیکاگو و نتایج فاجعه‌بار آن در شیلی دوران دیکتاتوری پینوشه را بخوانید. 🔺تجربه سقوط دولت شیخ حسینه واجد را نیز تقدیم می‌کنم به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دستگاه‌های امنیتی کشور که مسئولیت حفظ نظام را بر دوش دارند: ✨ رد پای IMF در سقوط دولت شیخ حسینه ‎ دولت بنگلادش سقوط کرده و کارشناسان و رسانه‌های وابسته به جریان سرمایه‌داری، در حال روایت همه چیز هستند به جز حقیقت ماجرا... انرژی یک کالای کلیدی است که تغییر قیمت آن، دومینووار روی همه کالاها اثر می‌گذارد. به همین دلیل بود که پس از جنگ اوکراین و وقوع بحران انرژی در اروپا، کشورهای اروپایی بلافاصله تئوری‌های اقتصاد بازار را کنار گذاشتند و مبالغ عظیمی یارانه به شهروندان خود پرداخت کردند تا اثر افزایش قیمت‌های انرژی را تا حدودی جبران نماید. برای نمونه، سال 2022 دولت آلمان یک بسته یارانه 300 میلیارد یورویی برای صیانت از شهروندان خود در برابر افزایش قیمت انرژی اختصاص داد. اما در همین دوران بحران، صندوق بین المللی پول یک نسخه متفاوت برای بنگلادش بحران‌زده ارائه کرد. بهمن 1401 صندوق بین المللی پول اعلام کرد که در ازای یک برنامه اصلاحات اقتصادی 44 ماهه، با اعطای 4.7 میلیارد دلار وام به بنگلادش موافقت کرده است. در بیانیه IMF تصریح شده بود که این برنامه اصلاحات اقتصادی، در عین حال که موجب ثبات اقتصاد کلان و رشد پایدار اقتصادی می‌شود، از آسیب دیدن اقشار ضعیف جلوگیری خواهد کرد. روز بعد خبرگزاری رویترز این وام را یک پیروزی برای شیخ حسینه نخست‌وزیر این کشور خواند که در سال 2024 یک انتخابات پیش رو دارد. از جمله اصلاحات پیشنهادی صندوق بین المللی پول «معقول سازی یارانه‌ها» بود. صندوق در نسخه خود آورده بود که «معقول‌سازی یارانه‌های انرژی منابع مالی را برای هزینه‌های توسعه‌ای و اجتماعی آزاد خواهد کرد. هرچند افزایش اخیر قیمت‌ها، قیمت بنزین را به نرخ جهانی نزدیک کرده است، اما پیش بینی می شود که یارانه های برق و گاز در سال مالی 2023 به 0.9 درصد GDP برسد. در دوران اجرای برنامه اصلاحات اقتصادی، اجرای مکانیسم تعدیل قیمت سوخت بر اساس فرمول، کمک خواهد کرد که درباره عدم پرداخت یارانه سوخت اطمینان حاصل شود. مقامات بنگلادشی همچنین گزینه‌های مختلف را برای کاهش تدریجی یارانه‌های برق و گاز در عین تقویت تور ایمنی اجتماعی (برای جلوگیری از آسیب دیدن اقشار ضعیف)، بررسی خواهند کرد». (دقت کنید که یارانه 300 میلیارد یورویی دولت آلمان، معادل 7.5 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است!) با آغاز برنامه، پروژه افزایش قیمت برق و گاز برای مردم بنگلادش کلید خورد. تعرفه گاز در بنگلادش طی سال 2023 میلادی 178.8 درصد افزایش یافت و روند افزایش قیمت، در سال 2024 نیز تداوم یافت. قیمت برق نیز پس از آغاز اجرای برنامه صندوق به همین ترتیب افزایش یافت که اثر دومینووار روی قیمت کالای اساسی داشت. جامعه بنگلادش آماده یک جرقه بود که منفجر شود. این جرقه با اعتراضات دانشجویی به حکم دادگاه عالی بنگلادش مبنی بر احیای سهمیه 30 درصدی استخدام فرزندان افراد شرکت کننده در جنگ آزادسازی بنگلادش (که باعث جدایی پاکستان شرقی و تشکیل کشور بنگلادش در سال 1971 میلادی شد)، رقم خورد. این اعتراضات، بستری برای وقوع شورش‌های اجتماعی شد و به سرنگونی دولت ختم شد. یک بار دیگر، آتش خشم ناشی از فشار اقتصادی که زیر خاکستر نهفته بود، با یک جرقه فرهنگی شعله کشید. صندوق بین المللی پول پس از سرنگونی دولت شیخ حسینه بیانیه جالبی داده است: «عمیقا بابت تلفات جانی و جراحات وارد شده بر افراد غمگین هستیم اما به حمایت از تلاش‌ها برای تضمین ثبات اقتصادی و تداوم رشد فراگیر ادامه خواهیم داد». لیبرال های ایرانی در حال روایت سازی برای سرنگونی دولت بنگلادش هستند. یکی می‌نویسد شورش نسل Z، دیگری می نویسد اعتراض به حکومت دیکتاتوری شیخ حسینه... یک سوال در اینجا باقی می ماند و آن اینکه چرا IMF اینهمه اصرار بر افزایش قیمت انرژی در کشورهای در حال توسعه و جهان سومی دارد. پاسخ را از گزارش 6 مهر 89 صندوق درباره اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران برایتان نقل می‌کنم: «ایران انرژی بیشتری برای صادرات خواهد داشت». @syjebraily
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصور برخی از نتایج مذاکرات 😁 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 @hamsaranekhoob
♦️کوته نوشت جدید فعال رسانه ای استان قزوین نداشتن شهر هم شده قصه‌ی هزار و یک شب... فرصت سه ماهه‌ی انتخاب هم تمام شده و وخبر از که شده دُرّ نایاب ... عامه ⬅️ایتا: https://eitaa.com/jovalduz_qazvin