eitaa logo
واجب تمدن ساز(امربه معروف ونهی از منکر)
97 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
39 فایل
جهادجمعی دراقامه فریضتین امر به معروف ونهی از منکر
مشاهده در ایتا
دانلود
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅دکتر عزیزی در عربستان شهرمدینه بین وهابیها ببینید چه بسیارعالی وقابل تامل 👌❤️🌸🌺🌹🌷💐🌸🌺❤️
هدایت شده از مجربات روح الامین
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای یاری امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه کردیم؟ 👤 کلیپ زیبای «یاری امیرالمومنین» با سخنرانی حجت‌الاسلام میرزامحمدی ویژهٔ https://eitaa.com/joinchat/2309292291C18547d51c8
هدایت شده از سواد رسانه 110
4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔼 قابل توجه اوناییکه میگن عیسی به دین خود، موسی به دین خود...!!! در جامعه سقوط یک نفر یعنی سقوط جامعه... همه وظیفه دارند از سقوط جلوگیری کنند... 👆در جامعه اگر کسی از خط خارج شود، بقیه را هم از خط خارج می‌کند... 🛑اگر به دنبال ارتقای سطح علمی و رسانه ای خود هستید وارد کانال زیر شده و به دیگران معرفی کنید👇 🆔 @savadresane110
🍀 روزی سلطان محمّدخدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند. سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله. در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت: جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.) عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد. سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند. وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند. علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش) خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند : دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است. دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام می‌کردند و خدای تعالی نیز فرموده است : (چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.) از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است. پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟ علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود. احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است. علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند. علامه گفت: پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند. در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند... سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد. سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید سلطان گفت: نه! علامه گفت: در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند. ارسال به دیگر گروه ها ترویج امر ولایت و امامت است لطفا از ارسال دریغ نکنید. ⭕️ مروج غدیر باشیم . 🌷🌷🌷
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🚩 نااهلان به انقلاب🚩 ☀️سلام و ارادت، صبحتان بخیر🌷 🌤اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 📿 ذکرروزسه شنبه، یا أَرحَمَ الرَّاحِمِین (ره): من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید‏‎ ‎‏انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و‏‎ ‎‏خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند. صحیفه امام جلد ۲۱ ص ۹۳ : این سخن معروف امام راحل به دو موضوع مهم در حقظ نظام اشاره می کند اول از همه مراقبت از انقلاب و اینکه مراقب باشیم نااهلان یعنی کسانی که قرابتی با انقلاب و آرمانهای انقلاب ندارند و جز به قدرت به چیزی فکر نمی کنند به مسئولیتهای کلیدی انقلاب دست پیدا نکنند، که اگردست پیدا کردند در مرحله بعدی، به خاطر اعتقاد نداشتن به انقلاب و آرمانهای انقلاب ، پیشکسوتان جهاد و شهادت را که تمام زندگی خود را وقف انقلاب کرده و در راه حفظ انقلاب از جان و مال و...گذشته اند را در پیچ و خم و مشکلات زندگی رها می کنند و در ادامه انقلاب را هم به نابودی می کشانند.
سالروزشهادت امام همام حضرت امام محمد باقر علیه السلام رابه محضر اعضای محترم گروه تسلیت عرض می کنم. 🏴🏴اعظم الله اجورکم واجورنا. التماس دعا
💠 امیدت رو از همه بِبُر ✂️ هر که هیچ امیدى به مردم نداشته باشد و امرش را در هر کارى به خداى عزّوجلّ واگذارد، خداوند در هر چیزى او را اجابت کند. امام سجاد (علیه السلام) اصول‌کافی - فصل ایمان و کُفر باب بی نیازی از مردم 📖 ـــــــــ . ـــــــــ . ــــــــ . ــــــــ . ــــــــ چه نکاتی از حدیثِ امروز، قابل برداشت است؟! 🤔 🔷 به من و امثال من تکیه نکن، ما یک مشت ممکن الوجودیم که هیچ کاری مستقلاً ازمون برنمیاد. نه مغزمون نه انرژیمون نه پولمون نه هیچ چیز دیگمون از خودمون نیست. ما یکسری وسیله خوب هستیم که خوبیمون رو از یکی دیگه گرفتیم. ♦️ حدیث میگه «در هر کاری» کارتُ به خدا بسپار نه وقتی دیدی از بقیه کاری برنمیاد! 🔶 نکته ای که خیلیا دقت نمیکنن اینه که توکل، باید «انجام وظیفه» رو تو من کم نکنه. یعنی در عین اینکه فکر میکنم و مشورت میکنم و تلاش میکنم باید بدونم همه چی به توفیق خداست و حتی نتیجه هم دست اوست. ▫️ اگه بدونی زندگی اینجوری چقدر شیرینه، با هیچ سبک دیگه ای عوضش نمیکنی. زندگی ای که ته همه چیو سپردی به یکی دیگه و نه از کسی میترسی و نه از چیزی نگرانی.... 👈🏻 برای توکل باید به خدا تکیه کنی، آدم تا به چیزی اعتماد نداشته باشه بهش تکیه نمیکنه، پس شناخت خوبیهای خدا لازمهٔ توکل کردن به اوست 🥰 توکل یعنی «تو» و «کل» ؛ یعنی جایی که فقط تو هستی و خدا... توکل یعنی اعتقاد قلبی به حضور خدا توکل یعنی نقطه‌ی بدون استرس، بدون نگرانی، بدون ترس... توکل یعنی برو من هستم توکل یعنی تسلیم اراده خداوند «چند لحظه، تأمّل کنیم!🫀»
هدایت شده از جدال سرخ
📨 :‏عثمان‌طه ، کاتب معروف قرآن کریم که هر مسلمانی یدونه قرآن تو خونه به خطش داره ، دیروز به دیار باقی شتافت... https://eitaa.com/joinchat/3124822210Cd37f3fdf0c
هدایت شده از پُرسون قزوین
♦️ولی چگینی نایب رییس شورای اسلامی شهر قزوین؛ 🔺اندیشه امام راحل الگویی ماندگار برای نسل‌های آینده است ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید👇 https://purson.ir/otddqg موضوع: قزوین برچسب ها: خمینی(ره) ارتحال امام راحل امام خمینی (ره) 🌏 https://purson.ir 📌 https://eitaa.com/purson_qazvin
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
هنر بزرگ امام خمینی این بود که به جای آن‌که در حصار حوزه یا در برج عاجِ نخبگانِ سیاسی و فکری محصور بماند، به سراغ «امت» رفت؛ با ملت سخن گفت، نه با قشری خاص، نه با حزبی از احزاب، نه با طبقه‌ای ممتاز. امام، در لحظه‌ای که مردم، تماشاچیان خاموشِ تاریخ شده بودند، آنان را به صحنه نبرد فراخواند؛ به آنان آموخت که تماشاگری، خیانت است؛ که در جهانِ بی‌عدالتی، خاموشی، همدستی با ظلم است. امام، آن شبِ تاریکی را که بر روح مردم سایه افکنده بود، درهم شکست. او ترس، این میراثِ تاریخی استبداد و استعمار را، از دل مردم بیرون کشید و به جایش ایمان را نشاند، و خودباوری را. مردم، در آیینه سخنان او، سیمای خود را دیدند؛ اما نه آن سیمای شکست‌خورده سده‌های اخیر، بلکه چهره‌ای تازه، چهره‌ای برخاسته، چهره‌ای که می‌توانست ایستادگی کند، نه بترسد؛ بیندیشد، نه تقلید کند؛ برخیزد، نه در گوشه امنِ عافیت، خاکستر شود. امروز مهم‌ترین پرسشی که جریان انقلابی باید از خویش بپرسد این است که آن‌همه که امام کرد، بی‌آنکه لشکری در اختیار داشته باشد، بی‌آنکه زر و سیمی اندوخته باشد، بی‌آنکه از حمایت رسانه‌های جهانی یا دستگاه‌های قدرت جهانی بهره‌مند باشد، چگونه ممکن شد؟ ابزارش چه بود؟ نه رادیویی، نه تلویزیونی، نه حزبی، نه ماشین تبلیغاتی؛ فقط یک برگِ کاغذ، یک نوار کاست، گاه حتی یک کلمه شفاهی که از دهانی به دهان دیگر می‌رفت و دلی را گرم می‌کرد و دستی را بلند می‌ساخت. آری، آنچه امام داشت، نه ابزار که پیام بود؛ نه سرمایه که اراده؛ نه تشکیلات که ایمان و امید. و این دو، آن‌چنان که در تاریخ پیامبران نیز دیده‌ایم، سرچشمه همه معجزه‌هاست. ایمان، که به انسان جرأت می‌دهد تا در برابر همه قدرت‌های مادی عالم بایستد و نترسد؛ و امید، که او را در سخت‌ترین شب‌های تاریخ، از فرو رفتن در نومیدی بازمی‌دارد. امام، وارث راه ابراهیم بود، که در برابر نمرود ایستاد، بی‌آنکه از آتش بترسد. او وارث حسین بود، که با همه غربت، گفت: «اگر دین ندارید، آزاده باشید». امام، در قرن بیستم، در دل دنیایی که همه‌چیزش بر مدار قدرت و سرمایه می‌چرخید، ثابت کرد که هنوز می‌توان با ایمان، تاریخ را دگرگون کرد، و با امید، آینده‌ای ساخت که در آن انسان، نه برده بازار که بنده خدا باشد. @syjebraily