~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
🌱گفتم:
سلام حاجی
چجوری شد که توی جبهہشیمیایۍ شدۍ؟
سرفہامانش نمۍداد
لبخندۍزد و با صداۍضعیفۍ گفت:
هیچۍداداش؟ سه نفر بودیم با دو تا ماسڪ...♥️
#معرفت_مقدمه_شهادت_است🌙
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
✨رگ هاش پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت..
✨دکتر اشاره کرد که #چادرم رو بردارم تا راحت تر بتونم جا به جاش کنم..
✨یهو رزمنده ی مجروح گوشه چادرم رو گرفت و به سختی گفت:
من دارم میرم که تو #چادرت رو بر نداری ، ما برای این چادر داریم میریم...
✨هنوز چادرم توی مشتش بود که #شهید شد...
✍🏻راوی: خانم موسوی🌾
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
~🕊
#روایت_عشق^'🦋'^
گفت:بازم شهید آوردن؟
یه مشت استخون؟
شب خواب دید تو یه باتلاقه!!
دستے او را گرفت...
گفت کی هستی؟
گفت:
"من همون یه مشت استخونم..!
#شهدا_شرمنده_ایم
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
.