یه حقیقت تلخ زندگی اکثرمون اینه که هیچ ادم امنی رو توی دنیای واقعی نداریم که بشه پیشش گریه کرد، بغلش کرد و باهاش حرف زد بدون اینکه ترس از قضاوت یا درک نشدن داشت
@jomlatzibaa
زیبا روی با وفام
ضربان قلبم
بهونه ی زندگیم
از خدا ممنونم که تورو گزاشت توی زندگیه من
شدی نور زندگیم شدی دلیل خنده هام
شدی دلیل نفس کشیدنم
شدی کل زندگیم دورت بگردم
@jomlatzibaa
🌟خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد :یا کتابهای خوب ٰیا دوستانی که اهل مطالعه کتاب باشند.
@jomlatzibaa
#داستان
جوانی بود که عاشق دختری بود. دختر خیلی زیبا و زرق و برق دار نبود، اما برای این جوان همه چیز بود. جوان همیشه خواب دختر را میدید که باقی عمرش را با او سپری میکند. دوستان جوان به او میگفتند: «چرا اینقدر خواب او را میبینی وقتی نمیدانی او اصلاً عاشق تو هست یا نه؟ اول احساست را به او بگو و ببین او تو را دوست دارد یا نه.»
جوان فکر میکرد دختر او را دوست دارد. دختر از اول میدانست که جوان عاشق اوست. یک روز که جوان به او پیشنهاد ازدواج داد، او رد کرد. دوستانش فکر کردند که او به هم خواهد ریخت و به مواد اعتیادآور روی خواهد آورد و زندگیش تباه خواهد شد. اما با تعجب دیدند که او اصلاً افسرده و غمگین نیست.
وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟ من کسی را از دست دادم که هرگز عاشق من نبود و او کسی را از دست داده است که واقعاً عاشق او بود.»
به دست آوردن عشق واقعی سخت است. عشق یعنی خود را فدای دیگری کردن بدون هیچگونه چشمداشتی و اگر فردی این را رد میکند، اوست که مهمترین چیز در زندگی را از دست داده است. پس هرگز احساس افسردگی و دلشکستگی نداشته باشید.
@jomlatzibaa
خواستم در دفترم عڪسے ڪشم از صورتت
دیدم از بس ناز دارے دل ز دفتر مے برے
خواستم شعرے بگویم عین چشم ناز تو
دیدم از مردم ، نگفته دین و باور مے برے
خواستمجامیبنوشم مستچشمانت شوم
لیک ترسیدم؛ به مستی،دل تو بهتر مے برے
خواستم تا ، گرم آغوش تو ، گرمایم دهد
دیدم ازبس داغتم، از ڪوره ام در مے برے
خواستم جان را ، فداے مهربانے ات ڪنم
دیدم این ناقابل ست بے جامِ دیگر میبرے
خواستم پاپسڪشمازبسڪه میخواهم تو را
دیدمت در عشق پایے ؛ تا به آخر مے بری
@jomlatzibaa
خدایا شکرت که تو معبودم هستی
خدایا شکرت که بنده ات هستم
خدایا شکرت که جزتو امیدی ندارم
خدایا شکرت که جز تو پناهی ندارم
خدایا شکرت که دستم را فقط به سوی تو دراز می کنم
خدایا شکرت که یک روز دیگر به من فرصت دادی که نقشی در هستی ات داشته باشم
خدایا شکرت که جسم و روانی سالم دارم
خدایا شکرت که به لطف تو در وجودم هنوز رحم و مروتی باقی مانده است
خدایا شکرت که زندگی ام را سرشار از نعمت و فراوانی ساخته ای
خدایا شکرت که شکرگزاری ات را به یادم می آوری
❥❥❥❥@jomlatzibaa
در رویاهایت جایی برایم باز کن
اینجا چیزی جز یاد تو نیست
نه که نیست
هست
خندههایت هست، نگاهت هست، نفسهایت هست
اما مال من نیست
زخمهایی که به یادگار گذاشتی کهنه شده اند
صدای ناشناس شب
دو صندلی شکسته، یک میز غرق تماشا
هم خانهام شده اند
بیداری از ابهام دست بر نمیدارد
و تو از سرم
دعوت کن مرا به خوابی رویایی
در من حسی گسترده است
پر از خیالهای عاشقانه
مثل قطرههای عذاب روی سرم میریزند
و هر لحظه از نگاه دلم میچکند
حیرانم از این حس
پرهایاهوترین لحظههای زندگیم هستند
بگذار لرزش دلت
فقط
ناقوس قلب مرا به صدا در آورد
@jomlatzibaa
خدا رو چه دیدی
شاید این بهار
درخت آرزوها مون جوونه زد
🦋💫@jomlatzibaa
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت
در قنوتم ز خدا « عقل » طلب می کردم
« عشق » اما خبر از گوشه ی محراب گرفت
نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره میِ ناب گرفت
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!💞
@jomlatzibaa