ی عشق بی نشان به خدا خسته ام بیا
چون موسم خزان به خدا خسته ام بیا
آخر بیا بگو به چه اسمی بخوانمت
یا صاحب الزمان به خدا خسته ام بیا
هر کس به طعنه ای بزند نیش خویش را
از نیش این و آن به خدا خسته ام بیا
@jomlatzibaa
ی آنکه در نگاهت حجمی زنور داری کی
از مسیر کوچه قصد عبور داری؟ .
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری .
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری .
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
ای یوسف فاطمه ، كی میشود بیایی؟
@jomlatzibaa
گفتم: دلم گرفته و ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد.
آیا نمی خواهی با آمدنت پایان خوشی بر دلتنگیم باشی.
گفتی بگو:❣ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ ❣
گفتم: روز آمدنت نبودم، روز رفتنت هم نبودم،
اما حالا با التماس از تومی خواهم که روز ظهورت باشم؟
گفتی بگو:❣ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ ❣
گفتم: تو که گفتی با غم شیعیانت دلتنگ می شوی،
اما من سوختم و از تو خبری نشد؟
گفتی: بگو: ❣ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ ❣
گفتم: چه روزها و چه شبها این دعا را
زمزمه کرده ام اما تو نیامدی.
گفتی: صدای تپش های قلبت را بشنو،
اگر از جان برایت عزیزترم با هر صدای تپش قلبت باید
زمزمه کنی❣ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
@jomlatzibaa
بارها از همه جا و همه کس رانده شدم
این تو بودی که مــــرا باز پناهـــــــم دادی
این همه قلب تو را با گنهـــــم خون کردم
باز تا آمــــدم از راه، تـــــو راهــــــم دادی
@jomlatzibaa
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج
به این جهان مه آلود غم گرفته بیا
تو نیستی وجهان را ستم گرفته بیا
چه روزگار غریبی چه عقده تلخی
عزیز فاطمه(مهدی)دلم گرفته بیا
@jomlatzibaa
ﺍﻱ ﻳﺎﺭ ﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﻏﺎﻳﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﺍﻱ ﻫﺠﺮ ﺗﻮ ﺍﻋﻈﻢ ﻣﺼﺎﺋﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ
هرشب ﺯ ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﺍﻱ ﺁﺭﺯﻭﻱ هر شبم برگرد
@jomlatzibaa
چقدر دغدغه داری وصال سر برسد
دوباره یار سفر کرده از سفر برسد
چقدر دغدغه داری که روسفید شوی
به حد وسع برای فرج مفید شوی
چقدر بهر دفاعش قلم بدست شدی
چه روزها که فقط منفعت پرست شدی
چقدر محضر او دیده ی تر آوردی
ادای منتظران را فقط درآوردی
بیا بکار بیاییم انحطاط بس است
عمل کنیم که بازی با لغات بس است
بیا که مونس شبهای خلوتش باشیم
بجای ننگ شدن باز زینتش باشیم
@jomlatzibaa
می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می نویسم که "شب تار سحر می گردد"
یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد
@jomlatzibaa
قرار نیست فقط غروبهای
پنجشنبه تا غروب جمعه سراغت را بگیریم
قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم
آری شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد
یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید
دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت
سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد
چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد
یا بن الحسن دوریت درد بی درمان امان است
@jomlatzibaa
حل میشود شکوهِ غزل در صدای تو
ای هرچه هست و نیست در عالم فدای تو .
هر شب به روز آمدنت فکر میکنم
هر صبح بیقرارترینم برای تو
بیدار میشویم از این خوابِ هولناک
یک صبح جمعه با نَفَسِ آشنای تو
آدینهای که میرسی و پهن میشود
چون فرش، آسمانِ دلم زیر پای تو
@jomlatzibaa
چقدر میشه با متن زیر اشک ریخت
و به فکر فرو رفت و تامل کرد و تحولی
توی سبک زندگی مون بدیم...
(کاش اینو به همه دوستداران امام زمان برسونیم،
به اونهایی که واسمون مهم هستن)...
وقتی حرف از امام زمان میشه، میشه
یاد این حرف امام علی افتاد که حضرت
روی منبر کوفه داد میزد و گریه میکرد: "
من میخوام درد مردم عالم رو با شما
درمان کنم، اما خود شما درد بی درمان مَنید"... .
یابن الحسن، بخاطر کوتاهی هایم، شرمنده ام
@jomlatzibaa
آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشك هاي مكرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برايتان
اين اتفاق از دم يك در شروع شد
تا ريشه هاي چادر خاكي مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فريادهاي مادر پهلو شكسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
اين ماجرا رسيد به آنجا كه نيمه شب
بي اختيار گريه حيدر شروع شد
وقتي رسيد قصه به اينجاي شعر من
ايام خانه داري دختر شروع شد ...
دختر رسيد تا خود آن لحظه اي كه ظهر
يك ماجرا به قافيه سر شروع شد
@jomlatzibaa