نميگيرد كسي جز غم سراغ خانه ما را
به زحمت جغد هم پيدا كند ويرانة ما را
از آن شادم كه غم پيوسته ميآيد به بالينم
چه سازم گر كه غم هم گم كند كاشانة ما را
چه غم گر جام ناكامان تهي ماند از مي عشرت
كه خون ديده و دل پر كند پيمانة ما را
به شوخي ميكند آن شوخ با زلف سيه بازی
اگر خواهد به رقص آرد دل ديوانة ما را
ز سر تا پاي من مستي زند موج از نگاه او
نگه دارد خدا از چشم بد ميخانة ما را
دل مشكلپسندم را اسير خويشتن كردي
به دست آوردي آخر گوهر يكدانة ما را
نيفتد بر زبانها نام ما در زندگي، قدسي!
مگر خواب اجل شيرين كند افسانه ما را
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
دلم برایت تنگ شده است
و وقتی که می گویم تنگ
نه مثل تنگی پیراهن
دلتنگی من مانند کشتی ای ست که
به جای اقیانوس و دریا
اورا در حوض خانه انداخته اند...💔😔
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
خودم
را بیتو دلخوش
میکنم جانا به هر نوعی
گَهى با اشک جان فرسـا گَهى
لبخنـد مصنوعیᬉ
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
نی بزن چوپان هوای عاشقی دارم، به سر
کرده ام امشب دوباره یاد او با چشم تر
گر چه سوز سازت اینجا بیقرارم می کند
شاید امشب در میان گریه ام او زد به در
در میان آتش عشقش گرفتار این غزل
تا بسوزد تار و پود واژه هایی دربه در
نی بزن اینجا نفس در سینه ام زندانی است
مانده در زنجیر او یک قمری بی بال و پر
شعر من آواره شد در بین صحرای جنون
پای عشق آمد میان، شد راهی کوه وکمر
باور سبزم که او دست خزان داده … امان
خسته شد در بهت غم این خانه ی بی شور و شر
باز اینجا گر گرفته تک تک سلول من
نی بزن چوپان هوای عاشقی آمد به سر
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
گاهی
فقط
باید رفت تا عزیز ماند!
این را از کسی آموختم
که دیشب رفت
و
اسمش را در دفترم جا گذاشت!💞
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
یوسفم، گم گشته ی پیدا و پنهان غم مخور
میزند رنگین کمان از بعد باران غم مخور
گل به گل وا میشود از نیش خندت در بهار
بوی عیدی میدهد عطر بهاران غم مخور
میرسد ایام ناکامی به آخر عشق من
بازی چرخ فلک روزی به پایان غم مخور
ای که گفتی از تو میجویم نشان عاشقی
عاشقی دلداده داری جان جانان غم مخور
در همین حال و هوای بی کسی هایم بمان
تا به آغوشت کشم سر مست و حیران غم مخور
ناگهان از جا پریدم در همین شعرم بخوان
خواب دیدم رفته ای از جمع یاران غم مخور
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
به دلم زخم زدی دشنه زدی ، رنجیدم
با همین حال فقط پیش تو می خندیدم
قلبت از آهن و سنگ است و من خوش باور
ساده بودم که تو را همچو طلا سنجیدم
می شنیدم همه جا کشته فراوان داری
گفته بودی تو به من حیف نمی فهمیدم
عاقبت رفتی و من ماندم و شوریده سری
روز گریان شدم و شب همه شب نالیدم
مرده ام یخ زده ام مثل همان خورشیدی
که به تاری و شب تیره نمی تابیدم
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
آمده بود ڪه برود !💋
آمده بود ڪه نمــاند!
رفــت!
ومن هیچ اصراري براي ماندنش نڪردم
وحتي ڪاسه ي ِ آب پشت سرش نریختم
چون میدانستم اگر آبهاي دریا را هم پشت سرش بریزم او برنمیگرد .....!!!💞
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
بیوفــا مــن درهوایـــت
بی هـوا بــــغضم گــــرفـــت
بیصدا ســـوزصدایت
بی هوا بغضم گرفت
خـــواستم ازخاطراتت
تلخی اش راڪم ڪنم
خاطرم آمدصدایت
بی هوا بغضم گرفـت
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
تا برمىدارمش ...
از تو مینویسد ...
بیچاره نمیداند که دیگر نیـستی...
ماندهام این خودنویس است ...
یا تونویس ...
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻
در نگاهِ من،
يک خروار دلتنگى ست...
هاى!
اين بود مزد عشق؟!
ঊ🍃🌹🍃ঊ
༺♥◜ @jomlatzibaa◝♥༻