eitaa logo
جــــــملات فوق العاده زیبـــــــــا🏵️
22.7هزار دنبال‌کننده
76.7هزار عکس
61.3هزار ویدیو
182 فایل
❤کانال جملات فوق العاده زیبا 🌼شامل متن های زیبا 🌸عکس های زیبا و خاص و مناسبتی 🌷استوری ویدئو کلیپ 😄طنزهای شادومعماها ✍متن عاشقانه عارفانه ❤️شما بهترین هستید که بهترین کانال درایتارا انتخاب کردهگیرنده تبلیغات مالک @Manavio69 لینک @jomlatziba
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستانی کوتاه زیبا و قابل تأمل ✍🏻هر بار ڪه پدرم برنج جدیدے مے خرید ، مادرم پیمانه را ڪمتر از همیشه مے گرفت . می گفت طریقه ے طبخِ برنج ها ، با هم فرق دارد ، همه شان یک جور ، دم نمے ڪشند ، نمے شود طبقِ یک اصل و برنامه ، پیش رفت ! برای همین بود ڪه بارِ اول ، مقدارِ ڪمترے مے پخت تا به قولے براے دفعاتِ بعدے پیمانه  "دستش بیاید" ، یا اگر خراب مے شد ، اسراف نڪرده باشد ! آدم ها هم دقیقا همینند . قبل از اعتماد و بذلِ محبت ، آن ها را خوب بشناسید ، از تنهاییِ تان ، به هرڪس و ناڪس پناه نبرید ! نه هر آدمے لایقِ همنشینے است ، نه مے شود با تمامِ آدم ها ، یک جور تا ڪرد ! بعضی ها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقے اندازه ے باورهاے شما قد نخواهند ڪشید ... حواستان باشد ؛ مبادا محبت و توجهِ خودتان را اسراف ڪنید @jomlatzibaa
داستان_آموزنده 🔆 رعايت ادب روزى امام حسن و امام حسين عليه السلام از محلى مى گذشتند. پيرمردى را ديدند كه مشغول وضو است . ولى به طور صحيح وضو نمى گيرد، آداب و شرايط آن را بجا نمى آورد. - چون آموختن آدم جاهل واجب است - از اين رو تصميم گرفتند به طور غير مستقيم با كمال ادب ، صحيح وضو گرفتن را به او بياموزند. نخست با يكديگر به بحث و گفتگو پرداختند طورى كه پيرمرد سخنانشان را بشنود. يكى گفت : وضوى تو صحيح نيست وضوى من درست است . ديگرى گفت : نه ، وضوى تو درست نيست وضوى من صحيح است. سپس نزد پيرمرد آمدند و گفتند: ما در حضور شما وضو مى گيريم نگاه كن ! و ببين ! كداميك از ما خوب وضو مى گيريم و درباره ما داور باش ! هر دو وضوى درست و كاملى جلوى چشم پيرمرد گرفتند. آنگاه از پيرمرد پرسيدند: وضوى كداميك از ما صحيح تر و بهتر است ؟ پيرمرد متوجه شد كه وضوى صحيح چگونه است و منظور اصلى آن دو كودك آموختن او است . با كمال فروتنى اظهار داشت : عزيزان ! وضوى هر دوى شما خوب و صحيح است من پيرمرد نادان هنوز درست وضو گرفتن را نمى دانم و شما بخاطر محبت و دل سوزى كه بر امت جدتان داريد، مرا آگاه ساختيد و وضوى درست و صحيح را به من آموختيد، سپاسگزارم. 📚بحار: ج 43، ص 319 داستان @jomlatzibaa
ڪَاهی بی‌صدا" نڪَاهت"می‌ڪنم             مـرا ببخـش!! ڪـہ پنـهـانی دوســتت دارم             و با نڪَاهـم              از فـاصـلہ‌ها                  دورآدور       یواشـڪی می‌بوسمـت .. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‎‌⠀‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍ @jomlatzibaa
ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻗﺪﯾﻢ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭﯼ(پادشاهی) ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﮑﻨﺖ (ثروت) ﻭ ﺧﺰﺍﺋﻦ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ، ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﻧﺎ ﺳﭙﺮﺩ ﺗﺎ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺍﺩﺏ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ، تاکید نمود که آﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ، تمام وقت ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﺻﺮﻑ کند. ﺭﻭﺯﯼ آت ﭘﺴﺮ ﺯﯾﺮﮎ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺍ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺸﻮﺩ. ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﯼ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﺳﺨﻦ ﻧﮕﻔﺖ. ﭘﺪﺭﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻥ ﭘﺴﺮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺳﺨﺘﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺣﮑﯿﻢ ﺑﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﮐﻨﺪ. ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﺗﺎ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻋﺎﺯﻡ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ که ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺻﯿﺪﯼ ﻣﯽﮔﺸﺘﻨﺪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺍﺯ بین ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻃﻮﻃﯽﺍﯼ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺷﺪ، ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻃﻮﻃﯽ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ. ﻃﻮﻃﯽ ﺭﺍ ﮔﺮفته ﻭ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻃﻮﻃﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺴﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﻡ ﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺩﯾﺪﯼ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﭘﺪﺭ ﺍﺯ شدت ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺳﯿﻠﯽ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺴﺮ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻣﻬﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﮐﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﺎﻧﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺖ، ﺍﮔﺮ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﻧﮕﺸﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺳﯿﻠﯽ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ: ﻫﺮ ﺯﯾﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻭﺳﺖ. ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺮﺥ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ. داستان @jomlatzibaa
حرف مردم! روزی یک مرد با پسرش و خر شان میخواستند نزد حکیم بروند انها باید از چند تا ده عبور میکردند مرد سوار خر شود و پسرش پیاده بود به ده اول که رسیدن مردم به انها میگفتند این دیگر چطوری پدری است که خودش سوار بر خر است و پسرش را پیاده گذاشته است از ده اول که گذشتند مرد تصمیم گرفت که پسرش سوار خر شود و خودش پیاده به ده دوم که رسیدن مردم میگفتند این دیگر چه پسری است که خودش سوار بر خر است و پدرش را پیاده گذاشته است از ده که بیرون رفتند تصمیم گرفتن که هر دو سوار خر شوند به ده سوم که رسیدن مردم میگفتن اینها دیگه چه انسان های بدی هستند که هر دویشان سوار این حیوان شودند از ده که امادن بیرون تصمیم گرفتن هیچ کدامشان سوار خر نشوند به ده چهارم که رسیدند مردم میگفتن این ها خیلی احمق هستند که خر دارند اما سوار آن نمیشوند . این داستان به ما میفهمونه که حرف مردم نباید برامون مهم باشه هر طوری که میخوایند زندگی کنید و به حرف مردم گوش ندهید چون هیچ وقت دهن بعضی از مردم بسته نمیشه... داستان @jomlatzibaa
💎داستانی از بودا نقل شده است: او با مردی در راهی سفر می‌کرد. آن مرد سعی داشت تا با بی احترامی، توهین و واکنشهای تند و زننده، این معلم بزرگ را بیازماید. در سه روز اول، هر گاه بودا سخن میگفت آن مرد، او را ابله می‌نامید و به گونه‌ای گستاخانه این انسان بزرگ را مورد تمسخر قرار می‌داد. سرانجام در پایان روز سوم، آن مرد تاب نیاورد و از بودا پرسید: "با وجود اینکه در سه روز گذشته من فقط به تو بی‌احترامی کرده‌ام و تو را رنجانده‌ام، چطور می‌توانی رفتاری سرشار از عشق و مهربانی نسبت به من داشته باشی؟ هر گاه سبب آزار و اذیت تو می‌شدم در پاسخ، رفتاری سرشار از عشق دریافت کردم. چطور چنین چیزی امکان پذیر است؟" بودا در پاسخ سوال آن مرد، از او پرسید: "اگه کسی هدیه‌ای به تو پیشنهاد کند و تو آن را نپذیری، آن هدیه به چه کسی تعلق خواهد داشت؟" سوال این انسان بزرگ، نگرش جدیدی به آن مرد بخشید... ✍برگرفته از کتاب: برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد | دکتر وین‌ دبیلو دایر @jomlatzibaa
به کودکان خود فندق بدهید فندق طبق نظر حکیمان طب سنتی ،جوهر دماغ را افزایش می دهد و تقویت کننده حافظه و هوش است. مصرف فندق یادگیری را افزایش می دهد. @jomlatzibaa
روزه ام را باز با آغوش تو وا می کنم تا سحر چشمان مستت را تماشا می کنم بی مهابا صورت ماه تو را می بوسم و از همین امروز عید فطر برپا می کنم چشم و گوش و لب را به دنیا بسته ام تشنـه ی عشـق تـوام اما مدارا می کنم در نماز ظهر رکعتهای من گم می شود عصر ها خود را در آغوش تو پیدا می کنم ای عزیزان زندگی کاری که با یوسف نکرد من پس از افطار آن را با زلیخا می کنم روزه دارم هر چه می بینم دلم لک می زند بین این مو گنـدمیــها یاد حــوا می کنـم هر که می آید نویدم می دهد عاشق شوم تا برای عشق جایی نیست، بی جا می کنم! در خیابان دختران خوب می بینم ولی بــا زبــان روزه ام استـغـفــرالا می کنـم روزه ی مریم نشسته بر لب معشوقه ام آخرش یک روز من این روزه را وا می کنم @jomlatzibaa
قدم اهسته بردار زیر پایت یک دل است یک دل پر خون زما افتاده برروی گل است گر چه از غفلت رود پایت ب روی دل ولی گویمت اهسته تر,او را ب لیلی منزل است این دلی ک زیرپایت له شده درخاک وخون قلب مجنون ست ک افتاده بپای قاتل است می روی اما نگاهی هم , ب زیر پا بکن شایدان قلبی ک مانده زیرپایت غافل است غافل از لیلی ک دنیایش پر از صد ارزوست ارزوی دیدن مجنون , خیالی باطل است من که دراشعارخود ماندم چه گویم ازتو دل تو بگو حرف حسابی ک مرا هم شامل است توی امواج نگاهت , یک بغل از ارزوست قایقم در ارزویت , چشم ب راه ساحل است @jomlatzibaa
*            تـُـو را در تمـــام ...؟   کوچه پس کوچه های خیالم ....            دنبال می کــــنم ...!             تا شـــاید روزی ....             جایی بتوانـــم ...؟   گوشه ای از نبض چشمانت را ....        از آن خـــود کنـــم ......؟!؟ @jomlatzibaa
﷽؛ 💎 از دعاهاى بسيار معروف است ، (رحمه اللّه) فرموده : " اين دعا از بهترين دعاهاست و دعاى خضر پيغمبر است ". (عليه السّلام) آن را به كميل كه از خواصّ اصحاب آن حضرت بود آموخت و نيز فرموده : " در شب‌هاى نيمه شعبان و در هر شب جمعه خوانده مي‌شود ، و براي كفايت از گزند دشمنان و گشوده شدن درهاى روزى و آمرزش گناهان سودمند است ". ❄️ أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ •┈••✾💠🌸🦋🌸💠✾••┈• 🍃🌸اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ @jomlatzibaa جملات