جــــــملات فوق العاده زیبـــــــــا🏵️
با عرض تسلیت نیمای عزیزم همکار وادمین مهربانم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 تحمل سوگ فقدان مادر صبری الهی را می
تا در آغوش تو راهی داشتم،
چون شراب کهنه، شعرم تازه بود.
در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت، ای مادر فریادها!
#فریدون_مشیری
🌴💎🥀💎🌴
شش یا هفت ساله که بودم
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم
و تمام صفحاتش را خط خطی کردم
مادرم خیلی هول شده بود
دفترچه را از دست من کشید وبه همراه کت پدرم به حمام برد
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن
میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد
مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد
خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش مادر است
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به چشم هایت بگو
دوستشان دارم
چون در نگاه توست که حماسه های شور انگیز عشق را
به تماشا می نشینم
و دریچه ای از امید
به روی دلتنگی شب های بی انتهایم می گشایم
بگو دوستشان دارم
چرا که آنها جاری صداقتند
و من
در امتداد لحظه های غم آلود
روح خسته ام را
به زلال عمیقشان می سپارم
به چشمهایت بگو
تا حضورم را بپذیرند
و در روشنای افق نگاهت
جاودانه ام کنند
به چشم هایت بگو
دوستشان دارم.
#معصومه_امیریان_نور
#سامان_کجوری
من در هوای سرد بی خیال تو
منجمد شدم.
#معصومه_امیریان_نور
دستم را بگیر
می خواهم دستِ پر
از این جهان بروم.
#معصومه_امیریان_نور
امام زمانم
تا چشم کار می کند
جای خالی توست.
#معصومه_امیریان_نور
دست هایت، رودخانه بود
ومن
ماهی دلتنگ بی قرار.
#معصومه_امیریان_نور
چه مهربان نشسته ای
با خیال من
سمت روشنای آفتاب.
#معصومه_امیریان_نور
تو را دوست دارم
که در انتهای خیالم
نفس می کشی.
#معصومه_امیریان_نور