‌ ـــــ ـ جبران‌خلیل‌جبران : يک نفر ، بهانہ می‌تراشد كھ برود و دورباشد و ديگری خيال و وهم می‌سازد تا بماند 🌚🐚 . .

ء گل نیلوفر آبـے ، آفتاب ویژه میشوۍ و براۍ دلم میدرخشـے . . با دلِ تنگم آرام و ملایـم مـدارا میکنـے و تا پشت ابرهاۍ دور و بلند بـا همسفر میشوۍ رویِ کاغذهاۍپاره نقشِ ستاره‌یِ زیبا میکشـے و نقش عاشقـے ابرۍ کھ در نقاشی‌ات مانند باران میبارد را برای من بھ تصویر میکشـے😌🤍.

ء مادربزرگم همیشہ میگفت: او کہ جوری دیگر دوستت میدارد، وقتـ رفتنت تا دم در می‌آید و تـا پیچیدنت توۍ خیابان با نگاهش دنبالت می‌کند ، با این خیال کھ شایـد قبـلِ پیچیدن برگردۍ و یک نگاھ دیگر . . شاید کھ براۍ هـم دستۍ تکان دهید ولبخندی یا چشمکی بزنید بہ هوا دیداری دوبارھ و زود 🥥 >.<

¦♥️⃟🙂¦ لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم... کافی‌ست همدیگر را قضاوت نکنیم... لازم نیست برای شاد کردن یکدیگر تلاش کنیم، کافی‌ست به هم آزار نرسانیم... لازم نیست دیگران را اصلاح کنیم، کافی‌ست به عیوب خود بنگریم... حتی لازم نیست یکدیگر را دوست داشته باشیم، فقط کافی‌ست دشمن هم نباشیم... بله… در کنار هم شاد بودن و با آرامش زیستن شاهکار است. |••|♡--------------♥️--------------♡|••|

آسمان فرصت پرواز بلند است ولـے قصّہ این است چھ اندازه کبوتر باشـے 🐚 >>>

🌱 . رویا، غبارِ هر روزھ‌ۍ زندگـے را از جان می‌زُداید.

----- انسان هرگز نمیتواند از رویاهاۍ خود دست بکشد، رویاپردازۍ خوراک روح بشریت است ، آن را در قاب خیال‌مان نقاشۍ می‌کنیم و برای رسیدن بھ آن باور داریم . . لذت خیال ، تمنا در رویا نعمتےست کـھ دیده‌ها را بھ آن عادت داده‌ایم ، زین‌پس روحِ مـا براۍ زندھ بودن نیازمند بھ رویاست🌿 : """

____ _ نیازۍ ندارم لباس‌هایِ فلان‌مارک را بھ تن کنم و عطرهاۍ عجیب بزنم و خانهٔ بزرگـے در شهر داشتھ باشم ، همین کھ گوشھ‌ۍ یک باغ‌ .. اتـاقـے رو بھ آفتاب داشته باشم بَـرایم کافی‌ست من با یک کتاب و موسیقۍ ، من با همین پنجرھ ساده رو بھ آفتاب خوشبختم😌🥤