سوید بن غفله می گوید : یک روزی خدمت حضرت علی علیه السلام شرف یاب شدم. دیدم حضرت روی حصیر کوچکی نشسته است
در خانه حضرت جز آن حصیر چیز دیگری نبود
عرض کردم: یا علی ، بیت المال در اختیار شماست
و در این خانه جز این حصیر چیزی دیگر از لوازم یافت نمی شود
فرمود سوید، عاقل در مسافر خانه و خانهای که باید از آنجا نقل مکان کند ، تهیه وسایل نمی نماید
ما خانه ی امن و راحتی داریم ، که بهترین اسبابخود را به آنجا انتقال می دهیم. به زودی، من به سوی آن خانه رهسپار خواهم شد
بحارالانوار ، جلد ۶۷ ، صفحه ۳۲۱
🌸🍃
کاری که الان
درست و سروقت انجام ندهی
فردا روز باید با هزینه گزاف و
کلی منتکشیدن تمامشکنی
بجُنب و وقت را دریاب...
#دکتر_علیرضا_شیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسـین!حرم!
چجوریدلتمیادنرمحرم ؟!
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
چقـد اشتـباه میـڪنن اونایے ڪه میـگن :
مـَـرد باید قد بلـند باشه
چشـمُ ابرو مشـڪے باشه
ته ریـش داشته باشه
من ڪه میـگم : مـَـرد باید با وجــودِ
همـه ے غــرورش ، مهـربون باشه
با وجــودِ همـه ے لجـبازیاش ، وفـادار باشه
با وجــودِ همـه ے خسـتگیاش ، صبـور باشه
با وجــودِ همـه ے سخـتیاش ، عاشـق باشه
مـَـرد باید مـُـحڪم باشه
باید ” تڪــــیــه گاه ” باشه . . .
مرد باید ” مـــــــــــــــرد ” باشه …
آدمها را
به زور كنار خودتان
نگه نداريد
آدمها را مثل گل ها ...
برای هميشه داشتنش
كنار خودتان خشك نكنيد
شايد هميشه بمانند
اما ديگر همان آدم سابق
با همان عطر و
ويژگی ها نيستند
به زور نگه داشتن آدم ها
آن ها را خشک و
بی روح و شكننده میكند...
به آدم ها اجازه ی
زندگی بدهيد...
حتی اگر قرار است
بدون شما زنده بمانند...
آهنگ { یاد تو }
با صدای: مهدی جعفرنیا
شاد و مسرور خوش و خرم توی دنیای خودم گم
مست و مغرور از تو هم دور بنده ی حرفای مردم
بی تفاوت به اون دستی که یه روزی سمتم اومد
من شکوندم چه دلایی که میگفتم من خوب اون بد
ناسپاس بودم و لطفی بهم داشتی ندیدم
با غرورم خیلی آسون از هوای تو بریدم
اما تا بغضی تو دل میشینه یاد تو میفتم باز دوباره
بنده ی ناشکرت باز میخواد که سر رو مهر عشق تو بذاره
میپذیری هرجوری که هستم عشق تو از جنس بی ریایی
میگیری دستامو باز دوباره تو بزرگی آخه تو خدایی
عادت ما آدم ها همینه با طبع کبر و کینه
گم میشیم تو زرق و برق دنیا یادمون میره فردا یاد من میره فردا
اما تا بغضی تو دل میشینه یاد تو میفتم باز دوباره
بنده ی ناشکرت باز میخواد که سر رو مهر عشق تو بذاره
میپذیری هرجوری که هستم عشق تو از جنس بی ریایی
میگیری دستامو باز دوباره تو بزرگی آخه تو خدایی