دوش به خواب دیدهام روی ندیدهٔ تو را
وز مژه آب دادهام باغ نچیدهٔ تو را
قطره خون تازهای از تو رسیده بر دلم
به که به دیده جا دهم تازه رسیدهٔ تو را
با دل چون کبوترم انس گرفته چشم تو
رام به خود نمودهام باز رمیدهٔ تو را
من که به گوش خویشتن از تو شنیدهام سخن
چون شنوم ز دیگران حرف شنیدهٔ تو را
تیر و کمان عشق را هر که ندیده، گو ببین
پشت خمیده مرا، قد کشیدهٔ تو را
قامتم از خمیدگی صورت چنگ شد ولی
چنگ نمیتوان زدن زلف خمیدهٔ تو را
شام نمیشود دگر صبح کسی که هر سحر
زان خم طره بنگرد صبح دمیدهٔ تو را
خسته طرهٔ تو را چاره نکرد لعل تو
مهره نداد خاصیت، مار گزیدهٔ تو را
ای که به عشق او زدی خنده به چاک سینهام
شکر خدا که دوختم جیب دریدهٔ تو را
دست مکش به موی او مات مشو به روی او
تا نکشد به خون دل دامن دیدهٔ تو را
باز فروغی از درت روی طلب کجا برد
زان که کسی نمیخرد هیچ خریدهٔ تو را
#فروغی_بسطامی
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
﹝ @Jomlax ﹞
در خانه ی دل
جز تو
کسی را ننشاندم...
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
پرده بگشای که من سوخته ی رویِ توام...
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
به هر غمی که رسد از تو، خاطرم شاد است...
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
در زلفِ بیقرارِ تو
باشد
قرارِ دل
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو را...
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو را...
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
«امشب ...
ای زیبا صنم ماه شبستانم تویی...»
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
با سر زلف شکن در شکنش عهد مبند
که بدین واسطه ما بی سروسامان شدهایم
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
غلامِ آن نَظــر
بازم ڪه
خاطر با یڪی دارد
نه مَملوڪــی
ڪه هر ساعت،
نظر با مالڪی دارد.
#فروغی_بسطامــی
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
﹝ @Jomlax ﹞
وه که تو در کنار من ، من به میان آتشم...
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞
تا دمِ بادِ صبحدم زلف تو میزند به هم
جمع چگونه میشود؟حالِ دلِ مُشوَّشان ...!
#فروغی_بسطامی
﹝ @Jomlax ﹞