ﮔﻮﺷﯿﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺩﯾﺪﻡ ﺑﯿﺴﺖ ﺗﺎﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺭﻡ...
ﺑﺎﺯﺵ ﮐﺮﺩﻡ :
ﺩﯾﺪﻡ : ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﮔﻮﺷﯿﺖ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎﺑﯿﺎ ﺑﺒﺮﺵ!!! ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺦ ﺩﺭ ﺣﺪ ﭘﯿﺎﺯ 😑😂
😂😂😂😂😍😍😍
یارو با حیف نون دعوا میکرده ...
یکی میاد جداشون کنه، ازشون میپرسه دعوا سر چیه؟ 🤔
یارو میگه: ساعت دیواری خونه رو آوردم بفروشم، این حیف نون وایساده روش میگه بگو من چندکیلو ام؟ 😳
آخه بابا وقتی این باطری نداره من چه جوری بگم چند کیلویی؟! 😕😂😂😂
رفیقم از ایران زعفرون میبره چین میفروشه از اونجا هم ساعت میاره ایران میفروشه الانم یه بنز زیره پاشه
من از این گروه جوک کپی میکنم میبرم تو اون گروه از اونجا هم عکس کپی میارم تو این کانال
یه پرایدم داشتم اونم فروختم اینترنتمو شارژ کردم😖😖😂
رفتم پیش روانشناس گفتم: من هرشب فکر میکنم یکی زیر تختم هست!
دکتر گفت: پانزده میلیون خرج مشاوره میشه تا خوب شی!
گفتم: مرسی .تختم رو میفروشم، رو زمین میخوابم، مشکلم حل میشه 😅😂🤣🤣
😂😂😂
معانی مختلف مُردن :
می میرم برات : عاشقتم
بمیرم برات : خیلی دلم برات می سوزه
برو بمیر : دیگه نمی خوام ببینمت
می مُردی ؟ : چرا کاررا انجام ندادی؟
مُرده بودی : چرا نگفتی !
نمُردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد
مُردیم تا ... : صبرمان تمام شد
من بمیرم ؟؟؟ : راست می گویی ؟
مُردم : خسته شدم
مُردی ؟؟؟ : چرا جواب نمی دهی ؟
مُرده : بی حال و وا رفته
مُردنی : نحیف و لاغر 😂😂😂
مُرده خور: مفت خور😄😄
یه بار با تلفن عمومی زنگ زدم به بابام صدامو تغییر دادم، گفتم پسرت پیش ما گروگانه.
چند میدی آزادش کنم؟
گفت چند میگیری کارشو تموم کنی
دانشجویِ عزیزم!
وقتی شما سرکلاس مِسِیج بازی میکنی من کاملا متوجه میشم،چون هیچ گاگولی به خشتک شلوارش زُل نمیزنه که لبخند بزنه 😊😂😂
از طرف استاد
روباهه داشت با موبایل شماره میگرفت،
زاغ گفت اینجا آنتن نمیده بده تا از بالای درخت برات بگیرم روباه موبایلو انداخت بالا ،
زاغ گفت: این به جای اون پنیری که دوم دبستان ازم دزدیدی😂😂😂
😂😂
هرگز اون معلم اول ابتدایی که میگفت من تو خونتون دوربین دارمو نمیبخشم
من خودم به داخل لوستر مشکوک بودم و خیلی اوقات با چادر ننم تردد میکردم تو خونه☹️😂
😂😂😂
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﺕ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﮐﺪﻭﻣﺎ؟ﺳﻔﯿﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻫﺎ؟
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ .
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﻋﻠﻒ میخورن
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﭼﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎﻫﻢ ﻋﻠﻒ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺷﺒﺎ ﮐﺠﺎ ﻧﮕﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ: ﺳﻔﯿﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻫﺎ؟
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ .
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺰﺭگه
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﭼﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺰﺭﮔﻪ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺑﺎ ﭼﯽ ﺗﻤﯿﺰﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻫﺎ؟
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ .
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺑﺎ ﺁﺏ ﺗﻤﯿﺰﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﻔﯿﺪﺍ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﯽ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎﺭﻭﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺗﻤﯿﺰﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﻩ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
اگه فرقی ندارن چرا هی میپرسی سیاها یا سفیدا؟؟
مگه من مسخره توام
ﭼﻮﭘﻮﻥ میگه: ﺁﺧﻪ ﺳﻔﯿﺪﺍ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﻪ .
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ : ﺳﯿﺎﻫﺎ ﻣﺎﻝ ﮐﯿﻪ؟
ﭼﻮﭘﻮﻥ : ﺍﻭﻧﺎﻫﻢ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﻣﻪ
🤣🤣🤣🤣
😂😂😂
تو اتوبوس نشسته بودم پیرزنه ازم پرسید؟*
*کجادرس میخونی؟*
*گفتم گرگان مادرجون.*
*گفت: کرمان؟*
*گفتم:نه گرگان.*
*گفت:کجای کرمان.*
*گفتم :نه گرگان*
*گفت:گفتی کجای کرمان؟*
*دیدم زشته تو اتوبوس صدامو ببرم بالا گفتم:اره کرمان*
*گفت:پس غلط میکنی هی میگی گرگان.!!!*
*خدا شاهده مسافرا صندلیارو گاز میگرفتن ازخنده!!*
😁😉😄😂😅😂😁😅