eitaa logo
جرعه‌‌ای از دریا
1.2هزار دنبال‌کننده
85 عکس
14 ویدیو
3 فایل
مطالب کانالِ «جرعه‌ای از دریا» برگرفته از کتابی به همین نام، اثر ارزشمند فقیه محقّق حضرت آیةالله‌العظمی حاج‌ سیّد موسی‌ شبیری‌ حفظه الله می‌باشد. 📩 @AliAliF
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 کمتر از جمهوری اسلامی نبود 🔹 شنیدم از آقای خمینی پرسیده بودند: شما جمهوری اسلامی تشکیل دادید، چرا استاد شما آقای حاج شیخ در این فکرها نبود؟ 🔹 آقای خمینی فرموده بود: در دوره رضاخان در قم حوزه علمیه تشکیل دادن کمتر از تشکیل جمهوری اسلامی در این دوره نبود. در دوره‌ای که رضاخان همه مظاهر دین را نابود می‌کرد، حاج شیخ در کنار مرکز دولت، متصل به تهران، حوزه علمیه تشکیل داد¹. حاج شیخ از این کرامات اخلاقی دینی داشت که توانست چنین حوزه‌ای برپا کند. 🔹 نحوه‌ی سلوک حاج شیخ با دیگران و بی‌هوایی و بی‌اعتنایی‌اش به دنیا ممتاز بود. 1⃣ امام خمینی در مدح استادش مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ابیاتی سروده است، از جمله: راستی این آیة‌الله گر در این سامان نبودی کشتی اسلام را از مِهر پشتیبان نبودی دشمنان را گر که تیغ حشمتش بر جان نبودی اسمی از اسلامیان و رسمی از ایمان نبودی (دیوان امام خمینی، ص ۲۷۸) 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۰۱ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 اهل ذوق و درک ظرايف 🔹 مرحوم آقای والـد نقل می‌كرد: يک وقت آقای خمینی ادعای کرامت کرد و گفت: اگر کسی در خانه مرا بزند من می‌گویم کیه؟ 🔹 برای امتحان یکی در خانه آقای خمینی را زد. ایشان پشت درآمد و گفت: «کیه؟» آقای خمینی گفت: من که نگفتم اسم شخص را می‌گویم، من گفتم: می‌گویم: «کیه» و الآن هم همین را گفتم! 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۵۵ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 بیماری مادر میرزا احمد کفایی 🔹 آقای محمدی گلپایگانی از آقای وحید [خراسانی] و او هم از آقا میرزا احمد کفایی نقل کرد: مادر ما مریض شد و بیماری وی خیلی خطرناک شد. به ایشان گفتند که شخصی در علوم غریبه متبحّر است و از چیزهایی مطّلع است و کارهایی از دستش برمی‌آید. 🔹 می‌گفت: من و برادرم حاج میرزا محمد، تصمیم گرفتیم که به خاطر مادرمان سراغ آن شخص برویم و چون آن دو عالم معتبر بودند و همین جوری به هر کسی مراجعه نمی‌کردند و آن شخص هم یک شخص عادی بود، تصمیم می‌گیرند که اول او را امتحان کنند تا ببینند که چیزی را که چیزی دارد یا خیر و بعد درخواست خود را مطرح کنند. 🔹 تصادفاً در راه با او برخورد می‌کنند و با توجه به خصوصیاتی که درباره‌اش شنیده‌ بودند، او را می‌شناسند، برای اینکه او را امتحان کنند، میرزا احمد می‌پرسد که می‌خواهم بدانم الان چه نیّتی کرده‌ام؟ گفت: مادر شما مریض است. نیت کرده‌اید که بپرسید راه خلاصی او چیست؟ 🔹 به اخوی‌اش هم که نیت کرده بود امام زمان (عج) کجاست، می‌گوید: شما نیت فردی را کرده‌اید که به تمام عالم محیط هست شاید می‌گوید که چند مدت پیش اینجا بودند و الان به فلان جا رفته‌اند. می‌بینند که درست می‌گوید. بعد آن شخص می‌گوید: سه روز دیگر اجل والده‌تان می‌رسد، و همین طور هم می‌شود! 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۲۵ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 مقابله با بهائیان 🔹 مرحوم حاج شیخ حسن نوری از مرحوم حاج احمد خادمی نقل کرد: در بروجرد زمانی که آقای بروجردی در آن‌جا ساکن بودند، چند نفر بهایی سکونت داشتند و مردم را گمراه می‌کردند. 🔹 مرحوم آقای بروجردی از متصدّیان وقت در آن شهر خواستند که آن‌ها را بیرون کنند، متصدّیان کوتاهی کردند. ایشان مایل نبود برای جلوگیری به تهران متوسّل شود. 🔹 مرحوم آقای بروجردی به عنوان اعتراض از شهر خارج شدند، مردم تظاهرات کردند و شهر به هم ریخت. بهائیان شبانه از ترس جان خود از شهر فرار کردند. 🔹 مرحوم آقای بروجردی بعد از آنکه به شهر بازگشتند، فرمودند: چون جمعی را اضلال کرده‌اند و افکار عدّه‌ای از مردم تحت تأثیر شبهه‌پراکنی‌های آنان شده است، این اقدام کافی نیست، لذا وظیفه خود تشخیص دادند که برای پاسخ به شبهات آنان یک ماه رمضان درباره امام زمان (عج) منبر بروند. آن بحث‌ها زمینه‌ای شد برای تألیف کتاب «منتخب الأثر» جناب آقای صافی. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۷۸ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️مژده به دل ها دهید، مژده که نور آمده از دمِ جان پرورش، عرش به شور آمده ▫️صورتِ او از نبی، سیرتِ او از علی عَنبرِ گلزارِ او شد هَوسِ هر دلی ▫️وَز نفسِ جاری اش، صبحِ سعادت دمید جاءَ اَناالحقّ او بر همه دل ها رسید ▫️نیمه ی شعبان بوَد، موسمِ عنبرفشان خوش‌تر از این عید نیست، در نظرِ عاشقان 🌺 عید میلاد نورُُ عَلی نُور، وَلیِّ مَستُور، مهدی موعود، حضرت بقیه الله الاعظم بر شیعیان و منتظران حضرتش مبارک.
جرعه‌‌ای از دریا
💠 بیماری مادر میرزا احمد کفایی 🔹 آقای محمدی گلپایگانی از آقای وحید [خراسانی] و او هم از آقا میرزا ا
💠 دو عالم دور امام زمان(عج) می گردد ❖ آیة الله العظمی وحید خراسانی: 🔹این قضیه را خود مرحوم حاج میرزا احمد کفائی پسر مرحوم آخوند برای خود من گفته، مرحوم آخوند کفایه را خودش برای مرحوم حاج میرزا احمد درس گفته بود. او هم لطف کرد برای ما درس گفت، عنایتی داشت، فرزند مرحوم آخوند مجسمه ای از تقوا بود، اینها همه رفتند و عرصه خالی شده و خلای شده است. 🔹گفت مادر من مریض شد. هر کار کردیم معالجه نشد بعد به ما گفتند: یک سیدی پیدا شده که علم رمل دارد و از هر چیزی خبر می دهد. گفت: من و برادرم مرحوم آقا زاده، به سراغ این سید بر آمدیم، یک روز در ایوان حضرت امیر بودیم، یک سید با لباس مندرس از پله ایوان بالا آمد، شخصی به ما گفت: آن سـیـد ایــن است. 🔹گفت من و برادرم آقا زاده بزرگ که شهادت اجتهاد از خود آخوند داشت، جلو رفتیم. گفت: به او گفتیم که شما همان سید هستید، معلوم شد این شخص، همان سید است. گفت: من نیتی کردم و اصلاً چیزی اظهار نکردم. آن سید تسبیحش را در آورده و دانه های تسبیح انداخته و بی معطلی گفت: این نیت تو مربوط به یک زنی است که سر تا پا مرض است و هر چه هم معالجه کردید اثر نکرده و سه روز دیگر هم می میرد. 🔹گفت برادرم که کنار من ایستاده بود فهمید من چه نیت کرده ام نیتم مربوط به مادرم بود، برادرم هم گفت: من نیتی دارم، گفت تا تسبیحش را در آورد و شمرد، رنگش تغییر کرد، این نیت تو راجع به کسی بود که الآن در مکه بود، الآن در شام است، الآن در کوفه است دو یا سه تا الآن... گفت و بعد گفت: این نیت تو در مورد کسی است که دو عالم دورش میگردد. 🔹سوم کلمه اش گفت نیتت مربوط به امام زمان است. برادر من متحیر شد. چیزی هم ما نکفته بودیم. بعد ما اصرار کردیم که این علم را به ما یاد بده. گفت شما دو تا آقا زاده هستید این علم توأم است با یک فقری که شخص را بیچاره میکند و شما هم تحمل ندارید، این مطلب را گفت و رفت. ما رفتیم قضیه را به آخوند گفتیم، آخوند با آن عظمت متحیر ماند که این کیست؟ بعد هم هر چه گشتیم دیگر پیدا نشد. امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) این است، آن وقت من و تو کجا و او کجا؟ 📚 مصباح الهدی، ج۱، ص۳۳۶_ ۳۳۷. @seyyed_hossein_kashfi @joreeiaazdarya
💠رساله ردّ بر آلوسی ❖ آیت‌الله‌‌العظمی شبیری زنجانی: 🔹یکی از بیوت مهم اهل سنّت در بغداد بیت آلوسی است که علمای بسیاری به این بیت منصوب و به ردّ شیعه اهتمام داشته‌اند. 🔹یکی از آلوسی‌ها درباره امام زمان عج در یک برگ نقدی نوشته و به یکی از شیعیان داده بود. وی آن را به آقای شریعت اصفهانی رسانده بود. 🔹آقای شریعت در سه صفحه جواب می‌نویسد و برای او می‌فرستد. او جواب آقای شریعت را در ۴_۵ صفحه رد می‌کند. 🔹آقای شریعت حدود ۱۰ صفحه پاسخ می‌دهد و برای او می‌فرستد. بار دیگر او در ۳۰ صفحه رد می‌کند. این بار آقای شریعت در ۱۲۰ صفحه مطالب او را رد می‌کند. 🔹آقای شریعت در بخشی از مطالبش اشکالات و اشتباهات آلوسی را به این شکل ردیف می‌کند: دلیل اطلاع او بر فقه فلان مطلب است، سپس نقطه ضعفی در فقه او نقل می‌کند. دلیل تضلّعش بر کلام فلان مطلب است...، دلیل بر انصافش فلان مطلب است...، دلیل بر وثاقتش در نقل فلان مطلب است... و در پایان هم شعری فارسی نوشته است: قد خَم و موی سفید، اشک دمادم یحیی تو بدین هیئت اگر عشق نوازی چه شود؟! 🔹من این رساله را اوایل طلبگی استنساخ کردم. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۳۹۳ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 رابطه امام خمینی و آیة الله خویی 🔽 درباره رابطه آقای خویی و آقای خمینی چند مطلب نقل می‌کنم: ۱. این را از حاج آقای والد شنیدم و از دیگری نشنیدم: وقتی آقای خویی قم آمد و بر آقای خمینی وارد شـد، مـا بـه عنوان اینکه مقرر درس آقای نائینی آمده است، رفتیم و از ایشان دیدن کـردیـم. ايـن قـضـيـه قـبـل از دوره ما واقع شد. در دوره ما هم یک بار آقای خویی به قم تشریف آورد و ما ایشان را زیارت کردیم. ۲. شنیدم وقتی آقای خمینی به عراق تبعید شد، وقتی به کاظمین وارد شد، به آقای خویی تلگراف یا تلفن کرد که من آمده‌ام. ۳. مطلب دیگری که شنیدم و قطعى و مسلم است، اینکه در نجف وقتی آقای خویی از آقای خمینی دیدن می‌کند، چند روز بعد ایشان دوباره تصمیم می‌گیرد به دیدن ایشان برود. برخی نجفی‌ها به آقای خویی اعتراض می‌کنند که شما با این کار نجف را تضعیف می‌کنید. دفعه قبل دیدن کردید و دیدار مجدد لزومی ندارد. آقای خویی ترتیب اثر نمی‌دهد و دفعات متعدد به دیدن آقای خمینی می‌رود. ۴. وقتی مرحوم آقا مصطفی از دنیا رفت، نماز ایشان را آقای خویی خواند. ... جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
جرعه‌‌ای از دریا
💠 رابطه امام خمینی و آیة الله خویی 🔽 درباره رابطه آقای خویی و آقای خمینی چند مطلب نقل می‌کنم: ۱. ای
... ۵. یک وقت آقای خوبی به مرحوم آقای آسید احمد فهـری عبایی می‌دهد که به آقای خمینی هدیه بدهد. وقتی آقای فهری عبا را به آقای خمینی تقدیم می‌کند، آقای خمینی می‌فرماید: خیلی خوشـوقتـم کـه شـمـا رابطـه‌ات را با ایشان حفظ کرده‌اید. و از این جهت آقای خمینی قدردانی می‌کند. همچنین می‌فرماید: اگر فرستنده آقای خویی نبود، من همین عبا را به شما هدیه می‌کردم ولی چون ایشان هدیه داده است، من این را برای خودم نگه می‌دارم. سپس داخل می‌رود یا دستور می‌دهد که از داخل عبایی بیاورند و آن عبا را به آقای فهری اهدا می‌کند. ۶. به نظرم از حسین آقا - فرزند مرحوم آقا مصطفی - شنیدم: اوائلی که آقای خمینی در نجف بود، منزل ایشان خیلی گرم بود و گرما ایشان را خیلی اذیت می‌کرد. آقای خویی تا وارد منزل آقای خمینی شد، نگاهی به اطراف منزل کـرد و یک دستور معماری داد که مثلا فلان جای منزل را خراب و در سرداب فلان تغییر را ایجاد کنید تا مشکل گرمای هوای منزل حل شود. آن‌ها هم طبق دستور آقای خویی عمل کردند و مشکل گرما حل شد. آقای خویی در معماری مسلط بود. ۷. از افراد متعددی این قضیه را شنیدم: کسی (که نامش را ذکر نمی‌کنم) نزد آقای خمینی آمد و از آقای حائری شیرازی امام جمعه سابق شیراز شکایت و تعبیر کرد که :«او مروج خویی است»! آقای خمینی از این حرف خیلی بدش آمد و به آن شخص تند شد که چرا از ایشان بی ادبانه تعبیر کردید؟ سپس فرمود: «ایشان آية الله خویی و از اعاظم است». 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۷۲ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdary