▪️حضرت زین العابدین علیه السلام بعد از بازگشت از شام، در دروازه شهر مدینه، ضمن ایراد خطبهای جانکاه چنین فرمودند:
وَاللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوَصَاةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوهُ؛
▫️به خدا قسم! اگر پیامبرخدا صلّیاللهعلیهوآله آن گونه که به این مردم درباره ما سفارش کرده بود، راجع به کشتن ما به آنها سفارش میکرد اینان بیش از این ظلمی که الان در حق ما مرتکب شده اند نمیتوانستند انجام دهند.
@joreeiaazdarya
💠 تشرّف سیّد حسین حائری
🔹️ گاهی اختلاف در جزئیات از دوتا نقل منشأ میشود که ضبط آن دقیق نشود و اگر تنها یک نقل میبود، بهتر میشد آن را ضبط کرد.
🔹️ در جریان تشرّف سیّد حسین حائری، بین نقل آقای صدر و نقل حاج شیخ علی اکبر نهاوندی؛ در عبقری الحسان تفاوت است. حاج شیخ علی اکبر با صاحب قصه رفیق بود و در همان وقت جریان را یادداشت کرده بود. این را که من نقل میکنم، مخلوطی از هر دو نقل است. این قصه در عبقری الحسان هم نوشته شده است.
🔹️ در حدود سال ۱۳۴۵ جهات دینی در جامعه رو به ضعف میرفت؛ چون رضاخان روی کار آمده بود. سیّد حسین میگفت: من به دلیل اینکه جهات دینی ضعف پیدا کرده بود، تصمیم گرفتم بر شعائر دینی خیلی تاکید کنم و در عمل به آن اهتمام داشته باشم. در کرمانشاه روضهای برپا کردم که از اول طلوع فجر تا دو بعد از ظهر ادامه داشت. در تمام این مدت، من سرپا بودم و از مردم پذیرایی میکردم و همه مردم شهر در روضه شرکت میکردند. در طول این مدت، سی تا منبری منبر میرفتند. لذا هم از نظر مالی اداره کردن چنین مجلسی سنگین بود و هم از نظر بدنی، در سختی بودم؛ چون در تمام این مدت سر پا میایستادم و پذیرایی میکردم. با اینکه منزل بزرگ بود، اندرونی و بیرونی از جمعیت پر میشد و در کوچهها اشخاص میایستادند و منتظر میشدند تا مجلس از جمعیت خالی شود و اینها جایگزین شوند. کثرت جمعیت به این علت بود که آسید حسین از علمای درجه اول کرمانشاه بود. مسافرین عراق هم محل ورودشان منزل آسید حسین بود و آنها گاهی یک ماه در آنجا میماندند.
🔹️ آسید حسین میگفت: خلاصه مجلس سنگینی بود و دلم میخواست بدانم آیا این مجلس روضه مورد قبول هست یا نه؟ یک وقت سیدی به منزل ما آمد. نمیدانم اهل رشت بود یا جای دیگر. پس از مدتی یکی از علمای عراق به منزل ما آمد. وقتی آن سید را دید، گفت که این سیّد عجیبی است. او را میشناسی؟ گفتم: نه. گفت: آدم عجیبی است. این شخص از مرتاضین است و در یکی از محلات نجف کاسبی دارد و هر چند وقت، مدتی غایب میشود و هرچه این طرف و آن طرف، کربلا، نجف، کاظمین و ... دنبالش میگردند، پیدایش نمیکنند. پس از مدتی _مثلاً سه ماه_ معلوم میشود در یکی از حجرههای مسجد کوفه مختفی شده و موهای سر و صورتش بلند شده و مشغول ریاضت بوده است. خلاصه، چنین آدمی است، آدم معمولی نیست.
#ادامه_دارد...
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
جرعهای از دریا
💠 تشرّف سیّد حسین حائری 🔹️ گاهی اختلاف در جزئیات از دوتا نقل منشأ میشود که ضبط آن دقیق نشود و اگر
#قسمت_دوم...
🔹️ احتمال میدهم در نقل آقای صدر یا نقل شخص دیگری که با واسطه از سید حسین حائری نقل میکرد، این هم بود که سید حسین میگفت من مواظب اعمال آن سید شدم که ببینم چه کار میکند. سید حسین میبیند که او مطابق موازین شرعی عمل میکند. یک وقت سید حسین از او میپرسد که میخواهم ببینم این روضه مورد قبول است یا خیر؟
🔹️ اول او زیر بار نمیرفت که من اهل این مراحلم، ولی سرانجام آن سید مجبور میشود که اعتراف کند من دوازده سال ریاضت کشیدهام و کمتر از دوازده سال ریاضت، فایده مُعتنابه ندارد و کسی که میخواهد به جایی برسد، باید این مقدار ریاضت بکشد.
🔹️ سید حسین میگوید: شما سوال کنید ببینید که این جلسه آیا مورد قبول حضرت حجت (عج) است یا نه؟ آن سید میگوید: یک اتاق به من بدهید که هیچ گرد و خاک نداشته باشد و حصیر باشد و ویژگیهایی برای آن ذکر میکند. من میخواهم عملیاتی را در آن انجام بدهم. آن اتاق را در اختیارش میگذارند. آن عمل را انجام میدهد. آن سید این کارها را نزدیک ماه محرم انجام داد. در نقل آقای صدر این طور است که این کار را موقعی که چادرهای محرم را میزدند، انجام داد. ولی به نظرم در عبقری الحسان گفته که چهارم_پنجم محرم این کار را انجام داده بود. خلاصه، او این کار را انجام میدهد و میگوید که بله، مورد قبول است و خود حضرت حجت (عج) هم در روز نهم در مجلس شرکت میکنند.
🔹️ سیّد حسین میگوید: خیر، الاحسان بالإتمام. شما دقیق سؤال کنید در چه روزی و در چه ساعتی حضرت تشریف میآورد. در عبقری الحسان هم این مطلب هست. آن سید درباره نحوه سوال کردن گفته بود که سه جور ارتباط وجود دارد: یک ارتباط با جن است که چون در سخنان جن دروغ و راست هست، لذا حرفشان قابل اعتماد نیست. یکی ارتباط با فرشتگان است، ولی چون فرشتگان مشغول عبادتاند، درست نیست که انسان مزاحم آنها شود. ما در کشف واقعیات به علمای صالح اتصال پیدا میکنیم. بعد نام چند نفر را برد؛ آمیرزا محمدتقی شیرازی، حاج میرزا حبیب الله رشتی، سید علی داماد و سید اسماعیل صدر. ما از ارواح اینها استمداد میکنیم و به وسیله این علمای صالح، کشف واقعیات میکنیم.
#ادامه_دارد...
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
جرعهای از دریا
#قسمت_دوم... 🔹️ احتمال میدهم در نقل آقای صدر یا نقل شخص دیگری که با واسطه از سید حسین حائری نقل می
#قسمت_سوم
🔹️ سید حسین گفته بود: حالا که قرار است حضرت تشریف بیاورند، دقیق وقت و خصوصیاتش را تعیین کنید. آن سید پس از آن عمل میگوید: روز تاسوعا، و علائمی در آن روز حاصل میشود: یکی اینکه در روز تاسوعا رسم این است که روضه حضرت ابوالفضل (س) را میخوانند، ولی آن روز استثنائاً در منزل شما همگی متوسل به حضرت ولی عصر (عج) میشوند و آن روز روضه حضرت ابوالفضل (س) نیست. این اولین علامت غیر عادی است که واقع میشود. دوم اینکه اشرف الوعظین که واعظ خاتِم منبر است، هیچ کجا منبر نمیرود جز منزل شما، آن هم در اول وقت. اول وقت منبر میرود نه آخر وقت، و جای دیگر هم منبر نمیرود. سوم اینکه شما کنار فلان چاه که نزدیک منزل شماست، برای پذیرایی از اشخاص ایستادهاید. وقتی که حضرت تشریف میآورند، لرزهای _به تعبیر وی: قُشَعْریرهای_ در بدن شما حاصل میشود و حضرت از آن بیرونی که منبریها آنجا نشستهاند، وارد میشود با چند نفر از اصحاب تشریف میآورد و دیگر اینکه از همان راه ورودی خارج میشوند.
🔹️ سید حسین میگوید: روز تاسوعا شد. معمولا تا جمعیت کم کم بیایند، چایی میدهند و یک مسئلهگو یا مداح بالای منبر میرود. ناگهان در زده شد و اشرف الواعظین آمد و گفت: سینهام خسته بود. دیدم که اگر بخواهم امروز ادامه بدهم، عاشورا نمیتوانم مجلس را اداره کنم. بنا گذاشتم امروز را استراحت کنم تا روز عاشورا بتوانم. گفتم که تیمناََ و تبرکاََ اینجا بیایم و توسلی داشته باشم. لذا اول وقت آمدم. دو تا از موارد استثنایی که آن سید گفته بود _یکی خاتِم بود، ولی اول آمد و دوم جای دیگر هم منبر نرود_ در اینجا واقع شد!
🔹️ اشرف الواعظین بالای منبر رفت. مدتی بالای منبر سکوت کرد. بعد خطاب به حضرت ولی عصر (عج) گفت: ای گمشده بیابانها کجایی؟ این را با حال خیلی مخصوصی گفت و در جلسه انقلابی ایجاد شد. منبری بعدی آمد و همین حرف را دنبال کرد. منبری بعدی هم همینطور. منبری چهارم و... تا آخر همگی توسل به حضرت ولی عصر (عج) پیدا کردند و کسی به حضرت ابوالفضل (س) متوسل نشد!
🔹️ در آن ساعت مقرّر دفعةً دیدم که حالت لرزه در من حاصل شد! متوجه شدم ببینم که آن سید کجا نشسته است؟ دیدم یک جا سر به زیر نشسته است. سراغش رفتم و گفتم: حضرت کجا تشریف دارند؟ _این را آقای صدر گفت_ آن سید بدون بلند کردن سرش گفت: نزدیک منبر، چند نفر نشستهاند و کمرچین و لباس آنها شبیه به لباس کردهای آنجاست. یکی از آنها خود حضرت است! (منبر جایی بود آخر قسمت مردها و متصل به زنها که مردها یک طرف و زنها یک طرف می نشستند و طوری بود که زنها دیده نشوند.)
🔹️ سید حسین گفت: من رفتم به طرف آن حضرت، به حضرت سلام کردم و گفتم خیلی لطف عنایت کردید و امثال اینها، ولی کل صورت را نمیدیدم. گفتم: چایی بیاوریم؟ فرمودند: نه، صرف شده، نمیخواهد. شما بروید و جلو در از اشخاص پذیرایی کنید. میگفت: ما برگشتیم، بعد برگشتم، دیدم کسی نیست. آن سید گفته بود که از همان راهی خارج میشوند که وارد شده بودند؛ ولی من متوجه نشده بودم. این را هم عبقری الحسان و هم آقای صدر نقل کرده بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۵۵
#سیدحسینحائریکرمانشاهی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
جرعهای از دریا
💠 زندگی ساده مرحوم آقای حاج سیّد جواد در مشهد منزل خیلی ساده و محقّری داشت. من زیاد به منزل ایشان م
💠 علم و تقوا
🔹 من از نزدیک با والد آقای خامنهای آشنایی داشتم. وی از اوتاد بود. هم ملّا بود و هم بالاتر از علمش تقوای وی بود.
🔹 حاشیه مفصّلی بر «کفایه» از او دیدم که با خط خوش نوشته بود و البته تقریرات درس حاج میرزا محمد آقازاده بود. وی شاگرد آقازاده بود و درباره آقازاده میگفت: من ندیدم کسی مثل حاج میرزا محمّد آقازاده بر «کفایه» مسلّط باشد.¹ همچنین میگفت: حاج آقا حسین قمی با اینکه مدّت طولانی شاگرد مرحوم آخوند بود، مکرّر اشخاص را نزد آقازاده میفرستاد تا بپرسند در فلان عبارت مراد مرحوم آخوند چیست؟
1⃣ حرف عجیبی از مرحوم آشیخ کاظم دامغانی شنیدم. وی شاگرد آقازاده بود. میگفت: در مدتی که ما در درس آقازاده شرکت میکردیم، هیچگاه نشد آقازاده از نظر اصولی مرحوم آخوند عدول کند بلکه همیشه انظار اصولی آخوند را اثبات میکرد و مختارش همان بود. در مقابل هیچگاه نشد در تفریعات فقهی با پدرش موافق باشد. این خیلی عجیب بود که در مبانی اصولی با پدر کاملاً موافق بود در تفریعات فقهی مخالفت کامل داشت.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۳۷
#آخوندملامحمدکاظمخراسانی
#حاجآقاحسینقمی
#حاجمیرزامحمدآقازادهخراسانی
#حاجسیدجوادخامنهای
#آیتاللهشیخمحمدکاظممهدویدامغانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 تحصیلات
🔹 مرحوم حاج سیّد جواد خامنهای اوائل ساکن مشهد بود، سپس به نجف رفت و دوباره به مشهد بازگشت. وی در نجف قاعدةً شاگرد آقای نائینی و آقای آسیّد ابوالحسن اصفهانی بوده و دروس مرحوم آخوند را درک نکرده است، چون متولد ۱۳۱۳ ¹ و در زمان وفات آخوند ۱۶-۱۷ ساله بوده است.
🔹 احتمال میدهم نزد میرزا ابوالحسن مشکینی و میرزا علی ایروانی هم تحصیل کرده باشد.
1⃣ در چاپ اوّل جلد اوّل «جرعهای از دریا» در دو جا (ص ۵۱۰ و ۵۲۶) در پانوشت، ولادت ایشان به اشتباه ۱۳۱۵ ذکر شده بود. پس از نشر جلد اوّل روزی حضرت آیةالله خامنهای (دام ظله العالی) در یکی از جلسههای روزهای دوشنبه به اینجانب یادآوری کردند که ۱۳۱۳ صحیح است. (مختاری)
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۳۸
#سیدابوالحسناصفهانی
#میرزامحمدحسیننائینی
#حاجسیدجوادخامنهای
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 داماد حاج سیّد حسین
🔹 شیخ محمّد خیابانی - مبارز معروف - داماد آسیّد حسین خامنهای (یعنی شوهر همشیره آقای حاج سیّد جواد و شوهر عمه آقای خامنهای) بود.
🔹 مرحوم خیابانی در تبریز به جای مرحوم آسیّد حسین نیابت جماعت میکرد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۳۹
#حاجسیدجوادخامنهای
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
حضرت آیةاللهالعظمی سیدعلی #خامنهای، رهبر معظم انقلاب در کنار والد بزرگوارشان آیةالله سیدجواد حسینی خامنهای (ره).
@joreeiaazdarya
💠 اثر صله رحم
🔹 آقای خامنهای خیلی اهل صله رحم بود. من احتمال میدهم همین اهتمام ایشان به صله رحم عامل نجات وی از ترور شد. چون صله رحم سبب طولانی شدن عمر میشود.
🔹 وی در قم مشغول تحصیل و در درس جدّی بود. پدرش چشمش را عمل کرد و ایشان برای کمک و رسیدگی به پدر، قم را رها کرد و به مشهد رفت. با اینکه طبعاً برای کسی که به قصد تحصیل به قم آمده است، این کار سخت است.
🔹 وی در مشهد در خدمت پدرش بود و روزی حدود دو ساعت برایش کتاب میخواند. بعید نیست همین خدمت به پدر سبب نجات ایشان از ترور باشد.¹
1⃣ رهبر معظّم انقلاب خود نیز عامل توفیقاتشان در زندگی را همین نکته ذکر کرده و فرمودهاند: «اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از خوبیهایی است که به پدر، بلکه به پدر و مادرم انجام دادهام». (خاطرات و حکایتها، ص ۳۰)
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۴۰
#حاجسیدجوادخامنهای
#آیتاللهسیدعلیخامنهای
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
✔️ قال علی بن الحسین علیهما السلام:
▪️«أنّ اَلْقَتْل لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتُنَا الشَّهادَةُ.»
▫️امام سجاد عليه السلام: كشته شدن عادت ما و شهادت كرامت ماست.
📚 اللهوف؛ ص ٩١
#امام_سجاد
#شهادت
#شیعیان_پاراچنار
#تسلیت
@joreeiaazdarya