✡ مبارزه امام رضا (ع) با رواج اسرائیلیات (2)
🎯 آغازین بدعتگزارانِ مباحث کلامی (1)
1⃣ دیدگاه سراسر بدعتِ «منع تدوین حدیث نبوی» که تا عهد خلیفه اموی عمر بن عبدالعزیز (99ـ101) به بهانهی اُنس مردم با قرآن و عدم اختلاط وحی الهی با کلام پیامبر بهگونهی جدّی بر آن پافشاری میشد، فاجعهای تلخ در تاریخ اسلام رقم زد که در نتیجه، عدهای در پیِ اشتیاق مسلمین به شنیدن احادیث نبوی (ص) به رواج مجهولات و خرافات پرداختند.
2⃣ ابن خلدون در اینباره مینویسد:
✍ «در کتابهای #تفسیر سخنان بیسروته زیاد است و علت آن این است که جامعه اسلامی در آن روز، دور از کتاب و علم بودند و چادرنشینی و بیسوادی، بر آنان غالب بود و اگر به شناخت چیزی راجع به آغاز آفرینش، علل اشیاء و راز هستی علاقه پیدا میکردند، از #اهل_کتاب میپرسیدند و افرادی مانند «کعبالاحبار»، «وهب بن منبه»، «عبدالله بن سلام» و… مرجع این پرسشها بودند. از این روز میبینیم، کتابهای تفسیر از سخنان آنان پر است. نویسندگان تفسیر در شرح سخنان آنان راه مسامحه را در پیش گرفتند در حالیکه ریشهی این گفتار، یا #تورات و یا مجعولات آنان است».
3⃣ #کعبالاحبار از مهاجرین یمن به مدینه، در دوره ابوبکر یا عمر ظاهراً از #یهودیت به اسلام پیوست و در دوره عثمان درگذشت. او از منابع علم و دانش اهل کتاب بود. گروهی از تابعان از او حدیث نقل کردهاند و در صحیح بخاری و غیره از او روایاتی نقل شده است.
4⃣ او در پوشش «آگاهی از کتب عهدین» خصوصاً «تورات» توانست #عقاید_یهود را در میان مسلمانان، پخش و بهعنوان وحی در عهدین جا زند. از اینرو در روایات او مسأله «جسم بودنِ خدا» و «رؤیت خدا» کاملاً مشاهده میشود.
5⃣ او دربارهی تجسّمبخشی به پروردگار میگوید:
✍ «خدا به زمین نگریست و گفت من به برخی از نقاط تو گام خواهم نهاد. در این موقع کوهها اوج گرفتند (کبر ورزیدند) ولی صخره (بیتالمقدس) اظهار تواضع کرد، خدا گام بر روی آن صخره نهاد»!
6⃣ و دربارهی اصرار بر رؤیت خدا میگوید:
✍ «خداوند، تکلم و رؤیت خود را میان موسی و محمد تقسیم کرد، تکلم را بر کلیم و دومی را از آنِ پیامبر اسلام قرار داد»!
📖 متن کامل مقاله با ذكر مستندات:
👉 goo.gl/KmyUcQ
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ آغاز ورود اسرائیلیات به تفسیر قرآن
1⃣ آغاز ورود #اسرائیلیات در #تفسیر قرآن را عهد صحابه دانسته و یکی از منابع تفسیری را نیز #اهل_کتاب شمردهاند.
2⃣ صحابه وقتی به داستانی از داستانهای قرآن برخورد میکردند، دوست داشتند در مورد زوایای پنهان آن، که قرآن متعرّض آن نشده، پرسوجو کنند؛ ولی جز #یهودیان تازهمسلمان، کسی را که پاسخگوی آنان باشد نمییافتند؛ از اینرو، بسیاری از اطلاعات را از آنان دریافت میکردند.
3⃣ قدیمیترین منبع اطلاعات، یا یهودیان تازهمسلمان بودند و یا عربهایی که قبل از گرایش یهودیان به اسلام، با آنان و نیز مسیحیان شبهجزیره و نواحی همسایه ارتباط داشتند.
4⃣ بهعلت نهی پیامبر (ص)، #صحابه در زمان حیات ایشان به خود اجازه نمیدادند که به اهل کتاب مراجعه نموده یا مطالبی را از آنان نقل کنند. تنها کسانی از صحابه به اهل کتاب مراجعه مینمودند که از نظر علمی دارای بضاعت اندکی بوده و از اینرو، فریفتهٔ سخنان آنان میشدند.
5⃣ استاد سیدمرتضی عسکری دربارهٔ «تیممِ داری» مینویسد:
✍ افرادی از صحابه که از نظر اسلامشناسی چندان مایهای نداشتند، همچون ابوهریره و اَنَس و عبدالله بن عمر، و نیز تابعین که میخواستند اسلام را از زبان تمیمیها بیاموزند، سخنانِ این عالم تازهمسلمان را گرفتند و بهصورت روایت برای نسلهای بعد نقل کردند. اینگونه، سلسله روایاتی که در علم حدیثشناسی بدان «اسرائیلیات» گفته میشود، یعنی داستانهای بنیاسرائیل و آنچه در #تورات تحریفشده بود، به عالم اسلامی پا نهاد و عنوانِ تفسیر و حدیث و تاریخ اسلامی به خود گرفت!!
✍ نویسنده: محمدتقی دیاری
📖 متن کامل این مقاله بههمراه منابع:
👉 goo.gl/28ZGs5
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ دستگاه خلافت و داستانسرایان اسرائیلی (١)
1⃣ یکی از ریشههای اصلی نشر و گسترش #اسرائیلیات و #احادیث_جعلی در میان مردم، شیوع قصهخوانی و آزادی عمل داستانسرایان در پناه دستگاه #خلافت و دولت اموی بود. آزادی عمل قصهخوانان در شرایطی بود که نگارش و نقل احادیث و سنّت پیامبر (ص) از سوی خلفا، بهویژه با فرمان رسمی خلیفهٔ دوم، منع میشد!!
2⃣ در دورهٔ صحابه و تابعین و پس از آن، کسانی که در حوادث گذشته و تاریخ انبیا و خلقت و امثال آن سخن میگفتند، و سخنانشان نوعی شباهت ظاهری با داستانهای قرآن داشت، به «قَصّاص» مشهور شدند. منبع اصلی اینان را #تورات و نقلهای شفاهی رایج در میان #علمای_یهود تشکیل میداد.
3⃣ گفته شده قصهخوانی در زمان پیامبر (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفهٔ دوم و با اجازهٔ او آغاز شده است. قصهخوانان داستانهای #یهودیان را بهنام #تفسیر قرآن و بهقصد تخریب و تحریف مبانی اعتقادی، در لابهلای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند. زمامداران نیز آنان را برای اهداف سیاسی خود به کار گرفتند.
4⃣ #عمر به #تمیم_داری اجازه داد تا پیش از خطبههای نماز جمعه به ایراد موعظه و قصه بپردازد و پس از وی، #عثمان اجازه داد تا او هفتهای دوبار به این کار ادامه دهد. عُبَید بن عُمَیر نیز در زمان عمر اجازهٔ قصهخوانی یافت. نخستین کسی که در مصر به داستانسرایی پرداخت، سلیمان بن عِتْر تُجِیبی بود. او از سوی #معاویه، عهدهدار امر قضاوت و قصهگویی شد، اما بعدها معاویه او را از قضاوت عزل، و تنها موظف به داستانسرایی نمود!
5⃣ #عبدالله_بن_سلام، #کعبالأحبار و #وهب_بن_منبه سهم فراوانی در نقل افسانهها داشته، و ردّ پای آنان را در روایات تفسیری مشاهده میکنیم. ابنکثیر دربارهٔ کعبالأحبار میگوید:
✍ کعبالأحبار در زمان خلافت عمر اسلام آورد. وی از کتابهای کهن برای عمر نقلِ سخن میکرد. عمر به سخنان وی گوش فرا میداد و مردم را نیز در شنیدن سخنان وی آزاد میگذارد و مردم نیز گفتههای او را نقل میکردند...
6⃣ چنانکه دیدیم، در میان حاکمان، عمر و معاویه بیش از دیگران به دانشمندان #اهل_کتاب تمایل داشته، آنان را در نقل داستانهای تاریخیِ تورات و افسانههای خرافی آزاد گذاردهاند؛ بلکه در زمان معاویه بیشترین #جعل_حدیث در فضیلتسازی برای حکّام و جلوگیری از نشر فضایل اهلبیت (ع) صورت گرفت.
🎯 برای روشن شدن این حقیقت تلخ، در ادامه به ٣ مطلب مهم اشاره میکنیم:
✍ نویسنده: محمدتقی دیاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
📚 دلایل مفسران برای عدم وقوع دو عقوبت
📖 آنچه باعث شده است تا عدهای از محققان علیرغم تمام دلایل و شواهد موجود در متن آیات، به عدم وقوع آن افساد و عقوبتها قائل شوند تنها دو دلیل است:
1⃣ نخست، احادیثی است که در ذیل این آیات نقل میشود. در این احادیث، این آیات به تاریخ اسلام ربط یافته و مصداق آن فسادها را نیز در #بنیامیه و امثالهم دانسته، و اینکه عقوبتهای خداوند بر #یهود و دخول در مسجد نیز بهدست حضرت قائم (عج) و یاران مؤمن او صورت خواهد گرفت.
2⃣ دلیل دوم عبارت «عِباداً لَنا» در آیهٔ پنجم است که ظاهراً به «بندگان خوب خداوند» و احتمالاً به یاران حضرت صاحب الزمان (عج) اشاره دارد.
💥 رد دلیل اول
👈 پیروان این نظر، میان #تفسیر و #تأویل قرآن خلط کردهاند. چرا که این روایات شریف همانطور که از متنشان پیداست در بیان «تأویل» این آیات بودهاند. (توضیح بیشتر را در متن مقاله در سایت اندیشکده پی بگیرید.)
💥 رد دلیل دوم
1⃣ همانطور که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و آیتالله جوادی آملی در درس خارجِ تفسیر خود در ذیل این آیات تأکید کردهاند، عبارت «عِباداً لَنا» بر مؤمن بودن آن «عباد» دلالت ندارد و کفّار نیز در واقع «بندگان» خدای تعالی به حساب میآیند.
2⃣ ضمن اینکه لازم نیست مجازات الهی همیشه بهدست مؤمنان صورت گیرد، آنهم در مثل این آیه، که این بندگان را به وصف «بأس و شدت خونریزی» توصیف نموده است.
3⃣ علاوه بر اینکه در آیات فوق مذکور است که آن #عباد بر هرچه دست یابند آن را ویران میکنند. این از آداب مؤمنان نیست که در جهاد با کفار، زنان و کودکان و پیران را بکشند یا بناها را ویران نموده و درختان را قطع کنند.
✍ نویسنده: امیر اهوارکی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter