✡️ رنسانس؛ آرمانهای صلیبی و لیبرالیسم
💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی (۴)
1⃣ #فلورانس توسط این #اشرافیت_زرسالار اداره میشد و برای انتخاب شورای این شهر ١٠٠هزار نفری تنها ٣٢٠٠ مرد حق رأی داشتند!! برای تودهٔ مردم فلورانس آزادی جز “آزادی فرمانبردن از اربابان” نبود!
2⃣ بهگفتهٔ ویل دورانت، این “سخاوتمندی” مورّخین سدهٔ ١٩ بود که به فلورانس چنان درجهای از #دمکراسی اعطا کرد که این “بهشت توانگرسالار بویی از آن نبرده بود”.
3⃣ این مفهوم جاهطلبانه از “آزادی” در عهد #لورنتسو_مدیچی به اوج رسید؛ حکمرانی “باشکوه” و بس ثروتمند که “با معشوقهها کلنجار میرفت“، “پاپ میآفرید” و “بهعنوان بزرگترین و اصیلترین ایتالیایی عصر خود در سراسر اروپا مورد احترام بود”.
4⃣ ایتالیای عهد رنسانس کانون #خرافات، به موهومترین اَشکال آن بود. #اومانیستها غالباً به #همزاد یا “نگهبانان غیبی” اعتقاد داشتند. پودجو براتچولنی از چهرههای برجستهٔ #رنسانس، از عفریتهایی سخن میگفت که مانند سواران بیسر هجرت میکنند، یا از هیولاهای ریشویی که از دریاها برمیخاستند تا زنان زیبارو را بربایند. ماکیاولی به “امکان پُر بودن هوا از ارواح” اشاره میکرد و اعتقاد خود را به این امر که وقایع بزرگ با نشانههایی از صور عجیب، پیشگویی، الهام و علایم آسمانی اعلام میشوند ابراز میداشت. مارسیلیو فیچینو، مترجم افلاطون، شرحی در دفاع از غیبگویی و طالعبینی و اعتقاد به اجنه نوشت. و بوکاتچو “به موهومات زمان خود از قبیل طالعبینی و پیشگویی به مدد خواب پایبند بود”.
5⃣ رویکرد یونانی-رومی سدهٔ ١۶ جنوب ایتالیا نه تنها مرحلهٔ جدیدی در اندیشهٔ عقلی نگشود، که به عکس دور جدیدی از شکوفایی #علوم_خفیه بود.
✍️ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter