eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
686 ویدیو
202 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ روچیلدها و حرامزاده‌های سلطنتی (4) 1⃣ زمانی در خانواده‌ی سلطنتی انگلیس، (Edward Augustus)، همسری به نام (Victoria Mary Louisa) داشت. 2⃣ با تولد الکساندرینا، خانواده سلطنتی انگلیس اعلام کردند که از ادوارد آگوستوس و ویکتوریا مری لویسا، دختری به نام تولد یافته است. 3⃣ بعدها انگلیسی‌ها از این قضیه پرده برداشتند و اعلام نمودند که پدر ملکه ویکتوریا، ادوار آگوستوس نبوده، بلکه پدرش، (Nathan Rothschild) بوده كه با مادر ویکتوریا، یعنی ویکتوریا مری لویسا رابطه‌ی نامشروع داشت و حاصل این رابطه، دختری به نام الکساندرینا ویکتوریا بود که بعدها نام گرفت. 4⃣ در هر صورت، به‌علت این‌که فرزند مشروعی نداشت، باید الکساندرینا ویکتوریا به‌عنوان فرزند مشروع ادوارد آگوستوس و ویکتوریا مری لویسا معرفی می‌شد تا وارث تاج و تخت انگلیس شود. 5⃣ ملکه ویکتوریا سه سال بعد از این که به تخت سلطنت نشست، با که متولد آلمان بود و 4 سال بود که او را می‌شناخت ازدواج کرد. آلبرت در سن 42 سالگی بر اثر تب شبه حصبه (typhoid fever) درگذشت. 6⃣ ملکه ویکتوریا در طول 21 سال که با آلبرت زندگی می‌کرد، صاحب 9 فرزند شد. ملکه ویکتوریا زمانی‌که آلبرت از دنیا رفت، 42 سال سن داشت و بعد از او ازدواج نکرد و به‌تنهایی بر تخت سلطنت انگلیس نشست تا در سن 82 سالگی فوت کرد. 📚 منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/1sd72z ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ روچیلدها و حرامزاده‌های سلطنتی (5) 1⃣ زمانی که متولد شد، خانواده‌ی سلطنتی انگلیس اعلام نمودند که ادوارد هفتم، فرزند و شوهرش «آلبرت فرانسیس چارلز آگوستوس امانوئل» می‌باشد ولی بعدها، بسیاری از انگلیسی‌ها و انگلیسی‌تبارها از این قضایا پرده برداشتند و واقعیت را بیان نموده‌اند. 2⃣ بعضی از انگلیسی‌تبارها، از جمله گرِگ هالت (Greg Hallett) در کتاب «هیتلر یک عامل انگلیسی بود»، می‌نویسند که بعدها، [یکی از فرزندان] ، با ملکه ویکتوریا، رابطه‌ی نامشروع داشت و حاصل این رابطه، ادوارد هفتم بود که خانواده‌ی سلطنتی انگلیس اعلام نمودند که وی فرزند کانسورت آلبرت می‌باشد، در صورتی‌که حقیقت امر، به‌گونه‌ای دیگر بوده است. 3⃣ از طرف دیگر، خود کانسورت آلبرت نیز فرزند نامشروع (Alexander Hensteine) بود که این فرد در طویله‌ی (درباریان آلمان) کار می‌کرده است. 📚 منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/1sd72z ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ روچیلدها و حرامزاده‌های سلطنتی (6) 1⃣ در این مقطع به یک نکته پیرامون رابطه‌ی با باید اشاره نمود. 2⃣ به نقل از کتب تاریخی، هرچند در دوران 63 سال سلطنت ویکتوریا چندین نخست‌وزیر در انگلیس بر سر کار آمدند، ولی هیچ‌کدام غیر از (Benjamin Disraeli) صهیونیست، نتوانستند اعتماد ملکه را به خود جلب نمایند. 3⃣ این بنجامین دیزرائیلی بود که ویکتوریا را در سال 1876، به یک امپراطور (زن) در هند تبدیل كرد. بنجامین دیزرائیلی نخست‌وزیری بود که با گسترش امپراطوری انگلیس موافق بود [زیرا انگلیس در چنگال یهودیان قرار داشت و گسترش امپراطوری انگلیس، به‌معنای گسترش سلطه‌ی یهود بر دنیا بود]. 4⃣ نویسندگان آمریکایی و انگلیسی نتیجه می‌گیرند که خانواده‌های سلطنتی انگلیس (و بعضی از نخست‌وزیران آنها، مانند وینستون چرچیل) زیرمجموعه‌ای از بوده و بدین‌وسیله، ، خانواده‌ی سلطنتی انگلیس را تحت کنترل خود داشته‌اند. 📚 منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/1sd72z ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ روچیلدها و حرامزاده‌های سلطنتی (7) 1⃣ بعد از ادوارد هفتم، پسر دوم او به نام ، پادشاه انگلیس شد و بعد از جورج پنجم، اولین پسرش به نام (Edward Albert) که بعداً او را نامیدند، به پادشاهی رسید. 2⃣ ادوارد هشتم به‌خاطر ازدواج با یک زن آمریکایی به نام (Wallis Simpson) حاضر شد تا تاج و تخت را به برادرش (جورج ششم) واگذار نماید. 3⃣ گرگ هالت در کتاب خود در ارتباط با ادوارد هشتم مطالب بسیاری نوشته است، از جمله این‌که، این پادشاه انگلیس، از نظر جنسی، معلولیت‌هایی داشته است و با یک زن آمریکایی به نام والیس سیمپسون ازدواج می‌کند که این زن، یک دوجنس‌گرا بوده و قبلاً دو بار ازدواج کرده بود. 4⃣ هالت می‌افزاید که والیس سیمپسون آلمان بود و بعد از این‌که با ادوارد هشتم ازدواج كرد، شوهر قبلی‌اش نیز برای مدتی با آنها زندگی می‌کرد و سیمپسون با پول ادوارد هشتم، شوهر قبلی‌اش را که یک فروشنده‌ی خودرو بود، از ورشکستگی نجات داد. 📚 منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/1sd72z ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ روچیلدها و حرامزاده‌های سلطنتی (8) 1⃣ بعد از ادوارد هشتم، برادرش به پادشادهی رسید. 2⃣ ملکه انگلیس که در حال حاضر در قید حیات است (الیزابت دوم، متولد 1926) و نام اصلی وی (Elizabeth Alexandra Mary) می‌باشد، دختر جورج ششم است و ادوارد هشتم، عموی او و والیس سیمپسون، زن عموی او محسوب می‌شوند. 3⃣ خلاصه این‌که، جورج ششم، نوه‌ی است و نیز نتیجه‌ی ادوارد هفتم می‌باشد. 4⃣ شوهر ملکه الیزابت () نیز نبیره‌ی ملکه ویکتوریا می‌باشد (از نسل یکی از دختران ملکه ویکتوریا به‌نام آلیس). 5⃣ در نتیجه، ملکه‌ی انگلیس و شوهرش، نبیره‌ی می‌باشند. 📚 منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/1sd72z ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ روچیلدها و حرامزاده‌های سلطنتی (9) 1⃣ جالب این‌که در مواردی، خانواده سلطنتی انگلیس از افرادی که به‌عنوان شاه بر مردم ایران حکومت می‌کردند، دعوت می‌نمودند و زمانی که آنها به انگلیس می‌رفتند، خانواده‌های سلطنتی انگلیس، آنها را به تحویل می‌دادند و این افراد، مدتی را با می‌گذراندند! 2⃣ زمانی قاجار برای دست‌بوسی به انگلیس و بعد به فرانسه می‌رفت و در این سفرها با صهیونیست نیز ملاقات‌هایی داشت و به آنها امتیازهایی برای سلطه و چپاول ایران می‌داد. 3⃣ بعد از او نیز پسرش، قاجار، به سفرهای اروپایی می‌رفت و راه پدرش را دنبال می‌کرد. 4⃣ فیلیپ مگنس در کتاب خود به‌نام پادشاه ادوارد هفتم می‌نویسد که مظفرالدین شاه در ماه آگوست 1902 به لندن رفت تا (نشان شوالیه بند جوراب) را از دریافت کند، زیرا دولت ادوارد هفتم چنین قولی به او داده بود. در ضمن، ناصرالدین شاه نیز نشان گارتر را [از مادر ادوار هفتم] دریافت کرده بود. 5⃣ ادوارد هفتم از دادن نشان گارتر به مظفرالدین شاه امتناع می‌ورزید. زیرا تمایل نداشت چنین نشانی را به یک غیرمسیحی بدهد (هرچند علامت صلیب را وزیر امور خارجه‌ی وی به نام لنزداون (Lansdowne) از روی این نشان -برای دادن آن به مظفرالدین شاه- برداشته بود). ادوارد هفتم می‌گفت که هرکس چنین قولی به مظفرالدین شاه داده است، به وی نشان گارتر را بدهد؛ من چنین نشانی را به او نمی‌دهم! 6⃣ یک سال بعد [با اصرار و پیگیری مظفرالدین شاه] ادوارد هفتم از موضعش عقب‌نشینی کرد و نشان گارتر را به شاه قاجار داد. 7⃣ البته بردگی و مزدوری دول خارجی، فقط مختص پادشاهان قاجار نبود، بلکه دوران رضاشاه و پسرش محمدرضا نیز -و شاید بتوان گفت که بدتر از دوره‌ی قاجار- همین‌گونه بود. 📚 منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/1sd72z ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
🌐 مسئولیت اطلاعات سپاه در لبنان و سوریه (1) 💠 خاطراتی از یک مقام پیشین اطلاعاتی 1⃣ پائیز ۱۳۶۲ مسئولیت در لبنان و سوریه به این‌جانب واگذار شد. قبل از اعزام مفتخر به دستبوسی حضرت امام (ره) شدم که خاطره‌ی آن‌را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. 2⃣ در آن زمان استعداد نیروی انسانی اطلاعات سپاه در لبنان تنها دو نفر بود. اتاق کار و اسکانی در خانه‌ی سپاه در دمشق در منطقه‌ی «طریق المزه» به ما داده شد. در اولین جلسه‌ی شورای فرماندهان سپاه بر اعزام فوری من به لبنان تأکید شد. 3⃣ به محض ورود به لبنان در بعبلک با مسئولین اطلاعات برادران لبنانی ارتباط گرفتم و درباره‌ی چگونگی انجام وظایف و مأموریت‌ها تبادل‌نظر کردم. 4⃣ با برادر ، از چهره‌های خوش‌سابقه لبنانی که هسته‌ی اولیه مجموعه‌ای را تشکیل دادند که بعداً به معروف شد، در ساختمان یک طبقه‌ای در حومه‌ی شهر بعلبک مستقر شدیم. 5⃣ این ساختمان قبلاً محل ایستگاه رادیویی «صوت المستضعفین» بود و نزد نیروهای اسرائیلی و فالانژ کاملاً سوخته و بارها به انفجار تهدید شده بود. 6⃣ یک ولوو استیشن نارنجی‌رنگ نیز داشتیم که آن‌هم قبلاً لو رفته بود و هر روز ابتدا تمام قسمت‌های زیرین آن‌را چک می‌کردیم تا از عدم نصب تله‌ی انفجاری مطمئن شویم. 7⃣ برای تردد در مرز لبنان و سوریه خودروهای باید از پلاک‌های مخصوص استخبارات سوریه استفاده می‌کردند که شماره سریال آن ۶۶ بود. ولوو ما، چون از برادران لبنانی گرفته شده بود، پلاک ۶۶ نداشت. با سماجت توانستم یک پلاک از ماشین دیگر سپاه باز کنم و در ولوو نصب کنم. پلاک مذکور برای دو خودرو استفاده می‌شد. برای اعلام هویت در مقابل نیروهای سوری مستقر در مرز در جلو ولوو عکسی از حضرت امام خمینی (ره) نصب کرده بودم. 8⃣ در شروع کار، در کل وضع حفاظتی مناسبی نداشتیم. هفته اول برای گرفتن اتاقی در پادگان امام علی (ع)، که قبلاً به پادگان شیخ عبدالله موسوم بود، رفتم. ولی روز بعد هواپیماهای اسرائیلی آن محل را بمباران کردند و ساختمان مدّنظر ما در پادگان به‌کلی منهدم شد و قید آنجا را زدم. لذا به همان محل رادیو، که سه برادر لبنانی نیز در آن مستقر بودند، بسنده کردم. 9⃣ در گام بعد به سازماندهی و نظم دادن به وضعیت پرداختم. برادران لبنانی عموماً زودتر از ۱۰ صبح فعالیت خود را آغاز نمی‌کردند. برادران لبنانی را با شرح وظایف جدی پاسخ‌گو کردم که از ساعت ۸ تا آخر شب به‌صورت موظف و پاسخ‌گو در موقعیت‌های مأموریتی آماده باشند. 👇👇👇
👆👆👆 1⃣ تمام نمونه فرم‌های تشکیلات اطلاعاتی را، اعم از پرسنلی و عملیاتی و بررسی و اداری و مالی، که از تهران با خود آورده بودم با کمک برادران لبنانی شب‌ها به عربی ترجمه و مسیر اجرای امور سازمانی را فقط از طریق این فرم‌ها، که بهترین نحوه‌ی آموزش و سازماندهی بود، تعیین کردم. پرونده‌های پرسنلی افراد تشکیلات و منابع با این روش ضابطه‌مند شد. برای اولین بار معلوم شد چند پرسنل و چند منبع داریم. 2⃣ تا آن زمان گرایش مسلط تشکیلات اطلاعاتی، عموماً انجام عملیات بود. ضمن حفظ این توانمندی تلاش شد در آموزش و سمت‌گیری‌های عملیات، جمع‌آوری پنهان نیز در دستور کار قرار گیرد تا مجموعه‌ای از امکانات اطلاعاتی و ضداطلاعاتی در دسترس این سازمان نوپا باشد. 3⃣ مقرهای آشکار و فاقد پوشش تعطیل شدند و از امکانات عادی‌سازی شده برای انجام مأموریت‌های اطلاعاتی استفاده شد. کارگاه‌ها و مشاغل پوششی، بهره‌گیری از عادی‌سازی‌های متناسب با اقلیم منطقه برای حفظ نیروها و سازمان و پوشش اجرایی آن‌ها مجموعه را به سازمانی پنهان‌کار تبدیل کرد و دیگر مانند سابق نبود که اسامی و اماکن و... مرتبط با اطلاعات مکشوف و علنی باشد. 4⃣ استفاده از ظرفیت سران عشیره‌هایی از اقوام و مذاهب مختلف، که عموماً ضداسرائیلی و عاشق امام (ره) و انقلاب اسلامی بودند، از برنامه‌های ما بود. آن‌ها مأموریت‌های مهمی را به‌عهده می‌گرفتند و به نتیجه می‌رساندند. 5⃣ برای مثال، باید اشاره کنم به استفاده از توانمندی یک فرد بسیار ریشه‌دار و قوی که حتی با حضور امرای ارتش در پادگان‌های مناطق خاص و دور از دسترس جلسه تشکیل می‌داد و با استفاده از نفوذ و اقتدار خود آن‌ها را متعهد به انجام عملیاتی یا توقف اقداماتی می‌کرد. 6⃣ در لبنان سرعشیره زیاد بود و باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌شد که جذب طرف مقابل نشوند. 7⃣ با استفاده از یکی از نیروهای تحصیل‌کرده و متخصص کامپیوتر، اولین اقدامات برای کامپیوتری کردن اسناد و اطلاعات طبقه‌بندی‌شده مجموعه انجام شد. ابلاغ تشکیلاتی شد که هر عملیاتی از قبل باید به تصویب برسد و نیازمندی‌هایش تأمین شود تا در زمره‌ی عملیات خودی تلقی گردد و لاغیر. ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
🌐 مسئولیت اطلاعات سپاه در لبنان و سوریه (2) 💠 خاطراتی از یک مقام پیشین اطلاعاتی 📝 خاطراتی از لبنان و سوریه 1⃣ در ملاقات‌هایی که با مسئولین جریان «حرکة التوحید»، به رهبری ، در طرابلس داشتیم، وقتی در پی راهکار مناسبی برای درخواست ایشان جهت آموزش نیروهایش بودیم و کم و کیف موارد آموزشی را تعیین می‌کردیم، به یک‌باره گفت: 🔸 «من آموزش نظامی نمی‌خواهم، همه‌ی نیروهایم به حد کفایت گذرانده‌اند، می‌خواهم این‌ها با نیروهای چند شبانه‌روز با هم در فضایی مناسب کنار هم قرار گیرند تا پیدا کنند». 🔸 عین این جملات را از مسئولی از نیروهای فلسطینی، که به سختی با تنی چند از هم‌رزمانش به بعلبک آمده بود، شنیدم. 2⃣ بخشی از نیروهای عملیاتی و خون‌ریز با عنوان «ارتش جنوب» مبادرت به ترور تعدادی از نیروهای در مناطق جنوبی می‌کردند. 🔸 به‌منظور جلوگیری از اقدامات ، ترور مسئولین گردان‌های ترور در دستور کار قرار گرفت. 🔸 با طرح و عملیات حفاظت شده در کوتاه‌ترین زمان دو مسئول گردان‌های ترور فالانژها از طریق بمب‌گذاری‌های دقیق به هلاکت رسیدند. 🔸 کار به جایی رسید که نفر بعدی فرار کرد و خود را تسلیم حزب‌الله نمود. 👇👇👇
👆👆👆 3⃣ یک افسر کارکشته اطلاعاتی مصر با پوشش طلبه شیعه وارد حوزه علمیه امام منتظر بعلبک شده بود. او قصد داشت با برنامه‌ریزی قبلی منبع آب این مدرسه را در روز برپایی جشنی همگانی، که اکثر علما و مسئولین در آن شرکت داشتند، با سمّی کشنده آلوده کند و حتی مقدمات تهیه‌ی شربت با این آب مسموم را هم مهیا کرده بود. 🔸 این افسر اطلاعاتی به‌شکلی معجزه‌آسا لو رفت و دستگیر شد. او اطلاعات مهمی از سرویس اطلاعاتی مصر و عملیات مختلفی که در نقاط مختلف جهان انجام داده بود، به شکلی دقیق، در اختیار گذاشت. 🔸 در دوران خصومت مصر و اسرائیل، او مجری دو ترور موفق افسران اطلاعاتی در آلمان‌غربی و انگلستان بود و هر دو ترور را با ورود پنهان به محل سکونت سوژه و بمب‌گذاری درون باکس تلفن انجام داده بود که به محض بازگشت سوژه به منزلش با تلفنی که به او می‌زد بمب فعال و منفجر می‌شد. 🔸 این افسر اطلاعاتی مصر یک‌بار در انگلیس دستگیر و در جزیره‌ای محبوس شده و پس از فرار چند کیلومتر شنا کرده و جان سالم به در برده بود. عملیات برای مسموم کردن سران حزب‌الله آخرین مأموریت او بود. 🔸 افسر فوق فردی بسیار کارکشته و باتجربه بود. او با وفاداری به خدمت ما درآمد، به‌نحوی که در ایام زندان حتی به نیروهای حزب‌الله آموزش بازجویی می‌داد. سوژه‌های سرسخت و تازه دستگیرشده را ‌با او هم‌بند می‌کردیم و آنان را ‌در دو سه روز تخلیه اطلاعاتی می‌کرد. 🔸 روزی زندان محل نگهداری این افسر اطلاعاتی مصر بمباران شد، تعدادی کشته و زخمی شدند و او نیز جراحت مختصری برداشت ولی، در حالی‌که امکان فرار کاملاً فراهم بود، با تلاش زیاد نیروهای حزب‌الله را یافت و خود را مجدداً تسلیم آن‌ها کرد. او بسیار وحشت داشت که به‌دست نیروهای اطلاعاتی سوریه دستگیر شود. ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
🌐 مسئولیت اطلاعات سپاه در لبنان و سوریه (3) 💠 خاطراتی از یک مقام پیشین اطلاعاتی 📝 ترور آقای محتشمی‌پور، سفیر ایران در سوریه 1⃣ در ۱۱ فوريه ۱۹۸۴ (۲۲ بهمن ۱۳۶۲) در لبنان بودم که خبر رسید بمبی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه منفجر و موجب مصدومیت شدید سفیر شده است. 2⃣ به سرعت به دمشق رفتم. آقای ، سفیر ایران در سوریه، در وضع بسیار سختی بین مرگ و زندگی در اتاق عمل بود. کسی از اصل واقعه مطلع نبود. مراقبین سوریِ سفارت می‌گفتند: ابتدا فکر کردیم اتاق سفیر با آر پی جی مورد حمله قرار گرفته است. 3⃣ در ساختمان سفارت مشاهده کردم همه طبقه محل استقرار سفیر و محل انفجار را شستشو کرده‌اند و هیچ اثری باقی نیست جز در و پنجره و شیشه‌های منهدم‌شده. به دلیل شستشوی محل هیچ چیز برای ردیابی و تحقیق باقی نمانده بود. 4⃣ تحقیقات باید از جایی شروع می‌شد. تمام زباله‌های جمع‌آوری‌شده را درون سه چهار بشکه بزرگ بیرون از سفارت گذاشته بودند تا رفتگران شهرداری دمشق ‌ببرند. به فوریت تمام بشکه‌ها را به داخل برگرداندم و به بازدید و تفکیک آن‌ها پرداختم که بر اثر شستشو به لجن تبدیل شده بود. این کار تا صبح طول کشید. 5⃣ تکه‌هایی از یک پاکت قهوه‌ای رنگ را جمع‌آوری کردم که تقریباً حدود ۸۰ درصد آن تکمیل و علامت وزارت اوقاف و دفتر مفتی عام سوریه بر روی آن مشخص شد. حدود ۷۰ درصد کاغذ نامه درون پاکت نیز به دست آمد. تکه‌های آن به هم چسبانیده شد و قسمت‌های نایافته شاکله این نامه را، که در قطع A4 بود، تکمیل کرد. 6⃣ نامه خطاب به سفیر بود با امضای ، مفتی عام و ریاست اوقاف سوریه. ذیل نامه مهر و امضای شیخ کفتارو کلیشه شده و به امضای قلمی ایشان نبود. نامه طرح پیشنهادی بود برای تفکیک اماکن زیارتی دمشق شامل زینبیه و مرقد حضرت رقیه (س) از لحاظ جنسیتی، شبیه زیارتگاه‌های ایران برای راحتی بانوان، که به‌صورت طرحی مصور در دفترچه پیوست معرفی شده بود. 7⃣ دفترچه‌ی پیوست به‌دلیل انفجار از بین رفته بود. ابعاد پاکت نشان می‌داد که این دفترچه در قطع بین A5 تا حداکثر A4 بوده و بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ گرم مواد انفجاری همراه داشته که از قدرت تخریبی بسیار بالایی برخوردار است. 👇👇👇
👆👆👆 1⃣ پاکت ارسالی پس از تحویل به در سفارت توسط یک نگهبان اعزامی از ایران تحویل اتاق سفیر شده بود. 2⃣ تصاویری از این نامه تهیه کردم و صبح اول وقت با مترجم مسلّطی ابتدا به اداره پست رفتم. پس از گفت‌وگو با رئیس اداره پست، تمام کارکنانی را که در مسیر دریافت و ارسال این پاکت به سفارت بودند، مجبور به ارائه‌ی توضیحات و مشخص‌کردن طریق متداول آن کردم. 3⃣ معلوم شد چون پاکت مهر دولتی داشته، بدون کمترین حساسیتی در مسیر تحویل قرار گرفته و توسط مأمور پست به نگهبانی سفارت تحویل شده است. 4⃣ بلافاصله به دفتر شیخ احمد کفتارو رفتم و وی و فرزندش را، که رئیس دفتر او بود، محترمانه ولی دقیق بازجویی کردم. جواب قانع‌کننده‌ای نداشتند. 5⃣ قرار شد پسر شیخ موضوع را دقیق‌تر بررسی و فردا اعلام کند. فردا که مراجعه کردم گفت که سازمان امنیت سوریه ما را از پاسخگویی به شما منع و اعلام کرده از طریق آن سازمان پیگیری نمائید. 6⃣ دسترسی عوامل به نمونه پاکت و مهر و ارسال بمب با پوشش محموله‌ی اداره اوقاف کار سختی نبود و در وضع نابسامان حفاظتی سوری‌ها امری ممکن بود. 7⃣ پس از انجام جراحی اولیه فوری و قبل از اعزام به سوئیس برای درمان، به دیدار سفیر رفتم. قادر به صحبت نبود ولی توانست گزارشی از کشفیات را بخواند. با حرکات چشم راهنمایی کرد و صحت موارد اکتشافی را تأیید نمود. آثار رضایت از پیشرفت تحقیقات در حرکات محدود چشم و صورت ایشان مشهود بود. ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠 توضیحات «مقام اطلاعاتی پیشین»‌ درباره روایت رونن برگمن از ترور آقای محتشمی‌پور 1️⃣ دکتر (۱۶ژوئن ۱۹۷۲)،خبرنگار روزنامه «یدیعوت آخرونوت» و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی «هاآرتص» و نویسنده کتاب «جنگ پنهان اسرائیل در ایران» می‌باشد. 2️⃣ برگمن در کتاب جدید خود با نام «برخیز و بی‌درنگ او را بکش» که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده، به تاریخچه‌ی ترورهای مخفی اسرائیل پرداخته است. 3️⃣ برگمن در این کتاب به ترور حجت‌الاسلام سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه توسط پرداخته است: ✍️ «در اواخر سال ۱۹۸۳، رییس وقت موساد، «ناهوم آدمونی» برگه‌ی قرمزی پیش روی «اسحاق شامیر»، نخست‌وزیر وقت گذاشت. شامیر پس از مدت‌ها تردید و بحث، آن‌ را امضا کرد. اسرائیل حالا می‌خواست دست به کاری نادر بزند؛ ترور دیپلمات یک دولت رسمی به نام علی‌اکبر محتشمی‌پور. 🔸 برگمن می‌گوید که اسرائیلی‌ها معمولاً سعی می‌کنند نیروهای خودشان اسیر نشوند و آسیب نبینند و این انجام عملیات در شهرهایی همچون دمشق و تهران را دشوار می‌کند. 🔸 در مورد محتشمی‌پور، راه‌هایی همچون تیراندازی، کارگذاشتن بمب و استفاده از زهر در نظر گرفته شدند، اما در نهایت قرار شد از شیوه‌ای استفاده شود که مدت‌ها بود منسوخ شده بود؛ فرستادن بمب پستی. این شیوه قبلاً دو بار جواب داده (برای ترور دو مقام مصری در غزه و اردن در سال ۱۹۵۶) اما بارها ناکام مانده بود. با این حال، در نهایت از همان استفاده شد. 🔸 روز ۱۴ فوریه سال ۱۹۸۴، سفارت ایران در دمشق بسته‌ی بزرگی را دریافت کرد که ظاهراً از سوی یک انتشاراتی معتبر ایرانی در لندن پست شده بود. نقشه درست پیش رفت و کتاب به دست محتشمی‌پور رسید اما جوری منفجر شد که محتشمی‌پور با وجود آن‌که زخمی شد، کشته نشد.» 👇👇👇
👆👆👆 1️⃣ در مطلب ، حداقل دو فریب واضح اطلاعاتی گنجانده شده است: ✍️ الف: برگمن نوشته است: «سفارت ایران در دمشق بسته بزرگی را دریافت کرد». 🔸 برخلاف آن‌چه او نوشته، بسته به هیچ‌وجه بزرگ نبوده است . علت قدرت بالای انفجار، استفاده از نمونه‌های جدید و پیشرفته بمب‌گذاری‌های پستی بوده است. ✍️ ب: این نویسنده‌ی اسرائیلی درباره مبدأ ارسال بسته انفجاری نوشته است: «سفارت ایران در دمشق بسته‌ی بزرگی را دریافت کرد که ظاهراً از سوی یک انتشاراتی معتبر ایرانی در لندن پست شده بود.» 🔸 در حالی که بسته از دمشق و با دسترسی به نمونه پاکت‌ها و مهر و مکاتبات اداری اوقاف سوریه تهیه و ارسال شده بود و از خارج از سوریه ارسال نشده بود. نامه خطاب به سفیر با امضای ، مفتی عام و ریاست اوقاف سوریه بود. چون پاکت مهر دولتی داشته، بدون کمترین حساسیتی در مسیر تحویل قرار گرفته و توسط مأمور پست به نگهبانی سفارت تحویل شده است. 2️⃣ برگمن با دادن آدرس لندن به‌عنوان مبدا بسته، قصد دارد منابع و دسترسی‌های موساد در سوریه در حاشیه‌ی امن بماند و ردهای قابل پیگیری بیان نشود. 3️⃣ البته این شیوه‌ی فریب در سایر روایت‌های موساد از ترورهایش هم وجود دارد. این روایت‌های انحرافی ضمن آدرس‌دهی‌های غلط، از رد منابع برای حفظ منابع و عوامل، القاء قدرتمندی موساد را نیز می‌کند. ✍️ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ درباره‌ی رونن برگمن 1️⃣ ، روزنامه‌نگار، نویسنده و از تحلیل‌گران برجسته‌ی امور نظامی-امنیتی اسرائیل و نویسنده‌ی ارشد امور امنیتی در روزنامه است. 2️⃣ وی هم‌چنین نویسنده‌ی کتاب «جنگ پنهان اسرائیل در ایران» است که در سال ۲۰۰۸ میلادی، توسط انتشارات سایمون و شاستر در ایالات متحده آمریکا منتشر شد. 3️⃣ رونن برگمن از دانش‌آموختگان دانشگاه تل‌آویو در رشته روابط سیاسی خاورمیانه است. وی قبل از آغاز همکاری‌اش با روزنامه یدیعوت آخرونوت، از نویسندگان ارشد بخش نظامی روزنامه هاآرتص بود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter