🔴 پیامد ریاکاری
🍀 مقام معظم رهبری:
«آن وقتىكه به آن بدنهى شفاف اخلاص ما، اندک خدشهاى وارد مىآيد، كارها طور ديگرى مىشود؛ يعنى فوراً مىبينيم كه يک گوشهى كار عيب پيدا مىكند».
🔰بیانات در دیدار مسئولان دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی، 20/8/1370
💠 امداد الهی دوران دفاع مقدس ادامه خواهد داشت اگر...
🔹️مساله امدادهای غیبی در دوران #دفاع_مقدس اجمالا به حد تواتر رسیده بود و همه میدانستند که غیر از اسباب و عوامل عادی و وسایل و تجهیزات نظامی دست دیگری در کار است که به پیروزی جبهه حق کمک میکند.
🔸️البته این امداد تا زمانی ادامه دارد که دو عنصر صبر و تقوا وجود داشته باشد، اما اگر یکی از این دو عامل ضعیف شد، امداد الهی نیز نخواهد بود.
92/04/23
🔺️انتشار به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس
🏴 @mesbahyazdi_ir
🔻خاطره علامه مصباح از قطعی برق در کانادا
🔸 هرچه ایمان ضعیفتر باشد، نظارتهای بیرونی باید شدیدتر باشد؛ در دنیا تنها نظامی که مبتنی بر دین و ایمان مردم بنا شده است، نظام جمهوری اسلامی ایران است و تجربه نیز نشان داده بر خلاف رهبران ایران، بسیاری از رؤسا و رهبران دنیا تخفات مالی و اخلاقی دارند.
💢 البته باید اعتراف کرد حتی در کشور اسلامی ما، آمار فسادها و ناهنجاریها کم نیست.
🔹 از طرفی هرگز نمیتوان توقع داشت که با تلاش در جهت تقویت ایمان مردم، همه مسائل و مشکلات رفع شود، اما میتوان میزان مشکلات را کاهش داد، چرا که تا پایبندی اخلاقی و معنوی نباشد، تدبیرها نمیتوانند خیلی مؤثر باشند.
🔸هرچند گاهی مروجین فرهنگ غربی، چنان وانمود میکنند که مردم غرب مؤدب و منظم هستند، اما بخش زیادی از قانونمداری و نظم آنها، در گرو شدت نظارت خارجی است.
(علامه با اشاره به خاطره خود در مسافرت به کانادا): هرچند در کانادا، قطعی برق به ندرت اتفاق میافتد، اما زمانی برق کانادا قطع شد و نزدیک به دوساعت برق نبود، پس از وصل شدن برق، رسانهها اعلام کردند که اکثر فروشگاههای بزرگ کانادا به طور کامل غارت شدهاند.‼️
🔻 این نشان میدهد در واقع تبلیغاتی که از نظم مردم غرب میشود و ظاهری که از آن نمود مییابد، نه از این جهت است که انضباط در آنها نهادینه شده، بلکه از جهت ترس و اجباراست و زمانی که دوربینهای کنترل، قطع بوده و نظارت بیرونی وجود نداشته باشد، کمتر کسی منظم خواهد بود.
🔸 هرگز نظارت بیرونی نمیتواند جای نظارت درونی را بگیرد؛ هر چند نظارت ظاهری نیز میتواند به عنوان نقش کمک دهنده در کنار نظارت باطنی قرار گیرد، اما هرگز چنین نظارتی نمیتواند به صورت ریشهای با فساد مبارزه کند.
92/12/16
#ایمان
#نظارت_درونی
#غرب_وحشی
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
🌹 eitaa.com/mesbahedustan 🌹
سردار سلیمانی:
قبل از عملیات بدر میخواستیم در منطقه شلمچه در زید، عملیانی انجام دهیم. خیلی مراقبت میکردیم که عملیات لو نرود. خط شلمچه متروکه بود. یک طرف خاکریزِ دژِ ایران آب بود. بچه ها با مسئولیت حسین مشغول شناسایی بودند. چند شب پشت سر هم میرفتند شناسایی. اولبن تیم شناسایی که رفت، «اکبر موسایی» و «حسبن صادقی» بودند که برنگشتند. نمیدانستیم که اسیر شده اند یا شهبد. من خیلی نگران و ناراحت بودم که آیا دشمن فهمید، عملیات لو رفت؟ روز بعد حسین من را صدا زد، گفت: «بچه ها فردا برمیگردند.» گفتم: از کجا این را میگویی؟ گفت: «در عالم خواب، اکبر موسایی به من گفته که ما اسیر نشدیم، شهید شدیم و خواهیم آمد. من فردا می آیم و صادقی روز بعد.» حسین پبش بینی کرد که روز دوازدهم یا سیزدهم این دو شهید باز خواهند گشت. قدری با حسین شوخی کردم و گفتم: مگر تو علم غیب داری؟ گفت: حسین، پسرِ غلام حسین این را میگوید. این تکیه کلامش بود. من توی خط بودم. همین خط شلمچه. بچه ها صدا زدند و گفتند یک سیاهی روی آب است. با اینکه آب کم عمق بود و احتمال این که جنازه ها را بیاورد در حقیقت کم بود، ولی همین اتفاق افتاد و روز دوازدهم، آب، اکبر موسایی را به لب ساحل، جایی که بچه ها کنار نهر زیارت عاشورا میخواندند، آورد. این اتفاقی نبود که [درست] جنازه ها را در همان زمان که حسین گفته بود و همان جایی که بچه ها زیارت عاشورا میخواندند، به ساحل بیایند. روز سیزدهم هم جنازه حسین صادقی به ساحل رسید. بعد که جنازه ها آمد، حسین به من گفت: میدانی چرا اکبر موسایی پور اول آمد و صادقی روز دوم؟ گفتم نه! گفت: چون نماز شبش در آب هم قطع نشد!
⛔️ بیخواص4 | عمر بن سعد
🔴 گفتند به تو حکومت ری را میخواهیم بدهیم. ریِ آن وقت، یک شهر بسیار بزرگ پُرفایده بود. حاکمیت هم مثل استانداری امروز نبود. امروز استانداران ما یک مأمور اداری هستند؛ حقوقی میگیرند و همهاش زحمت میکشند. آن زمان اینگونه نبود. کسی که میآمد حاکم شهری میشد، یعنی تمام منابع درآمد آن شهر در اختیارش بود؛ یک مقدار هم باید برای مرکز بفرستد، بقیهاش هم در اختیار خودش بود؛ هر کار میخواست، میتوانست بکند؛ لذا خیلی برایشان اهمیت داشت. بعد گفتند اگر به جنگ حسینبنعلی نروی، از حاکمیت ری خبری نیست. اینجا یک آدم ارزشی، یک لحظه فکر نمیکند؛ میگوید مردهشوی ری را ببرند؛ ری چیست؟ همه دنیا را هم به من بدهید، من به حسینبنعلی اخم هم نمیکنم؛ من به عزیز زهرا، چهره هم درهم نمیکشم؛ من بروم حسینبنعلی و فرزندانش را بکشم که میخواهید به من ری بدهید؟! آدمی که ارزشی باشد، اینطور است؛ اما وقتی که درون تهی است، وقتی که جامعه، جامعه دور از ارزشهاست، وقتی که آن خطوط اصلی در جامعه ضعیف شده است، دست و پا میلغزد؛ حالا حدّاکثر یک شب هم فکر میکند؛ خیلی حِدّت کردند، یک شب تا صبح مهلت گرفتند که فکر کنند! اگر یک سال هم فکر کرده بود، باز هم این تصمیم را گرفته بود. این، فکر کردنش ارزشی نداشت. یک شب فکر کرد، بالاخره گفت بله، من ملک ری را میخواهم! البته خدای متعال همان را هم به او نداد. آن وقت عزیزان من! فاجعه کربلا پیش میآید.
🔰 بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸