♨️متن شبهه:
دستگاه امام حسین مختص گروهی نیست! همه جور آدمی میتونن تو جلسات امام حسین شرکت کنند، شرابخور، بیحجاب و....
#محرم
🟢 پاسخ استاد شیخ حسین انصاریان به این شبهه را بخوانید
🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار.
🔹شرابخوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار.
🔹آن سگباز و میمونباز هم میتوانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون.
🔹طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابانها تننمایی میکند هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند.
🔹بله دستگاه امام حسین بزرگ است و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قاعده و قانون دارد، احترام دارد.
🔹همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود، حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچکس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بیحرمتی کند.
🔹هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند.
🔹مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.https://eitaa.com/jygu9ojj
*بشناس! بپذیر! کمک کن!*
*نشر:* گاهنامه مدیر
■پسرم درسش خوب نبود، تو مدرسه اذیتش میکردند، لاغر بود و عرضه هیچ ورزشی هم نداشت. من و زنم از اینکه این بچه اینقدر بیعرضه است خجالت زده بودیم.
https://chat.whatsapp.com/KJG3Rk07pGfAyKwDBqlQqT
□گفتیم ازت حمایت می کنیم. تو می تونی. کلاس ورزش ثبت نامش کردیم. بچه همهاش در ورزش سوتی می داد. بقیه مسخره اش میکردند.
بهش میگفتیم به تو باور داریم تو میتونی. ازش هر جور می تونستیم حمایت میکردیم که موفق بشه اما هیچی به هیچی.
●اون سالها به شرکتها خدمات مشاوره مدیریت می دادم و روی این موضوع کار می کردم که شرکتهایی که مدیرها شاکی هستند از ناتوانی کارمندها مشکل اصلی کارمندها نیستند، مشکل مدیر است.
○چون مدیر واقعا کارمندهاش را قبول نداره. برای همین به خاطر این نگاهش، علیرغم همه تلاشی که میکنه و ظاهری تشویقشون میکنه اما در باطن کلا قبولشون نداره، برای همین کارمندها همیشه بهش وابسته هستند و به جایی نمیرسند.
■به یکباره شک افتادم. نکنه در مورد پسرم هم مشکل خود بچه نیست و مشکل از من است؟! در خودم کنکاش کردم و دیدم آره، بر خلاف ظاهری که به بچه میگم تو می تونی و من از تو حمایت می کنم در باطن احساس می کنم ناتوان است. اصلا برای همین حمایتش میکنم. در باطن و پس نهان وجودم باورش ندارم.
□به زنم این دریافتم را گفتم. اون هم خوب که در مورد خودش عمیق شد دید واقعا بچه را قبول نداره و برای خود بچه و توانش احترامی قایل نیست.
●اینجا بود که فهمیدیم اونکه که احتیاج به تغییر داره ما هستیم نه بچه. بعد فهمیدیم ما می خواهیم بچه موفق باشه چون پزش را بدیم، چون بخشی از دارایی ما است
○ناتوانی از ما است که بار خواسته خودمون و انتظاری که فکر می کنیم جامعه و اطرافیانمون از بچه های ما دارند رو به دوش اونها گذاشتیم. ناتوانی از بچه نیست که شبیه خواسته ی ما نیست...
■سعی کردیم تغییر کنیم. و اینجا بود که وقت گذاشتیم خود بچه را بشناسیم. چیزی براش نخواهیم، ببینیم خودش چی می خواد و تازه از اینجا بود که بچه مون را پذیرفتیم و از اینجا به بعد تازه شناختیمش و هر چی بیشتر خودش را شناختیم و باهاش آشنا شدیم بیشتر ازش خوشمون اومد. تازه پذیرای خود واقعیش شدیم.
□بچه تازه از اینجا به بعد حمایت ما را حس کرد و پیشرفت کرد و الان زندگی موفق و خوبی داره.
●این ماجرا واقعی است. اما مربوط به زندگی من نیست. ترجمه بخشی از این کتاب است:
و تجربه نویسنده در مواجه با فرزندش و آموزش اینکه چطور اولین مرحله برای کمک به دیگری، پذیرفتن و شناختش است....
○این تجربه استفان کاوی یادآور داستانک زیر است: مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است، به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
■به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیق تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد، این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو:
□«ابتدا در فاصله چهار متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله سه متری تکرار کن. بعد در فاصله دو متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.»
●آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود چهار متر است، بگذار امتحان کنم.
سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید: «عزیزم، شام چی داریم؟»
جوابی نشنید. بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: «عزیزم شام چی داریم؟»
○و همسرش گفت: «مگه کری؟!» برای چهارمین بار میگم: «خوراک مرغ!»... گاه ایراد در ماست نه دیگران.
_______________________
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*
_______________________
https://eitaa.com/jygu9ojj
کی میگه نسل ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ نسل سوخته اس؟؟
ما كه تو خونه هاى بزرگ با حياط و باغچه و طاقچه زندگى كرديم ....
خوابيدن توى پشه بند ...
آب تنى توى حوض داشتيم .
كيك تولدامون خيلى بزرگ بود ...
هر كى كادو ميداد از صميم قلبش بود ، كسى واسه كادو دادن ما رو قيمت گذارى نميكرد.
حتی خونه ی نوه خاله عمه بابامون هم میرفتیم ميديديم،
نه حالا كه خواهر برادر هم به زور همو ميبينن.
عيد واسمون شور و هيجان داشت.
عيدى ميگرفتيم...
كم يا زياد همين كه دلمون خوش ميشد كافى بود.
چقدر مسافرتهاى فاميلى ميرفتيم ...
حالا هركى هر جا ميره ميترسه كسى بفهمه!
همه چی عالی...همه چی باحال....
هممون عین هم بودیم.... عین گروه سرود.... لباسای شکل هم.... خونه های عین هم.....
عمه، خاله، دایی، عمو
مامان بزرگا و بابا بزرگا که جزء خونواده بودن
اگه می خواستیم جایی بریم گروهی میرفتیم
اگه قرار بود کاری کنیم دست جمعی میکردیم....
کی میگه ما نسل سوخته ایم....!!!
نه موبایلی...نه تبلتی...نه لپ تاپی....
نه اینترنت و فضای مجازی....
همه چی واقعی بود...
دنیای ما واقعی واقعی بود.... باهمه خوبی و بدیش.... همه چی راست راستکی بود...
تلفن که نبود اونوقتا. میرفتیم خونه همدیگه میدیدیم نیستن.... بعد میفهمیدیم اونام اومدن خونه ما... پشت در ما.... کلی ذوق میکردیم ومیگفتیم: وااااای دل به دل راه داره.....
خلاصه که نسل سوخته خودتونین ..... ما عین عسل زندگی کردیم... بچگی کردیم.... حاااااال کردیم....
تقدیم به تمام کودکان زنده دل دیروز ♥️
https://eitaa.com/jygu9ojj
واکنش فاضل میبدی به اظهارات امام جمعه مشهد: علم الهدی از تحریمها و تورم بیسابقه این سه سال خبر دارد؟
فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نوشت: علم الهدی میگوید:
🔹هیچوقت نباید با امریکا و غرب سازش کنیم. ایشان معنای این جمله را میفهمد؟
🔹عدم سازش باغرب یعنی چه؟ درزندگی علم الهدی چقدر محصولات غربی وجود دارد؟
🔹از اکنون شروع کردند برای دولت تعیبن تکلیف کنند.
🔹علم الهدی از چه جایگاهی دستور میدهد؟
🔹از تحریمها و تورم بی سابقه این سه سال خبردارد؟
https://eitaa.com/jygu9ojj
درخواست حضور زنان در شورای نگهبان
سکینه پاد دستیار رئیس جمهوری در امور حقوق و آزادی های اجتماعی در نامه ای به رئیس قوه قضاییه خواستار معرفی حقوقدانان زن برای عضویت در شورای نگهبان شد.
https://eitaa.com/jygu9ojj
به حرفِ كسى كه ٤٠ تا پيرهن بيشتر از من پاره كرده هيچ اعتبارى نيست،
ولى به حرفِ كسى كه ٤ تا كتاب بيشتر از من خونده ميتونم فكر كنم…
https://eitaa.com/jygu9ojj
خلاصه رزومه
نام: مزبان
(نامی پسرانه در ایل بختیاری)
نام خانوادگی: حبیبی بابادی
(بابادی یک طایفه از ایل بختیاری است)
📞 تلفن همراه: ۰۹۱۷۶۱۹۳۵۱۱
📪 آدرس ایمیل: mezbanhabibi@gmail.com
متولد: هشتم شهریور ۱۳۵۱ دیمچه، شوشتر
ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان: روستاها و شهرستان شوشتر، خوزستان
تحصیلات
۱. دیپلم ریاضی: دبیرستان بهشتی، شوشتر، خوزستان، ۱۳۷۰
۲. فوق دیپلم ریاضی: تربیت معلم شهید رجایی دزفول، خوزستان، ۱۳۷۲
۳. لیسانس ریاضی: دانشگاه تربیت معلم رسول اکرم اهواز، ۱۳۷۷
۴. فوق لیسانس آنالیز ریاضی: دانشگاه پیام نور شیراز، فارس، ۱۳۸۸
۵. دانشجوی دکترای آنالیز ریاضی: دانشگاه پیام نور شیراز، فارس، ورودی ۱۳۹۳
(ناتمام به دلیل مشکلات مالی، در انتظار دفاع)
تدریس و اشتغال:
خوزستان، شوشتر از مهر ۱۳۷۲ تا شهریور ۱۳۸۶
فارس، شیراز: از مهر ۱۳۸۶ تا شهریور ۱۳۹۰
سوئد، استکهلم: از مهر ۱۳۹۰ تا شهریور ۱۳۹۲
فارس، شیراز: از مهر ۱۳۹۲ تا شهریور ۱۴۰۰
حوزههای پژوهش:
آنالیز ریاضی،
آموزش ریاضی،
تحلیل سیستمهای آموزشی،
نظریه عملگرها،
آشوبناکی و موروثی بودن عملگرها،
پایایی سیستم.
حوزه مقالات علمی:
آنالیز ریاضی،
آنالیز تابعی،
نظریه عملگرها،
عملگرهای ابردوری،
سیستمهای عملگری،
تحلیل سیستم،
موروثی بودن ویژگیهای سیستم،
ساختارشناسی سیستمی،
پایایی عملکرها،
سیستمهای پایا.
شروع خدمت: مهر ۱۳۷۰ مرکز تربیت معلم شهید رجایی دزفول
شروع تدریس: مهر ۱۳۷۲ آموزشوپرورش شهرستان شوشتر
بازنشسته: مهر ۱۴۰۰ آموزشوپرورش ناحیه یک شیراز
جزئیات در رزومه علمی
مزبان حبیبی
https://eitaa.com/jygu9ojj