eitaa logo
کنگره ۲۵۰۰شهیدنجف آباد
506 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
.:: کنگره سرداران و دو هزار و پانصد شهید شهرستان نجف آباد - شهید مهدی قلی غلامی ::. https://shohadanajafabad.com/71
تصاویر مدیر و مدبر بود و کم‌تر حرف می‌زد و بیشتر عمل می‌کرد. بخشنده و ساده‌زیست بود و به اخلاص و قناعت شناخته می‌شد. روی بیت‌المال حساسیت ویژه‌ای داشت. در کردستان با طی مسیرهای طولانی و صعب‌العبور کوهستانی و نبرد در سرمای طاقت‌فرسا، به سرعت مدارج پیشرفت در فرماندهی را طی کرد و در آخرین روزهای سال62، مسئولیت یکی از محورهای عملیاتی را بر عهده گرفت.تابستان سال بعد، به عنوان فرماندۀ گردان در عملیات قادر در ارتفاعات شمال‌غرب شرکت کرد و به شدت زخمی شد. نیروهایش تلاش کردند او را برگردانند ولی شدت آتش دشمن مانع شد و مهدی‌قلی در همان محدوده در 27سالگی به شهادت رسید و پیکرش در منطقه باقی ماند. سال75 پیکرش تفحص شد و در گلزار شهدای زادگاهش خاکسپاری شد. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┄┄┄ •🌷• ↷ 🆔️https://eitaa.com/k2500sh
خاطره از زبان همرزم سردار شهید مهدیقلی غلامی⬇️
توی مجروح شده بود و بچه ها دورش سنگچین کرده بودند. با چند نفر از امدادگران با نشونه ای که شهید والامقام عبدالله دیّانی به ما داد رفتیم بیاریمش ولی افتادیم توی کمین عراقی ها. 8 نفر بودیم که یه عراقی با آر پی جی بطرف ما شلیک کرد. گلوله آر پی جی از جلوی گردن قاطر رد شد و خورد به برفهایی که از سال قبل روی هم تلمبار شده بود ، قاطر هم رم کرد و از دست من فرار کرد و رفت بالای کوه ، هر کدام از نیروها به هر طرف فرار کردند و فقط من موندم با شهید والامقام یدالله خدادادی و یک قاطر که افسارش دست یدالله بود. یک نفرکُرد کوموله هم کنار عراقیه بود از پشت یه تخته سنگ اومد بیرون ، 50 متری من نشست روی زانوش و با رگبار بطرف ما شلیک کرد البته قصد داشت ما رو اسیر کنه، هی داد میزد و با همون لهجه کُردی عربی میگفت : ایرانی وایسا، ایست ..... ولی ما فرار کردیم پیش خودم گفتم شهید بشم بهتر از اینه که اسیر بشوم. تیرها از لابلای پاهامون رد میشد و می‌خورد به بوته ها و سنگها ، ولی از حکمت خدا یکیش به ما دو نفر نخورد. نهایتا من و یدالله خدادادی با همون یه دونه قاطر که دست یدالله بود فرار کردیم و به طرف درّه فرار کردیم و خودمون را پشت سنگها مخفی کردیم، اونها هم ترسیدند ما رو تعقیب کنند و جلوتر نیومدند. کمی بعد به قول معروف، آبها از آسیاب افتاد، برگشتیم به سمت بالای قلّه و توی راه یک مجروح کاشانی که پای یک چشمه گذاشته بودیم سوار قاطر کردیم و به طرف خط خودمون حرکت کردیم و....... هنوز بعد از چندین سال وقتی به یاد این شهید والامقام (غلامی) می افتم از اینکه نتونستم بروم بیارمش، در خودم احساس شرم میکنم ، روزی که تفحص شد و پیکر مطهرش رو آوردند، رفتم کلوپ دانش ، کنار تابوتش نشستم و باهاش درد و دل کردم و ازش حلالیّت طلبیدم. انشاءالله که در آخرت دستمون رو بگیرند و شفاعت مون کنند. نثار روح مطهرش الفاتحه مع الصلوات ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┄┄┄ •🌷• ↷ 🆔️https://eitaa.com/k2500sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🕊• ↷ •♡♡• [۲۵] 🌓 🌓 دلم عزیزیست که بوی فضای دلم را کرده است ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┄┄┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌓 💓 🌹 ... من می گویم 🌴 شب تو بگو عاقبت شما 🌹 به شبتون شهدایی ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┄┄┄ •🌷• ↷ 🆔️https://eitaa.com/k2500sh
🍂محراب لحظه های دعايت چه ديدنی‌ست قرآن بخوان چقدر صدايت شنيدنی‌ست... 🍂آقا بگو قرار شما با خدا کی است؟ آيا حيات ما به زمانت رسيدنی‌ست؟ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌻 بسیجی حسینعلی زاده ایمانیان 💐 (اسداله) 🌻 بسیجی احمدقلی فاضل💐 (رمضانعلی) 🌻 بسیجی محسن قیصریان 💐 (عباسعلی) 🌻 بسیجی مهدی محمدی💐 (محمدعلی) 🌻 بسیجی علیرضا یزدانی💐 (یداله) 🌻 سرباز علی اکبر اعرابی سامانی 💐 (رضا) 🌻 سرباز محمدعلی ربیعیان 💐 (غلامرضا) ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┄┄┄ •🌷• ↷ 🆔️https://eitaa.com/k2500sh