eitaa logo
کانال مذهبی کاویانی ﷽ 
122 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
1 فایل
کاش … •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎ وقتی خدا در محشر بگوید : چه داشتی؟ سر بلند کند حسین بگوید : حساب شد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*قضاوت مکن* *ای برادر خواهرم بیدار باش* *گر قضاوت می کنی هشیار باش* *هر چه می بینی نمی باشد سند* *هر چه می گویی بگویش مستند* *هر کسی خندان بود بی درد نیست* *تو ندانی آدم بی درد کیست* *هر کسی مکتب نرفته کور نیست* *او ز علم و معرفت پس دور نیست* *آنکه بیکار است او بیعار نیست* *گر دهی کارش دگر بیکار نیست* *بد حجابی خود دلیل کُفر نیست* *خود نداند معنی این کار چیست* *هر که دارد سیم و زر او دزد نیست* *حاصل رنجش بود کنکاش چیست* *هر کسی کرده سکوت او لال نیست* *زندگی هرگز بدین مِنوال نیست* *هر کسی گریان شود افسرده نیست* *او بود غمگین ولی دلمرده نیست* *هرکه میخندد مگو او دلخوش است* *درد برجانش بود او سرخوش است* *هر که گوید عیب ما دشمن که نیست* *گو برادر جُرم او آخر ز چیست* *هر که را دیدی فقیر او کی گداست* *بِینِ مسکین و گدا دانی جداست* *ساد ه پوشی هم نباشد اُملی* *گر تمیزی ای برادر چون گُلی* *شیک پوشی هم دلیل مال نیست* *جیب شاید خالی و خوشحال نیست* *هر که گوید عاشقم دلداده نیست* *او به پایت گویمت اِستاده نیست* *هر کسی دستت گرفت او یار نیست* *تو ندانی دشمنت یا دوست کیست* *بر تو گویم مُتهِم محکوم نیست* *گویا ظلمی شده معلوم نیست* *الغرض این قصه باشد بس دراز* *گر ندانی گویمت درد است و راز*‌ *زندگی بر ما دو روزی بیش نیست* *این دو روزه حاصلش تشویش نیست* *پس بدان کار قضاوت با خداست* *تو ندانی حق و این قصه جداست*
💞 مهدیِ امروز همان حسینِ دیروز است ✨ بدون شک یاری امام معصوم و خدمت به او از بزرگترین توفیقات الهی است 🔺 در این میان یاری امام حسین (ع) به قدری عظمت دارد که امام زمان (ع) در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به جد بزرگوارشان می‌گویند: 🔺 اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدّرات، از ياری و نصرت تو [در روز عاشورا] باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه می‌كنم و به جای قطرات اشك، بر تو خون می‌گريم 🔺 آرزوی همه ما هم این است که ای کاش روز عاشورا در رکاب ارباب بودیم و در آغوش ایشان به شهادت می رسیدیم. به همین دلیل در زیارت وارث خطاب به امام حسین (ع) عرض می‌کنیم: 🔸 يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً: ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ می‌رسیدم. 🔹 خدمت به امام زمان (ع) و یاری ایشان هم به اندازه یاری امام حسین (ع) عظمت دارد. از کلام امام صادق (ع) می توان این مفهوم را دریافت که فرموده‌‌اند: 🔹 اگر او [مهدی] را درك مي‏ كردم، همه عمر را با خدمت‏گزاری او سپری می‌كردم. (بحارالانوار، ج51، ص148) 🔹 اگر می خواهیم ببینیم در آرزویی که برای یاری امام حسین (ع) می کنیم صادق هستیم یا نه؛ باید ببینیم امروز چقدر به امام زمانمان خدمت می‌کنیم؟ آری ..... 🌹 مهدیِ امروز همان حسینِ دیروز است 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 موانع ظهور👆 ✨_🌼_✨ ❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗ دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با غریب ترین شخصيت عالم امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری ایشان بيشتر آشنا شويد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه ترکی بلد باشی این فیلم برای لذت دنیا و آخرتت کافیه🥲
زیبا مظفری: ✨فرزند دلیر حیدر آمد ✨عباس امیر لشکر آمد ✨می خواست نشان دهد ادب را ✨ یک روز پی از برادر آمد
هدایت شده از سخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@sokhan_iw 🌷🍃 بسم الله النور مهربانان سلام صبح زیباتون بخیر صبحتون با نورخدا روشن و نور خدا بر قلبتون جاری صبحتون سرشار از انرژی های مثبت و اتفاق های بی نظیر و پر از خیر و برکت... 🌷🍃 امروزتون خالی از غم و پر از حس آرامش
گرچه سرگرمِ کسب و کارش بود نان خورِ رزق کار و بارش بود او که با عالمِ خودش می‌ساخت روز و شب با غمِ خودش می‌ساخت آری این مرد، ارمنی بود و داستانش شنیدنی بود و سر او گرمِ کارگاهش بود گرچه او معتقد به راهش بود سال‌ها هرچه او به دست آورد خرج بیماری عزیزش کرد سرِ شب تا به خانه بر می‌گشت دردهایش شبانه بر می‌گشت غرق اندوهِ همسرش بود و پسرش بین بسترش بود و چشم را رود نیل می‌بیند پسرش را علیل می‌بیند نه دگر ناز می‌کند این گُل نه زبان باز می‌کند این گُل به امیدش چه روز و شب‌ها رفت هر طرف بر درِ مطب‌ها رفت به مریضش فقط حواسش بود خواهشش بود التماسش بود ولی افسوس غم عذابش کرد رفت بر هر دری جوابش کرد ناگهان بغضِ سال‌ها وا شد چشم‌هایش هجومِ دریا شد هق هقِ بی امان، امانش بُرد عاقبت دردها توانش بُرد مدِّ چشمش به آسمان می‌خورد شانه‌هایش فقط تکان می‌خورد کاش با هیچ کس چنین نشود مردی اینقدر شرمگین نشود چه جوابی به همسرش بدهد؟ چه امیدی به دخترش بدهد؟ گفت با زخمِ این جگر چه کنم گفت با خود که بی پسر چه کنم خویش را کنج خانه‌اش حِس کرد دستی آنجا به شانه‌اش حِس کرد یک نفر گفت غم اگر سخت است گرچه بیماریِ پسر سخت است غم اگر سخت‌تر ز الماس است کارِ عالَم به دست عباس است هرکه از درد بود جان به لبش دست خالی نرفته از مطبش گفت با او که کو کجا برویم؟ گفت باید به کربلا برویم نام او جانِ تازه‌اش بخشید تازه جان بر جنازه‌اش بخشید بار خود را گرفت بر دوشش پسرش بود بینِ آغوشش ناگهان بی اراده راهی شد همره خانواده راهی شد رفت...با آه و اشک، کرببلا رفت میدانِ مشک کرببلا چه هوایی در آن غروبی داشت سر به آن درب‌های چوبی داشت همه با احترام می‌رفتند همه غرق سلام می‌رفتند گرچه او خواهشی فراوان داشت حس آرامشی فراوان داشت نذرهایش شنیدنی بودو ارمنی بود و دیدنی بودو بِین زُوّارِ بی قرارِ ضریح با پسر رفت تا کنارِ ضریح یک نفر الدخیل می‌گوید یک نفر یا کفیل می‌گوید یابنَ حبل‌ُالمتین کسی می‌گفت یا‌بنَ ام‌ُالبنین کسی می‌گفت با مریض و علیل آنجا رفت تا ضریحِ بلندِ آقا رفت تا که می‌خواست شرح حال کند قبل از آنیکه او سؤال کند پسرش را که دید غوغا کرد پسرش حرف زد، زبان وا کرد در کنار ضریح جایش بود باورش نیست روی پایش بود یک مسیحی دوباره درمان شد ارمنی آمد و مسلمان شد محترم رفت و محترم برگشت ساعتی بعد از حرم برگشت رفت تا خانه‌ی پُر از یاسش رفت او با امیرعباسش