روزى زنبوری و ماری با هم بحث میکردند. مار ميگفت: آدمها از ترسِ ظاهر ترسناک من میمیرند، نه بخاطر نيشم! مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زير درختى خوابيده بود؛ نزديک شد و به زنبور گفت: من چوپان را نيش مىزنم اما تو بالاى سرش سر و صدا کن!
مار چوپان را نيش زد و زنبور بالای سرش پرواز کرد.چوپان گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکيدن جاى نيش و تخليه زهر کرد و خوب شد. مار و زنبور نقشه ديگه اى کشيدند: اين بار زنبور نيش زد و مار خودنمايى کرد!
چوپان از خواب پريد و همين که مار را ديد، از ترس پا به فرار گذاشت! از ضمادی استفاده نکرد و چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نيش زنبور مرد!
این داستان زندگی ماست...
خيلى از مشكلات هم همينگونه هستند؛ و آدمها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود ميشوند. همه چیز بر میگردد به برداشت ما از زندگى. مواظب تلقین های باشید
هدایت شده از راه ظهور توحید فاطمی است
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@shohadac
😂😂😂😂😂😂😂😂
چوب خدا صدا نداره
اگه بزنه دوا نداره
یعنی این👆
عید همگی مبارک
هدایت شده از کانال مذهبی کاویانی ﷽
15.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آخر نگاه کنید به اشتراک بزارید اجرتون با خدا
🌷✨دریافت انرژی کائنات✨🌷
🌸ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ
🍃ﻫﺮ ﺭﻧﺠﯽ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ
🌸ﻫﺮ ﻏﺼﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ
🍃ﻫﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ
🌸ﻫﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ ﻭآﺳﺎﻧﯽ
🍃ﻫﺮ ﻓﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ
🌸ﻫﺮ ﻗﻬﺮﯼ ﺑﻪ آﺷﺘﯽ
🍃ﻫﺮ ﺯﺷﺘﯽ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
🌸ﻫﺮ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ
🍃ﻫﺮ ﻧﺎﻣﻤﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ
🌸ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ
🍃ﻫﺴﺘﯿﻤﺎﻥ و آﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ
🌸ﻏﺮﻕ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﮔﺮﺕ ﺑﻔﺮﻣﺎ
🍃الهی آمین🙏🏻
🌹سلام روز زیباتون بخیر🌹
روزی مردی خواب عجیبی دید.
دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند.
هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید؛ شما چکار می کنید؟ فرشته در حالیکه داشت نامه ای را باز می کرد گفت؛ اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضا های مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک ها به زمین می فرستند
مرد پرسید؛ شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت؛ اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است.
با تعجب از فرشته پرسید؛ شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد؛ اینجا بخش تصدیق جواب است
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید؛ مردم چگونه می توانند جواب بفرستند.
فرشته پاسخ داد؛ بسیار ساده است فقط کافیست بگویند 🙏«خدایا شکر»🙏
*قضاوت مکن*
*ای برادر خواهرم بیدار باش*
*گر قضاوت می کنی هشیار باش*
*هر چه می بینی نمی باشد سند*
*هر چه می گویی بگویش مستند*
*هر کسی خندان بود بی درد نیست*
*تو ندانی آدم بی درد کیست*
*هر کسی مکتب نرفته کور نیست*
*او ز علم و معرفت پس دور نیست*
*آنکه بیکار است او بیعار نیست*
*گر دهی کارش دگر بیکار نیست*
*بد حجابی خود دلیل کُفر نیست*
*خود نداند معنی این کار چیست*
*هر که دارد سیم و زر او دزد نیست*
*حاصل رنجش بود کنکاش چیست*
*هر کسی کرده سکوت او لال نیست*
*زندگی هرگز بدین مِنوال نیست*
*هر کسی گریان شود افسرده نیست*
*او بود غمگین ولی دلمرده نیست*
*هرکه میخندد مگو او دلخوش است*
*درد برجانش بود او سرخوش است*
*هر که گوید عیب ما دشمن که نیست*
*گو برادر جُرم او آخر ز چیست*
*هر که را دیدی فقیر او کی گداست*
*بِینِ مسکین و گدا دانی جداست*
*ساد ه پوشی هم نباشد اُملی*
*گر تمیزی ای برادر چون گُلی*
*شیک پوشی هم دلیل مال نیست*
*جیب شاید خالی و خوشحال نیست*
*هر که گوید عاشقم دلداده نیست*
*او به پایت گویمت اِستاده نیست*
*هر کسی دستت گرفت او یار نیست*
*تو ندانی دشمنت یا دوست کیست*
*بر تو گویم مُتهِم محکوم نیست*
*گویا ظلمی شده معلوم نیست*
*الغرض این قصه باشد بس دراز*
*گر ندانی گویمت درد است و راز*
*زندگی بر ما دو روزی بیش نیست*
*این دو روزه حاصلش تشویش نیست*
*پس بدان کار قضاوت با خداست*
*تو ندانی حق و این قصه جداست*
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
آغاز می کنیم روز بینظیر را
چه زیباست هر روز
قبل از خورشید
به خدا سلام کنیم
نام خدا را نجوا
کنیم و آرام بگیریم
صبحتون قشنگ🌞💐
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
آغاز می کنیم روز بینظیر را
چه زیباست هر روز
قبل از خورشید
به خدا سلام کنیم
نام خدا را نجوا
کنیم و آرام بگیریم
صبحتون قشنگ🌞💐