eitaa logo
کـــافـــهـ موسیقی (:💝♥️
150 دنبال‌کننده
407 عکس
270 ویدیو
1 فایل
﷽ مجالی برای آرامش.🌱 _کپی آزاد |
مشاهده در ایتا
دانلود
برای پنجره ی خانه ماه کم دارم کنار من بنشین ، تکیه گاه کم دارم بخند ! یاد تو را در دلم ذخیره کنم برای روز مبادا پناه کم دارم برای درد دلم لمس شانه ات کافیست برای حرف دلم اصطلاح کم دارم میان این همه افسوس آرزو کم نیست میان این همه بن بست ، راه کم دارم تو از وصال و زمانش سوال می پرسی و در جواب تو صد سینه آه کم دارم حساب اشک من و روزگار جای خودش برای عدل خدا دادگاه کم دارم علی_صفری
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی! نمی‌بینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم فقط یکریز می‌گردد جهان دورِ سرم یعنی تو را از من جدا کردند و پشت میله‌ها ماندم تمام هستی‌ام نابود شد، بال و پرم یعنی نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟ اگر ده سال بر می‌گشتم از امروز می‌دیدی که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن پس از من آنچه می‌ماند به جا؛ خاکسترم یعنی نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم اگر منظورت این‌ها بود، خوبم... بهترم یعنی!
من امیدی را در خود بارور ساخته‌ام تار و پودش را با عشق تو پرداخته‌‌ام 👤فریدون مشیری 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«مرگ» در قاموسِ* ما ؛ از «بی وفایی» بهتر است ...! *قاموس : باور-اندیشه ‌@kafemoosighii
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ... ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿلت ‌ ‌ @kafemoosighi
🌸 حد اعلای ادب را من رعایت کرده ام تا نشستی در دلم از خویشتن برخاستم! 👤
زندگی چون ندارد اعتبار        مینویسم تا بماند یادگار    ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما @kafemoosighi
جدا از خود نشستم آنقدر تنها به ياد او كه با خود روبرو برخوردم و نشناختم خود را...
حال دلم ز زلف پریشان او بپرس تا مو به مو بگوید و یک یک بیان کند از چشم او فسانهٔ رنجوریم شنو تا او به شرح وصف من ناتوان کند 👤 عبید زاکانی