🌱.۰🌱
خاطره ای از پدر شهيد عبدالله شهروی:
خيلي دوست داشتم عبدا... را دامادكنم . چند بار به اوگفتم : بابا جان ازدواج كن . درجوابم ميگفت : « پدرجان انشاا... هروقت جنگ تموم شد و به پشت جبهه برگشتم ازدواج ميكنم » .هرموقع كه به مرخصي ميآمد خواسته ام را تكرار ميكردم . يك روزكه به مرخصي آمدگفتم : باباجان آرزودارم تازنده ام دامادي تورا ببينم . گفت :« حالازوده » . به شوخي گفتم : اگه درانتخاب همسر مشكل داري به دخترايي كه از مدرسه بيرون ميان نگاه كن، هركدومو كه پسنديدي بگو تا برات خواستگاري كنم .درجوابم گفت : « باباجان چشميكه بخواد به دختر مردم نگاه كنه، باانگشت بيرونش ميارم وزير پا له میکنم.
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
یہ جوری باامام حسین رفاقت کن و قاطی شو کہ اون دنیا اگہ ازت پرسیدن
جوونیتو تو چہ راهی خرج کردی ؟!
بگی جز راهحسین راهے نرفتم!:)
رفقا ؛
شهدا بدجور باامام حسین <ع>
قاطی بودن ...
راهو شناختن و تا آخرش رفتن ...
تواین راه از رفیقشهیدشون
کمکمیگرفتن :))
#رفیقشهید💔
کل مراسم عروسی شهید زین الدین
اما عشقشون رنگ و بوی خدا رو داشته ن امروزیای پراز گناه💔😞
@kafoshohada
نازنین رقیہ💔
_همخوانیدختران
برایشهادتحضرترقیہ س🥀
#سہسالہارباب
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
دستایکوچولوییدارهامـــــا؛
گرههاےبزرگےروبازمیکنہ
#بابالحوائجرقیہخانوم💔