🥀🍃
چشمش آسیب دیده بود و دکترها میگفتند: بیناییاش رو از دست داده...
میگفتند دیگه نمیشه کاری کرد و جراحی هم بیفایده است.
محمد اصرار میکرد که شما عمل کنید و کاری به نتیجهاش نداشته باشید.
به دکترها میگفت: فقط با ذکر یا زهـرا (س) عمل رو شروع کنید.
بعد از عمل دکترها از نتیجه جراحی حیرت زده شدند.
عمل جراحی موفقیت آمیز بود! فقط با رمز "یازَهرا سلاماللهعلیها"
#شهیدمحمداسلامینسب🍃
@kafoshohada
هدایت شده از شاهد
دوستان خداروشکر ساعت بهشتی به جلد دوم رسید خاطرات زیبای بانوی قصرشیرینی مارابا فداکاری وایثارشهدا بیشتراشنامی کند جهت سفارش پی وی درخدمتم
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
دوستان خداروشکر ساعت بهشتی به جلد دوم رسید خاطرات زیبای بانوی قصرشیرینی مارابا فداکاری وایثارشهدا ب
رفقا ایشون کار نویسندگی انجام میدن
و بسیار بانوی موفقی هستن🌷
کتابساعتبهشتی هم الحمدلله ب پایان رسید؛
برای سفارش پیوی تشریف ببرید 💚🌱
4_5877439887312947527.mp3
3.64M
جان علی خدانگهدارت باشد.💔
#یازهراس💔 🍃
@kafoshohada
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀
شهید حاج قاسم سلیمانی:
من قدرت او را
، محبت مادری او را در هور دیدم.
در قلب کانال ماهی دیدم.
در وسط میدان مین دیدم.😭
#فاطمیہ🖤
#یازهـــــرا💔
🍃🍃🍃
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
🥀🥀 شهید حاج قاسم سلیمانی: من قدرت او را ، محبت مادری او را در هور دیدم. در قلب کانال ماهی دیدم.
سلاح کارگری جز زهرا س نداشتیم :)💔
ناراحتی انگار ز دستم ، نه حسن ؟
پنداشتی از تو هم گسستم ، نه حسن ؟
هر کس که نداند تو که بهتر دانی
در خانه چرا نقاب بستم ، نه حسن ؟
زانروز که از کوچه بلندم کردی
کم کم دگر از پای نشستم ، نه حسن ؟
با پنج چروکی که به رویم پیداست
پیش از پدرت علی شکستم ، نه حسن ؟
ترسم شود افشا خبر کوچه تنگ
با تنگی چشم تار و خستم ، نه حسن ؟
امروز چه ساکتی حسن جان ، چه شده؟
مادر بخدا حسین … هستم … نه حسن ؟
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
ناراحتی انگار ز دستم ، نه حسن ؟ پنداشتی از تو هم گسستم ، نه حسن ؟ هر کس که نداند تو که بهتر دانی
ماااادر بخدا حسین هستممم
نہحسن 💔😭🥀
📗 ادامه کتابِ《 راستي دردهایم کو ؟ 》
۸
... لبخندش را که میبینم میفهمم که راه را درست آمدهام! نان را میچسبانم تا تنور داغ است:
-«من دوست دارم عاشق شدن رو با شما شروع کنم... دوست دارم، عشق بین ما، عشقِ با تمامِ وجود باشه... با تمام عشقای روی زمین فرق داشته باشه، یه عشق آسمونی باشه...»
معلوم است که درباره عشق تحقیق کردهام؟ خب حق داشتم! عشق از آن واژههایی است که زیاد استعمال(!) میشود اما کمتر درکش میکنیم. ما معمولا نام هر احساسِ باربط و بیربطی را عشق میگذاریم. بیربطهایش میشود آنها که مولانا وصفشان میکند به عشقهای صورتی؛ همانها که لباسِ نو که بیاید، لباس قبلی را رها میکنند؛ همانها که اولش «دوستت دارم» و «عاشقت هستم» است و آخرش «مهریهای که میشود دستمایه گروکشی!»
عشقِ صورت و عشق صورتی به دردِ من نمیخورد؛ من عشقِ سرخ میخواهم! عشقِ سرخ، عشقِ حقیقی، معشوق را برای کمال میطلبد. پیِ همین را میگیرم! میگویم:
-«همه ما نقصهایی داریم، اما باید تلاش کنیم واسه کامل شدن...» ...
...
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
@kafoshohada