# بسیج پیشرو خدمت امید آفرین
#هفته بسیج گرامی باد
#من یک بسیجی ام
#بسیج ، ولایی ، انقلابی و تمدن ساز
برگزاری اردوی جهادی: با نام شهید ترکاشوند
سیر نمایشگاهی : با موضوع نماز
میز اقتصاد مقاومتی : سرکار خانم رسولی
مکان : مسجد امام رضا(ع) بعداز نماز مغرب مورخ : ۹۹/۹/۴
پایگاه بسیج: حضرت معصومه (س) حوزه ۶ کوثر ناحیه ورامین استان تهران
محله اسلامی کهریزک
# بسیج پیشرو خدمت امید آفرین
#هفته بسیج گرامی باد
#من یک بسیجی ام
#بسیج ، ولایی ، انقلابی و تمدن ساز
برگزاری اردوی جهادی: با نام شهید ترکاشوند
اهدای جوایز : به بسیجیان فعال و پرشور ، توسط فرمانده پایگاه ، خانم رحیمی
مکان : مسجد امام رضا(ع) بعداز نماز مغرب مورخ : ۹۹/۹/۴
پایگاه بسیج: حضرت معصومه (س) حوزه ۶ کوثر ناحیه ورامین استان تهران
محله اسلامی کهریزک
# بسیج پیشرو خدمت امید آفرین
#هفته بسیج گرامی باد
#من یک بسیجی ام
#بسیج ، ولایی ، انقلابی و تمدن ساز
برگزاری اردوی جهادی: با نام شهید ترکاشوند
هییت منتظران موعود ، با موضوع :
مسائل سیاسی روز و ...
سخنران : سرکار خانم زواره
مکان : مسجد امام رضا(ع) بعداز نماز مغرب مورخ : ۹۹/۹/۴
پایگاه بسیج: حضرت معصومه (س) حوزه ۶ کوثر ناحیه ورامین استان تهران
محله اسلامی کهریزک
# بسیج پیشرو خدمت امید آفرین
#هفته بسیج گرامی باد
#من یک بسیجی ام
#بسیج ، ولایی ، انقلابی و تمدن ساز
فعالیت در فضای مجازی ، با موضوع :
سه شنبه های مهدوی
پخش کلیپ مهدوی و همچنین ، نکته های تربیتی مهدوی
مهد غنچه های محراب : مربی سرکار خانم رحیمی
پایگاه بسیج: حضرت معصومه (س) حوزه ۶ کوثر ناحیه ورامین استان تهران
محله اسلامی کهریزک ۹۹/۹/۴
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
#داستانک
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند. وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: «من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.»
مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟»
آرایشگر جواب داد: «کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.»
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثیف و به هم ریخته بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: «میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.»
آرایشگر گفت: «چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.»
مشتری با اعتراض گفت: «نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.»
آرایشگر گفت: «نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.»
مشتری تاکید کرد: «دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد!»
🌸🍃🌼🌸🍃🌼