#شهید_عبدالمجید_رحیمی
به خاطر جثه کوچکش
هم اسلحه از قدش بلندتر بود
و هم کلاه برای سرش بزرگ؛
اما تصمیم گرفت که خونش
در راه اسلام ریخته شود و شد.
عبدالمجید که سنش کمتر از ۱۵سال بود
جملهای سوزاننده دارد که با آن میخندد
به ریش تمام دنیا پرستانی که مغبونِ
دو عالمند.
میگوید: « همه خیال میکنند
جنگ، سر من یک کلاه گشاد گذاشته،
اما این منم که سر زندگی را گول مالیدم»
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
خاطره مدافع حرم
#شهید_افشین_ذورقی
همسر شهید نقل میکند: آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمیدانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمیگشت، در کارهای خانه کمکم میکرد. همیشه طوری برنامهریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ اینجور مواقع وقتی میدید کاری نیست، جاروبرقی را میآورد و منزل را جارو میکرد.
برای مثال اگر از مأموریتِ یکماهه برمیگشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش میشست؛ وقتی میگفتم شما خسته هستی، میگفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام دادهای؛ از طرفی برای بچهها هم پدر بودی و هم مادر!
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سهم شان
از سفره انقلاب
یک قرص نان بود!
گرفتند و با اخلاص رفتند...
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
#خاطرات_شهید
مدتی از پیروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی حضرت امام در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد می شدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده.
●گفتم: شاهرخ، داری گریه می کنی؟! با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفمهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم.
•شهادت: ۱۷ آذر
#شهید_شاهرخ_ضرغام 🌷
#حر_انقلاب
📎منبع: کتاب شاهرخ حُر انقلاب اسلامی
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 #ببینید
📿ذکر خاص برای گرفتن حاجات سنگین
🎙حجت الاسلام عالی
🌹سرگرد معمولا طوری برنامه ریزی می کرد که اواخر شب یا اوایل بامداد با قاچاقچیان درگیر شویم. غروب بود که رسیدیم پشت خاکریز کمین. سریع رفت بالا و دوربین را با خودش برد. همان طور که داشت انتهای غبار آلود بیابان را می پایید
🌹 گفت : « بچه ها اذان شده. من حواسم به دوربین هست. شما اول وقت نمازتون رو بخونید بعد جامون رو عوض می کنیم ».
🌹 خیلی به نماز اهمیت میداد. توی اداره هم سفارشش همین بود که نماز و زیارت عاشورا را حتما شرکت کنیم و سرسری نگیریم.
"شهید رسول طالبی"
✍ راوی: همرزم شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
مابچه های مادر پهلو شکسته ایم