eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۹ دی‌ ماه سال ۱۳۸۴ «حاج احمد کاظمی» به آرزوی مشهورش رسید و دل خیلی‌ ها را سوزاند هرکسی او را بیشتر می‌شناخت دلش بیشتر سوخت ؛ از همه بیشتر «حاج قاسم»
قبل از رفتن ؛ زیارت حضرت‌زهرا(س) خواند. شهادت حضرت نزدیک بود و رمز عملیات هم یازهرا (س) از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد؛ امّا دیگر برنگشت ..! كربلای ۵ بود كه تركش خورد بُردنش بیمارستان ... چند روز بعد ۱۲ بهمن ٦۵ شهید شد آنروز، روزِ شهادت حضرت زهرا بود...
▪️پدر تکاوری ایران آسمانی شد امیر پرافتخار دفاع مقدس "امیر سرتیپ‌ دوم غضنفر آذرفر" فرمانده اسبق لشکر۶۴ ارومیه و فاتح عملیات کربلای هفت صبح امروز دار فانی را وداع گفت و به جمع یاران شهیدش پیوست.
وقتی که خبر شهادتش را به همّت دادند گفت: "با شهادت کارور کمرم شکست" چهارم اسفند سالروز شهادت گمشده‌‌ی مجنون سردار جاویدالاثر فرمانده گردان مالک لشکر۲۷ حضرت‌رسولﷺ «شهید محمدرضا کارور» گرامی‌باد.
تمایلی به شهرت و معروف شدن نداشت! و باورش بر این اصل بود که اگه کاری را با خلوص‌ نیت برای خدا انجام دهی؛ او تو را عزیز می کند... آری ... هر که می‌خواهد عزیز شود باید الهی شود و امیر نیز الهی شد تا خداوند عزیزش کرد. و تنها خدا می‌داند بین او و خدایش چه گذشته که عکسِ لحظه شهادتش سال‌ هاست نماد مظلومیت و آرامش پس از عروج شده است ...
۲۲ اسفند سالروز شهادت نابغه گمنام سپاه پاسداران سردار شهید ابراهیم جعفرزاده از فرماندهان قدیمی لشکر۱۴ امام‌حسین از فرماندهان طرح و عملیات قرارگاه حضرت خاتم الانبیا (ص) اولین فرمانده گردان زرهی سپاه اصفهان فرمانده نیروی زرهی قرارگاه نصر فرمانده تیپ ۲۱ رمضان فرمانده تیپ ۲۸ صفر فرمانده اسطوره‌ای تیپ ۱۸ الغدیر 🔹 اینها تنها گوشه‌ای از سمت‌ها و مسئولیت‌های شهید جعفرزاده بود. ابر فرمانده‌ای که هر زمان در عملیات‌ها خبرش می‌آمد که به خط آمده است، نیروهایش روحیه‌ای دوچندان می‌گرفتند و خط را می‌شکستند. 🔹 در آخرین عملیات هم که "بدر" بود و فرماندهی تیپ ۱۸ الغدیر را به‌ عهده داشت، وقتی دید کار گِره خورده است، خودش جلو آمد و آرپی‌جی بدست گرفت و به خط زد و براثر اصابت ترکش به سر به درجه شهادت نائل آمد. 🔹 قبل از خودش دو برادرش به نام‌های حبیب و عبدالله جعفرزاده و شوهر خواهرش شهید محمدعلی زمانی نیز به شهادت رسیدند.
💢 به یاد سرداری که بین فرماندهانِ شهید لشکرهای سپاه از همه غریب‌تر و ناشناخته‌تر است... 🔹 بنیانگذار و اولین فرمانده‌ی لشکر۱۷ حضرت علی‌بن‌ابیطالب (ع) 🔹 بنیانگذار و اولین فرمانده‌ی تیپ مستقل ۱۵ تکاوران دریایی‌ امام‌حسن(ع) 🔹 فرماندهی جبهه شوش در جنوب نابغه‌ای که فقط در طی بیست روز توانست لشکر۱۷ را تاسیس کند و فرماندهی لشکر را که آن موقع تیپ بود به عهده گرفت. بعدها به علت استعداد و قابلیت‌های فراوانش مامور تشکیل تیپ ۱۵ تکاوران دریایی شد و فرماندهی لشکر۱۷ علی‌ابن‌ ابیطالب را بعد از او به شهید مهدی زین‌الدین دادند. به قدری محبوب و بزرگ بود که بعد از شهادت حسن باقری و مجید بقایی، مقام معظم رهبری که آن موقع رئیس جمهور بودند در نامه‌ای رسمی شهادت مجید بقایی و یارانش را به او تسلیت گفت. او در آخرین نبرد عاشورایی‌اش در عملیات بدر بصورت گمنام و بدون مسئولیت در کنار سایر بسیجیان به نبرد پرداخت و پس از انهدام چندین پاسگاه دریائی دشمن و در سخت‌ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین‌های دشمن ؛ از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و در ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ جاودانه شد.
اولین سردار از استان فارس که به پاس رشادت و فداکاری‌هایش پس از شهادت از مقام معظم رهبری درجه دریافت کرد. جانشین تیپ ۳۳ المهدی استان فارس شهادت : ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر
سید علی چه عهدی با خدا و مولای خود بسته بودی؟ تولد : ۲۱ رمضان شهادت : ۲۱ رمضان مصادف با شهادت مولا علی(ع) هنگام شهادت هم ۲۱ ساله بودی! واقعا چه رازیست؟! شهید آوینی درست گفته است: « در عالم رازی است که جز با خون فاش نمیشود..» "سیدعلی دوامی" همچون مولایش علی‌وار زیست و علی‌وار شهید شد.
تنها آرزوی شهید آوینی در همه آثارش که برای خودش محقق شد : «ای شقایق‌های آتش گرفته، دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد! آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟» 📸 ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ پیکر حنجره شهیدان تاریخ و علمدار فرهنگی جبهه حق در قتلگاه فکه افتاده است.
. خاطره : " لباس سبز" به روایت از : خواهر شهید دوره آموزشی‌اش که تمام شد ، لباس فرم سپاه را تحویل گرفت و به خانه آمد . حال و هوایی عجیبی داشت . اصرار داشتیم آنها را بپوشید تا ببینیم در لباس سبز سپاه چه جلوه ای پیدا می کند . اول قبول نکرد . خیلی که به او اصرار کردیم کوتاه آمد ، ولی قبل از به تن کردن آن ناگهان حالش منقلب شد و به شدت زد زیر گریه . از مادرمان با التماس درخواست کرد که قبل از پوشیدن لباس برای او دعا کند . می گفت : ننه تا تو برایم دعا نکنی من لیاقت پوشیدن این لباس را نخواهم داشت . مادر که تاب دیدن گریه و بی تابی مهدی را نداشت بلافاصله دعاکرد . مهدی رفت توی اتاق دیگر ، لباسش را عوض کرد و برگشت . خدایا چه می دیدیم ؟ لباس سبز سپاه چقدر به قد رشید و چهره سبزه اش می آمد ! شده بود عین ماه شب چهارده . از این که چشمهای ما آنطور به او خیره شده بود خیلی خجالت می کشید ، چند دقیقه بعد رفت و لباس فرم را در آورد و آن را با نهایت احترام تا کرد و گذاشت داخل گنجه . بعد ازآن روز هرچه به او اصرار کردم یکبار دیگر ، محض خوشی دل من چند دقیقه آن لباس را توی خانه بپوشد ، قبول نکرد . بار آخر گفت : آبجی ، پشت این لباس فرم، کلی حکمت خوابیده، در زمان جنگ یک نفر سپاهی موقعی حق دارد این لباس سبز و آن آیه مقدس دوخته شده بر روی سینه اش را بپوشد که توی میدان جنگ حضور داشته باشد. به همین خاطر نه ما اعضای خانواده و نه هیچ کدام از دوست سپاهی و بسیجی اش هیچ وقت ندیدیم او در شهر یا اصلاً مناطق پشت جبهه ، لباس فرم سبز سپاه را بپوشد . مهدی می گفت : "لباس سبز سپاه لباس رزم حضرت علی اکبر (ع) است . این لباس را فقط باید در میدان رزم پوشید ."
چهره‌ی دیپلماتیک "حاج احمد متوسلیان"..! حاج احمد و «غلامرضا» از بدو آشنایی، دوشادوش یکدیگر در تمامی صحنه‌های مقابله با ضدانقلاب حضور داشتند. بر خلاف حاج احمد که اقتدار و سخت‌گیری‌اش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. تنها کسی که به راحتی جرأت می‌کرد با حاج‌احمد شوخی کند، همو بود! غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت، زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، حاج‌احمد او را می‌فرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را می‌پرسیدند، بلند می‌خندید و می‌گفت: « من چهره دیپلمات برادر احمد هستم.» حاج‌ احمد تعلق خاطر عجیبی به او داشت در پی آزادسازی پاوه، بجای اینکه خود فرماندهی سپاه را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش «غلامرضا» گذاشت و خودش زیردست او، مسئولیت عملیات سپاه پاوه را پذیرفت. چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ وقتی غلامرضا شهید شد؛ حاج احمد در مقابل جسم در خون طپیده او زانوی ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری زار زار گریست. زاری و ناله حاج احمد را تنها در کنار پیکر غلامرضا مطلق و محمد توسلی دیده‌اند و بس...
📸 آینه تمام قد ایثار و مردانگی ... «سید احمد سادات کیایی» با ۱۲ سال سن از شهر لنگرود، روستای پایین محله چاف جوان‌ ترین و کم‌ سن‌ترین شهید عملیات بیت‌المقدس است. شهیدی که در مرحله اول عملیات، ۱۰ اردیبهشت ۶۱ اطراف خونین‌شهر بعد از یک نبرد سنگین با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید «محمدرضا حقیقی» دوازدهم بهمن سال ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. وی به‌عنوان بسیجی در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ دوازدهم اسفند سال ۱۳۶۵، بر اثر اصابت ترکش در «شلمچه» به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران (س) به خاک سپرده شد.
📸 تصاویری از حضور امام جمعه محبوبِ تبریز در دوران دفاع مقدس "آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم" در راه خدمت به مردم در سانحه سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور به درجه شهادت نائل آمد.
دوازدهم بهمن سال ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. وی به‌عنوان بسیجی در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ دوازدهم اسفند سال ۱۳۶۵، بر اثر اصابت ترکش در «شلمچه» به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران (س) به خاک سپرده شد.
🥀 چفیه خونی عملیات بیت‌المقدس تمام شد خبر داشتم شهید شده.... به‌دنبال جنازه‌اش گشتم و پیدایش کردم. چفیه خونی دور گردنش بود. ترکش به فک و صورتش خورده بود. حرف‌هایش چند دقیقه قبل از خداحافظی یادم آمد و بی‌اختیار اشک‌هایم سرازیر شد... علی چفیه‌اش را پهن کرد. نان و غذایمان را گذاشتیم روی آن لقمه اول و دوم را برداشتیم که یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «علی! بلند شو بریم.» علی غذایش را گذاشت و سریع بلند شد. انگار دنبال چیزی بود که گفتم: «چفیه‌ات رو لازم داری؟ اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر.» راضی نشد. اصرار کردم با دلخوری گفت: « واسه چی اصرار می‌کنی؟! اگه من شهیدشم، چفیه‌ات خونی میشه، نمی‌تونم بهت پس بدم.» ازش دلگیر شدم. از پشت، سرم را گرفت و گردنم را بوسید. گفت:«خداحافظ رفیق!» در نورد اهواز ماندیم و او رفت .... (به نقل از هم‌رزم شهید، علی بابایی) 🕊🕊
ظاهر فریبنده دنیا حریفش نشد دنیا را ضربه فنی کرد ...! به یاد قهرمان تیم ملی کشتی فرمانده دلاور گردان مالک اشتر لشکر ۲۷حضرت‌محمدرسول‌اللهﷺ که در عملیات مسلم‌بن‌عقیل سال۱۳۶۱ بال‌در بال ملائک گشود و افتخاری ابدی برای کرمانشاه و ایران خلق کرد...
ظاهر فریبنده دنیا حریفش نشد دنیا را ضربه فنی کرد ...! به یاد قهرمان تیم ملی کشتی فرمانده دلاور گردان مالک اشتر لشکر ۲۷حضرت‌محمدرسول‌اللهﷺ که در عملیات مسلم‌بن‌عقیل سال۱۳۶۱ بال‌در بال ملائک گشود و افتخاری ابدی برای کرمانشاه و ایران خلق کرد...
۱۱ شهریور سال ۱۳۶۵ عروج شیر خراسان و ناجی کردستان بر قله‌ ۲۵۱۹ «حاج عمران» ... فرمانده دلاور لشکر ویژه شهداء خراسان فرمانده آرام روزهای ناآرام کردستان بود. ضد انقلاب در اوج درماندگی و استیصال برای زنده‌ یا مرده‌ او جایزه تعیین کرده‌بود! در عملیات کربلای۲ برخلاف نظر مسئولین تصمیم گرفت برای تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، بهمراه نیروهای عمل‌کننده در منطقه‌ درگیری حاضر شود. و سرانجام در فراز قله ۲۵۱۹ در ارتفاعات حاج عمران رفیع‌‌ ترین قله‌ عشق و عرفان را فتح کرد و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
شهادت مُزد زندگی مجاهدانه است... رئیس ستاد لشگر ۱۶ قدس گیلان بیش از یک دهه با منافقان در جنگل‌های شمال و غرب جنگید تا در دوران دفاع مقدس مدال پُرافتخار "شهادت" را در عملیات کربلای۲ بر فراز قله‌های کدو کسب کند.
ای بُغض فروخفته مرا مَرد نگه دار تا دستِ خداحافظی‌اش را بفشارم ... 📸 قاب زیبای مادر و پسری از لحظه‌‌ٔ خداحافظی "جواد رحمانی نیکونژاد». او در شهریور۱۳۶۲ در سردشت در درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب به شهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آرزو می‌کنم هنگام مرگم ، پسرم به بالینم بیاد ... "حاجیه خانم طیبه تابش" مادر سردار شهید حاج حسین خرازی پس تحمل سال‌ها فراق دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست. درگذشت این مادر صبور و فداکار را به بیت معظم شهید خرازی تسلیت عرض می‌نماییم.
به یاد فرمانده دلاور تیپ عمار لشکر۲۷ حضرت محمدرسول‌اللهﷺ به سال ۱۳۳۰ در آذرشهر از توابع تبریز متولد شد. در عنفوان جوانی به تهران مهاجرت کرد و به ارتش پیوست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اولین جوانانی بود که به سپاه پاسداران ملحق شد. او را باید از بنیانگذاران لشکر۲۷محمد رسول‌اللهﷺ به شمار آورد. علی‌اکبر از همرزمان وفادارِ «حاج‌احمد متوسلیان» و «حاج محمدابراهیم همت» در این یگانِ حماسه‌ساز بود. و سرانجام به تاریخ ۱۶ آبان‌ ۱۳۶۲ در عملیات والفجر۴ پای بر بساط عند ربهم یرزقون نهاد. او در زمان شهادت، سکانِ هدایت تیپ عمار از لشکر۲۷ حضرت‌رسولﷺ را برعهده داشت. isna.ir/xdPV4X
به یاد "شهید محمود مهاجر" خواهر شهید : شب قبل از اعزام مشق‌ هایش را نوشت صبح‌زود برای اینکه مادرم متوجه اعزامش نشود کیفِ مدرسه‌ را همراهش بُرد در زیرزمین خانه گذاشت! و به پایگاه اعزام نیرو رفت..... [محمود مهاجر در سن ۱۵ سالگی در عملیات کربلای‌هشت به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از ۲۵ سال به آغوش وطن بازگشت.] 🕊 🕊