⚘﷽⚘
🔖 بخشی از وصیتنامه شهید
🌷توصیه من این است که دست از ولایت فقیه بر ندارید و نماز و حجاب خود را حفظ کنید و در راه رضای خداوند قدم بردارید و خود را به آرامش برسانید.ظهور حضرت نزدیک است ان شاا... که زمینه ساز ظهور باشید.
خداحافظ ما خوشحال رفتیم...
#شهید_روح_الله_صحرایی🌹🕊
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شب_بخیر ...💫
╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮
𑁍▹ کپی مطالب با لینک کانال مجاز است @kakamartyr3
╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯
💠اولین شهید زن در کرمانشاه
درهمان روز شهادتش روزنامه اطلاعات تیتر میزند:
🌷(طیبه زمانی نماینده امام درطبس، به گلوله بسته شد). پدرش نماینده امام خمینی (ره) درکنگاوربود به خاطرهمین هم برخی ازنشریات تیترزدند:(دختر نماینده امام درکنگاورشهیدشد). طیبه اولین شهیدزن درکرمانشاه بود.
شهیده طیبه السادات زمانی در 19 آبان سال 1334 در خانواده ای روحانی در روستای گودین شهرستان کنگاور دیده به جهان گشود.
🌹شهید طیبهالسادات زمانی موسوی یکی از منادیان واقعی حیا وحجاب بود که در روز ۱۷ دیماه سال ۱۳۵۷ الله اکبر گویان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
دوستانش یک روزبعدازشهادت وی دست به کارشدند و نمایشگاه عکسی را که طیبه سادات میخواست برپاکند ولی قبل از آن به شهادت رسید، به راه انداختند. عکسهایی از ظلم طاغوت و شهدا که طیبه سادات گرفته بود و قصد داشت به دیدعموم بگذارد!
در سردرنمایشگاه هم قبل از عکس سایرشهدا عکس طیبه سادات را گذاشتند واین گفته اش را که:
(مگر نه این است که می میریم؛ پس بگذارمرگی را انتخاب کنیم که زندگی هارا باورکند...)
#طیبه_سادات_زمانی_موسوی
#سالروز_ولادت 🌷
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮
مطالب با لینک کانال مجاز است
╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯
بی سیم، خبر محاصره شدن تعدادی از رزمندگان رو داد، اون هم در منطقه ای صعب العبور. فرماندهان و شهید بروجردی خیلی ناراحت و نگران بودند.
هیچ راه حلی برای رهایی نیروهای محاصره شده پیدا نمی کردند ...!
بروجردی بلند شد وضو گرفت و به نماز ایستاد. نمازی پر از حضور خدا ...
بعد از نماز بر اثر خستگی خوابش برد.بعد از چند دقیقه ناگهان از خواب پرید؛ سراسیمه به سوی نقشه عملیاتی دوید مدتی به نقشه زل زد بعد با صدای بلند همه فرماندهان رو صدا زد و طرحی رو برای کمک به نیروهای در محاصره مطرح کرد.طرحی نو که همه رو به تعجب وا داشت. همه موافق این طرح بودند.
با اجرای طرح، محاصره شکسته شد ومورد رزمندگان آزاد شدند.با خوشحالی به سمت بروجردی رفتم در مورد طرح سوال کردم.
اشک توی چشماش حلقه زد و گفت: هر وقت با مشکلی مواجه می شم به نماز می ایستم و توسل به ائمه اطهار پیدا می کنم.
این کار راه هایی رو جلوی روم باز می کنه....
#سردار_شهید_محمد_بروجردی🕊🌹
📚 مسیح کردستان
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
@kakamartyr3
وصیتنامه شهیدی که رهبر انقلاب امروز بر مزارش حضور یافتند
🔹 شهید مدافع حرم #سجاد_زبرجدی یکی از شهدایی بود که رهبر انقلاب امروز بر مزارش در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) حضور یافتند.
این شهید در وصیتنامهی خود نوشته است:
... اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم...
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای
✅تکاورانجنگنرم ✅
🚩تیپ ۵۱۰فرماندهی جبهه شمال کشور🚩
🌷شهید نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف پخته ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده :
🌷خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت.....
🌷 اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
🌷پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
🌷شهید محمود رضا استاد نظری
ولادت: ۱۳۴۸/۲/۱۱ تهران
شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۴
عملیات والفجر ۸ - فاو گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
🍃🌷🍃🌷
📬 #آخرین_سخنرانی 🚩
✔
💠
«...بسیجی ها؛ ما که با کسی تعارف نداریم، تا الان ۵ بار در طلائیه عمل کردیم و شکست خوردیم. کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند: مگر کربلا خون می خواهد؟! بله؛ کربلا خون میخواهد، کربلا خون می خواهد، کربلا...خون می خواهد!»🚩
.
.
✍ فرازی از آخرین سخنرانی #حاج_ابراهیم_همت برای بسیجیان #لشکر۲۷ در پادگان #دوکوهه ، ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ 🌸
.
.
📷 منبع عکس: سایت Aviny.com 🎬
.
.
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدای_خیبر
#شهدای_اسفند_۴۰۱
🌸 #شهدای_خیبر 🍃
❤
💕
۱۱ اسفند ۱۳۶۲
#عملیات_خیبر
سالروز #شهادت سردار دلاور و بزرگوار سپاه اسلام
معاون #گردان_میثم از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهید_احمد_حاجی_خانی ✔
❣
❣
ولادت: ۲۸ شهریور ۱۳۴۲ ، #تهران
اشتغال به کار مکانیکی بعد از اخذ مدرک سیکل
پیوستن به صف مبارزان علیه رژیم شاهنشاهی در اوایل سال ۵۷
به عضویت درآمدن در سپاه سال ۱۳۶۱
انتصاب به جانشینی واحد ترابری سپاه در پادگان ولی عصر(عج)
شرکت در چند مرحله عملیات در همین ایام
اعزام به لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و مسئولیت ترابری این یگان در اوایل سال ۶۲
مسئولیت جانشینی گردان میثم
🌹شهادت: سحرگاه ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ ، #عملیات_خیبر ، محور طلائیه - نشوه 🚩
.
.
✍ پیکر مطهرش به مدت ۱۳ سال در آن منطقه برجای ماند تا اینکه در سال ۱۳۷۵ توسط اکیپ تفحص شهدا کشف و به وطن بازگشت.💠
.
.
آرامگاه: گلزار شهدای #بهشت_زهرا ٬ قطعه ۲۹ ، ردیف ۱۵ ، شماره ۱۷ ⚘
✔
✔❣✔
✔❣✔❣✔
#شهدای_اسفند_۴۰۱
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
💠 #سالروز_شهادت 🚩
✅
🔶
۱۲ اسفند ۱۳۶۵
#عملیات_کربلای_۵
سالروز شهادت سردار دریادل سپاه اسلام
فرمانده دلاور #گردان_مقداد در #کربلای_۵
#شهید_علی_جزمانی 🌹
.
.
ولادت ۱۳۲۴ ، شهرستان #آباده شیراز
ازدواج سال ۱۳۵۷
کار در کارخانه پارچه بافی
عضویت در #سپاه سال ۱۳۵۸
حضور فعال از همان ابتدای جنگ
فرماندهی گردان #مقداد از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
💖 شهادت : #کربلای_پنج ، دوازده اسفند ۱۳۶۵
مزار: #بهشت_زهرا #تهران ٬ قطعه ۲۶ - ردیف ۸۰ - شماره ۴۹
.
.
📄 فرازی از #وصیت_نامه_شهید : 💌
↘ «...برادران عزیز فکر نکنید #جبهه و جنگ به ما نیاز دارد و اگر ما نباشیم کار جنگ می خوابد.
اصلاً این طور نیست و آن چیزی که مقدّر خداوند تبارک و تعالی است انجام می پذیرد و این ما هستیم که نیازمند این محیط هستیم تا به خود سازی و ارتقای سطح معنوی دست پیدا کنیم و انشاءالله آماده جانفشانی در راه #اسلام گردیم...»✔
🍃
💓
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدای_کربلای_پنج
#شهدای_اسفند_۴۰۱
🌤 #شهدای_بدر 🚩
🍃
💓
۲۴ اسفند ۱۳۶۳
#عملیات_بدر
سالروز شهادت شیر لشکر خط شکن محمدرسولالله(ص)
همرزم وفادار، یار و یاور #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان و #شهید_همت
چهارمین فرماندۀ دلاور #لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
سردار شجاع و سلحشور سپاه اسلام
#شهید_عباس_کریمی_قهرودی ✅
❤
❤✔❤
متولد اول اردیبهشت ۱۳۳۶ ، قهرود کاشان
اعزام به خدمت سربازی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۵
ترک پادگان به دستور حضرتامامخمینی(ره) و پیوستن به صف انقلابیون
عضویت در سپاه در بهار ۱۳۵۸
عزیمت به کردستان به صورت داوطلبانه در سال ۱۳۵۹
پیوستن به #احمد_متوسلیان و انتصاب به فرماندهی اطلاعات-عملیات سپاهمریوان
انتصاب به مسئولیت واحد اطلاعات-عملیات تیپ۲۷محمدرسولالله(ص) به دستور #حاج_احمد_متوسلیان در بهمن ۱۳۶۰
مجروحیت در عملیات فتحالمبین
شرکت فعال و مؤثر در عملیات هایی همچون؛ بیتالمقدس ، رمضان ، مسلمابنعقیل ، والفجرمقدماتی ، والفجریک ، والفجر دو ، والفجر سه ، والفجر چهار
انتصاب به فرماندهی تیپ سلمان از لشکر۲۷ به دستور حاج همّت
انتصاب مجدد به فرماندهی اطلاعات-عملیات لشکر۲۷ به دستور #حاج_ابراهیم_همت در عملیات خیبر
فرماندهی لشکر۲۷محمدرسولالله(ص) در اواخر اسفند ۱۳۶۲ پس از شهادت #حاج_همت
شهادت در عملیات بدر ، روز ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ ، شرق دجله با اصابت ترکش خمپاره به سر مبارکش 🚩
🌹
🍃
🌷
#شهدای_اسفند_۴۰۱
#شهید_عباس_کریمی
#شهید_حاج_عباس_کریمی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹◽️تقدیم به همسران شهدای مدافع حرم
پشت هر شهیدی که به میدان می رود
یک شهیده پا برجاست
🕯روحشان شاد و یادشان گرامی 🕯️
♻️باشــهداء_تاظهور♻️
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
همسر شهید علیرضا نوری در مورد اخلاق و منش این شهید گفت:
شهید نوری خوش اخلاق و خوش رو بود و همیشه #خنده به لب داشت، بعد از شهادتش هم کسانی که از او یاد میکنند از خنده رو بودنش میگفتند.
او #بخشنده بود و معمولا از کسی ناراحت نمیشد. همیشه با رفتار خوبش دیگران را متوجه اشتباهشان میکرد، از #غیبت و دروغ بیزار بود و صداقت را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود.
علیرضا طوری رفتار میکرد که مطمئن بودم شهید میشود، حتی زمانی که وسایلش را جمع میکرد و گفت میخواهم به سوریه بروم، من گریه میکردم و میگفتم تو اگر بروی شهید میشوی.😭
او خیلی خوشحال بود، چون پنج یا شش بار درخواست رفتن داده بود ولی قبول نکرده بودند. این دفعه که موافقت کرده بودند خیلی خوشحال بود و میگفت من شهید نخواهم شد، میروم و دوباره برمیگردم. الان هم میگویم اگر تقدیرش شهادت بوده، خدا را شکر که با شهادت از دنیا رفت.
.
.
ایـنجابیــتالشهــداســت
#کلام_شهید #مذهبی #شهدا #شهیدانه #شهید
#شهید_والامقام #خاطره_شهدا #کتابخانه_شهدا #مدافع_حرم #شهیدمدافع_حرم #داستان_شهدا #امنیت #شهادت #شهدای_گمنام_فضای_مجازی #شهدای_گمنام_مجازی #مدافعان_حرم #سوریه #امنیت #شهدا_زنده_اند#شهادت_طلبی #سبک_زندگی_شهدا #فرهنگ_شهادت #سیره_شهدا #شهید_مدافع_حرم #شهدای_زینبی #وصیتنامه_شهدا #شهید_علیرضا_نوری #علیرضا_نوری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🌹
#تازهداماد_سه_روزه....
🌷ماشین آمده بود دم در، دنبالش. پوتین هایش را واکس زده بودم. ساکش را بسته بودم. تازه سه روز بود که مرد زندگیم شده بود. تند تند اشک های صورتم را با پشت دست پاک میکردم. مادر آمد. گریه میکرد. _مادر حالا زود نبود بری؟ آخه تازه روز سومه.
🌷علی آقا گوشهی حیاط گریه میکرد. خودش هم گریهش گرفته بود. دستم را گذاشت توی دست مادر، نگاهش را دزدید. سرش را انداخت پایین و گفت: «دلم میخواد دختر خوبی برای مادرم باشی.»
🌷....دستم را کشید، برد گوشهی حیاط، گفت: «این پاکت ها را به آدرس هایی که روشون نوشتهم برسون. وقت نشد خودم برسونمشون زحمتش میافته گردن تو.» پول هایی که برای کادوی عروسیش جمع شده بود، تقسیم کرده بود. هر پاکت برای یک خانوادهی شهید....
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهيد حجت الاسلام مصطفی ردانیپور
راوی: همسر شهید
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌹🍃🌹🍃
بسم رب الشهدا والصدیقین
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_علیرضا_بریری
از #شهدای_خانطومان #هفت_تپه
#شهید_بلباسی #شهید_کابلی
شهید علیرضا بریری متولد ۳۰ فروردین سال ۵۵ در استان #مازندران است. او یکی از رزمندگان #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی بود که در پی تجاوز تکفیریها به خاک #سوریه از سال ۹۴ به عنوان نیروی مستشاری برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) در این کشور حضور یافت.
وی به همراه ۱۲ رزمنده لشکر عملیاتی ۲۵ #کربلا طی نقض آتشبس توسط تکفیریها در اطراف #حلب سوریه در ۱۶ اردیبهشت سال ۹۵ در نزدیکی شهرک #خانطومان به #شهادت رسید.
#از_شام_بلا_شهید_آوردند
#شهدای_مدافع_حرم #شهدای_مدافع_وطن
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#همان_عملیات....
🌷طبيعی بود که تدارکات گردان، هوای او [شهید برونسی] را بيشتر داشته باشد؛ گاهی مخصوصاً براش پتوی نو میآوردند، گاهی هم پوتين و لباس نو، و از اين جور چيزها. دست رد به سينهشان نمیزد. قبول میکرد، ولی بلافاصله میرفت بين بسيجیها میگشت. چيزهای نو را میداد به آنهايی که وسايلشان را گم کرده بودند، يا درب و داغان شده بود.
🌷آرزو به دل بچههای تدارکات ماند که يکبار او لباس نو تنش کند، يا پتوی نو بيندازد روی خودش؛ من که هميشه همراهش بودم، فقط در يک عمليات ديدم که لباس نو پوشيد؛ عمليات بدر؛ همان عملياتی که در آن شهيد شد....
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حاج عبدالحسین برونسی
📚 کتاب "خاکهای نرم کوشک"
📚 کتاب "ساکنان ملک اعظم ۲"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#تنبیه_برای_نفسی_که_سرکش_نشود!!
🌷حسینعلی معاون اطلاعات و عملیات تیپ ویژه شهدا بود. یک شب که از نیمه گذشته بود، رفتم طرف سرویس بهداشتی تا تجدید وضویی کنم. صدای آب به گوشم خورد. دیدم حسینعلی مشغول دستشوییهاست. حسابی جا خوردم. گفتم: حسین آقا! شما چرا؟ این کارها در شأن شما نیست. اینجا این همه سرباز و نیروی عادی دارد. کمرش را راست کرد و گفت:....
🌷گفت: برادر موحد! این حرفها نیست. مگر من کی هستم. نفسم خطا کرده، زیاده خواهی کرده. الان هم دارم تنبیهش میکنم تا سرکش نشود. اصرارم فایدهای نداشت. گفت: برو ولی از این قضیه برای کسی چیزی مگو. بیرون که آمدم ناخواسته چشمم به لباسهای غواصی شسته شده و آویزان روی بند افتاد. همان لباسهایی که گلی بود و ما از خستگی نای شستنش را نداشتیم. حسابی از خجالتمان در آمده بود.
🌹خاطره ای به یادفرمانده شهید حسینعلی نوری
راوی: آقای موحد
📚 کتاب "من شهید میشوم"
منبع: وب سایت برشها
❌❌ برای شهید شدن، باید اول شهید زندگی کنیم!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🕊
طی عملیات #تفحص در منطقه #چیلات ، پیکر دو #شهید پیدا شد، یکی از این #شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
خوب، #پلاک داشتند، پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی #رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند.
اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، #پدر است و آن شهیدی که درازکش است، #پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
#شهید_سید_ابراهیم_اسماعیل_زاده موسوی پدر و #شهید_سید_حسین_اسماعیل_زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه #بابلسر .
" شنیدهام عاشقا مخلصو و بیریا بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا #فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا "
#شهدای_مدافع_وطن #شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_بسیجی #پنجشنبه_های_شهدایی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
✳️حافظان امنیت ✳️
💌#دلنوشته
🔵همسر شهید مدافعحرم یدالله ترمیمی
بذار به اندازهی تمام این روزها که نمیبینمت، ۵۰بار ببوسمت! بهم قول دادی زود برمیگردی و همیشه جایی ماموریت میرفتی، شوخی میکردی میگفتی عمودی میرم افقی برمیگردم و به قولت عمل کردی و زودتر از بقیه برگشتی اما ایندفعه شوخیات به جدی تبدیل شد و به قول خودت افقی برگشتی⚰😔
وقتی برگردوندنت، برای اولینبار خواستم ببینمت! یاد خوابم افتادم که حدود یکسال قبل خواب دیدم. بهم خبر میدن یــــداللهام شهید شــــده و توی تابوت میارنش که چندتا تابوت شهیــــد دیگه هم بود و من میرم بــــالای سرش! میخوان تابوتو بــــاز کنند؛ توی دلــــم میگم خــــدا کنه عزیزِ مــــن نباشه و از خواب، بیــــدار میشم😥
لحظهای که میخوان تابوتو باز کنن، این جملات تماما درون من میپیچه که کاش اونی که توی تابوته، یدالله نباشه اما انتظار به پایان میرسه و چهره نورانیتو میبینم و تمام امید من، یکباره به ناامیدی تبدیل میشه اما قیافهات مثل موقعهایی بود که میخوابیدی و من به چهره آرومت دقایقی خیره میموندم و لذت میبردم و دستمو آروم میبرم سمت صورتت تا نازت کنم💞
یادمه همیشه صورتت گرم بود و خیلی وقتها میگفتی صورتمو بزارم روی صورتت اما ایندفعه، تا دستم به صورتت رسید، از سردی بدنت دل من مثل یه تیکه یخ ریخت! دیگر برایم هیچ چیز مهم نبود! انگار تمام دنیا برایم تمام شد! چقــــدر در وجودم به پستی دنیا پی بُردم که چندهفته قبل با هم برنامههای آینــــدهمان را مــــرور میکردیم ولی حالا، همــــهچی خلاصه شد در یک جعبــــهی چوبــــی😭
یدالله تو گفتی زود برمیگردم! راست گفتی زود برگشتی ولی خوشمرام! رواست که چندسال بگذرد و روی ماهت را نبینم؟!🥀❤️
ای همنفس!
ای همسفـــر! کجایی؟
#شهید_نشی_میمری
#شهید_نظر_میکند_به_وجه_الله
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_و_در_شادی_وصلشان_عند_ربهم_یرزقون_اند
یادمان نرود...
این آرامش را مدیونیم...
این آسایش را مدیونیم...
مدیون شهــــدا...
#شهــداے_عشق
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدای_گمنام
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_دفاع_مقدس
#فرزندان_روح_الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱|شوخ طبعی وشجاعت از خصوصیات رزمندگان وشهدا.
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
او جزو نخستین نیروهای ارتش بود که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران برای عملیات فرامرزی اعزام میشدند.
قوطاسلو به هنگام مرگ ۲۵ سال داشت و در ایران به عنوان نخستین شهید مدافع حرم از ارتش شناخته میشود
محسن زیاد از شهادت حرف میزد. همیشه در جمعهای خانوادگی یا در هیئتها که حضور داشت میگفت دعا کنید من شهید شوم؛ یعنی شهادت آرزویش بود. همیشه دنبال مسیری بود که او را به شهادت نزدیکتر کند. حتی وقتی در سوریه بود بااینکه دوره ماموریتش تمام شده بود اما باز هم داوطلبانه مانده بود، به همرزمانش هم گفته بود من با شهادت برمیگردم.
.
.
ایـنجابیــتالشهــداســت
#کلام_شهید #مذهبی #شهدا #شهیدانه #شهید
#شهید_والامقام #خاطره_شهدا #کتابخانه_شهدا #مدافع_حرم #شهیدمدافع_حرم #داستان_شهدا #شهادت #شهدای_گمنام_فضای_مجازی #شهدای_گمنام_مجازی
#شهدا_زنده_اند#شهادت_طلبی #سبک_زندگی_شهدا
#فرهنگ_شهادت #سیره_شهدا #مدافعان_حرم #سوریه #دختر #پسر #شهید_مدافع_حرم #شهید_محسن_قوطاسلو #شهدای_زینبی #محسن_قوطاسلو #شهیدمحسن_قوطاسلو #ارتش #ارتشی #تکاور #حلب
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🌹
از روزي كه او آمد، اتفاقات عجيبي در اردوگاه تخريب افتاد. لباس هاي نيروها كه خاكي بود و در كنار ساكهايشان قرار داشت، شبانه شسته مي شد و صبح روي طناب وسط اردوگاه خشك شده بود. ظرف غذاي بچه ها هر دوسه تا دسته ، نيمه هاي شب خود به خود شسته مي شد.
هر پوتيني كه شب بيرون از چادر مي ماند، صبح واكس خورده و برّاق جلوي چادر قرار داشت ...
او كه از همه كوچكتر و شوختر بود، وقتي اين اتفاقات جالب را مي ديد،مي خنديد و مي گفت: بابا اين كيه كه شبها زورو بازي در مي آره و لباس بچه ها و ظرف غذا رامي شوره؟
و گاهي مي گفت : «آقاي زورو، لطف كنه و امشب لباسهاي منم بشوره و پوتينهام رو هم واكس بزنه» بعد از عمليات، وقتي «علي قزلباش » شهيد شد، يكي از بچه ها با گريه گفت: بچه ها يادتونه چقدر قزلباش زوروي گردان رو مسخره مي كرد... زورو خودش بود و به من قسم داده بود كه به كسي نگم .
.
.
ایـنجابیــتالشهــداســت
#کلام_شهید #مذهبی #شهدا #شهیدانه #شهید #دفاع_مقدس
#شهید_والامقام #خاطره_شهدا #کتابخانه_شهدا #مدافع_وطن #شهیدمدافع_وطن #داستان_شهدا #امنیت #جبهه #شهدای_گمنام_فضای_مجازی #شهید_مدافع_وطن
#شهدای_گمنام_مجازی #مدافعان_وطن
#شهدا_زنده_اند#شهادت_طلبی #سبک_زندگی_شهدا #شهادت
#فرهنگ_شهادت #سیره_شهدا #شهادت #مقام #شهیدمحمدعلی_قزلباش #شهید_محمدعلی_قزلباش #شهید_محمد_علی_قزلباش #محمدعلی_قزلباش
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🌹
داشت محوطه رو آب و جارو میکرد. به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ناراحت شد و گفت: اجازه بده خودم جارو کنم، اینجوری بدیهای درونم هم جارو میشه. کار هر روز صبحش بود، کار هر روز یک فرمانده لشکر....
🌹خاطره ای به یاد سردار خیبر شهید معزز محمدابراهیم همت
#ایران 🇮🇷
#ارتش_قهرمان
#وعده_صادق
#سید_هاشم_صفی_الدین
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم: "هان، آقا مهدی خبری رسیده؟" چشم هایش برق زد.
گفت: "خبر که .... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: "خب بده، ببینم". گفت: "خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
قیافه ام را که دید، گفت: "راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
📚 خاطره ى شهید محمدرضا عسگری از كتاب
پرواز در قلاویزان، ص ١٣٢
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شب_جمعه
#شهادت
#وعده_صادق
#ایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم: "هان، آقا مهدی خبری رسیده؟" چشم هایش برق زد.
گفت: "خبر که .... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: "خب بده، ببینم". گفت: "خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
قیافه ام را که دید، گفت: "راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
📚 خاطره ى شهید محمدرضا عسگری از كتاب
پرواز در قلاویزان، ص ١٣٢
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"
🌗زمان جنگ، جوونامون اینطوری پای کشور و انقلابشون موندن
ایستادگی برای آرمان به این میگن👏
بعد یه عده فکر کردن با دوختن لب و چهار تا شعار بیپایه میتونن براندازی کنن😏
#هفته_بسیج_گرامی_باد
#برای_ایران_تا_پای_جان
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات