eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمِ مجنون...  محمد ابراهیم همیشه اصرار داشت که حلقه ازدواج دستش باشد و سر این موضوع من اذیتش می کردم و می گفتم: حالا این چه قید و بندی است که برای خودت گذاشته ای؟! و او پاسخ می داد: "حلقه، سایه یک زن یا مرد در زندگی همسرش است و من دوست دارم این سایه همیشه دنبال من باشد." من دعا کرده ام که تو همسر دنیا و آخرتم باشی... راوی ژیلا بدیهیان، همسر شهید نشسته از سمت راست
هر بار که رفت با شهیدی برگشت ..! این بار شهیدی آمد و او را بُرد ... وصیت من به تمام راهیان شهادت، حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان (عج) است 🌷
🍁 ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ 🍂 ۱۳ آبان ۱۳۶۳ سالروز شهادت سردار گران‌قدر و ارزشمند سپاه اسلام مسئول پرسنلی 🚩 ولادت: مرداد ۱۳۳۷، تهران دیپلم تجربی پاسدار نحوه شهادت: اصابت ترکش توپخانه عراق محل مزار: بهشت زهرا (س) - قطعه۲۷، ردیف۸۴، شماره۳
🍁 🍂 ۱۲ آبان ۱۳۶۲ سالروز شهادت سردار دلاور سپاه اسلام معاون گردان مسلم ابن عقیل (ع) از ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ 🚩 ولادت: ۱۳۴۲، تهران شهادت: پنجوین، ارتفاعات کانی‌مانگا 📜 فراز اول از : «...پروردگارا! شهادت مرا وسیله‌‌ی نزدیکی به خودت، پرواز به سوی خودت، آمرزش و ریختن گناهانم، پاک شدنم و در نهایت خلاصی از این دنیای زودگذر و آلوده قرار بده...» 📜 فراز دوم از وصیت‌نامه‌ی «...غیرقابل تصور است و دشمن روز به روز فشار و ضربه‌ی خود را سعی دارد بر پیکر انقلاب وارد کند و ما باید سدّی در مقابل این فشار به وجود آوریم و تنها راه باقی‌مانده، نابودی دشمن و در نهایت صدور انقلاب و بیرون آوردن مسلمین از زیر یوغ و چنگال مستکبرین است...»
ساده ترین جلسه مدیریت بحران بدون تشریفات ، خاکی و افلاکی در مقطعی حساس همراه با بینش و تدبیر و قاطعیت... جلسه فرماندهی تیپ یکم عمار قبل از عملیات والفجر ۴ قلاجه از چپ : سردار شهید ابراهیم علی معصومی برادر گرامی سردار جعفر عقیل محتشم سردار شهید سید ابراهیم کسائیان سردار شهید اکبر حاجی پور (کلاه بافتنی به سر دارند) سردار شهید اسماعیل لشگری @kakamartyr3
ساده ترین جلسه مدیریت بحران بدون تشریفات ، خاکی و افلاکی در مقطعی حساس همراه با بینش و تدبیر و قاطعیت... جلسه فرماندهی تیپ یکم عمار قبل از عملیات والفجر ۴ قلاجه از چپ : سردار شهید ابراهیم علی معصومی برادر گرامی سردار جعفر عقیل محتشم سردار شهید سید ابراهیم کسائیان سردار شهید اکبر حاجی پور (کلاه بافتنی به سر دارند) سردار شهید اسماعیل لشگری🌷 #
سردار رشید سپاه حاج عباس محمد ورامینی متولد 1333. دانشجوی پیرو خط امام خمینی (ره) و رئیس ستاد سپاه ۱۱ قدر و ستاد لشکر ‎ ۲۷محمد رسول الله (ص ) که در روزهای پایانی آبان ماه سال ۱۳۶۲ درعملیات والفجر چهار درفتح قله کانی مانگا از ارتفاعات پنجوین در جبهه غرب کشور به شهادت رسید.عباس فرزند مادری بود که مادرش نیز دختر شهید بود شهیدی که در 17شهریور57بشهادت رسید.حاج همت درموردش گفت:حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت، نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بودعباس می گفت :چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم. واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است @kakamartyr3
‍ ‍ شهید عباس ورامینی در بخشی از وصیت نامه‌اش خطاب به فرزندش نوشته است: «... خدمت میثم کوچولو سلام عرض می‌کنم و از خدا می‌خواهم که تو یادگارم را در زیر سایه خود حفظ نماید و خود نگهدار تو باشد. میثم جان! بابا رفت به صحرای کربلای ایران، خوزستان داغ، تا شاید درد حسین (ع) را با تمام گوشت و پوست خود حس نماید. بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع) به مشامش برسد، بابا رفت تا شاید بتواند بر رگ بریده حسین (ع) بوسه بزند. بابا رفت تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را برای تمام دل‌هایی که هوای کربلا دارند باز کند، بابا رفت ... شاید دیگر برود و پهلوی تو نباشد اما این را بدان که همه‌چیز ناپایدار است چه برای تو و چه برای من تنها چیزی که باقی می‌ماند و قابل اتکاست خداست میثم جان! سال گذشته در چنین روزی ساعت چهار صبح به دنیا آمدی یکسال از عمرت گذشت چه بسا در چنین روزی که روز به دنیا آمدن تو است بابا پهلویت نباشد اما هیچ عیبی ندارد خدای بابا تو را دوست دارد. پس ناراحت نباش و همیشه به خدا فکرکن تا دلت آرام باشد. پس بابا رفت خداحافظ. ورامینی 14/2/1361» @kakamartyr3
آخرین عکس یادگاری .... حدود ۱۰۰روز پس از خلق این عکس یادگاری (سمت چپ) فرمانده‌لشکر۲۷حضرت‌رسولﷺ در عملیات خیبر بال در بال ملائک گشود ، و دکتر سیدعبدالحمید قاضی میرسعید(سمت راست) دوسال بعد در عملیات والفجر۸ آسمانی شد. ۱۳۶۲ @kakamartyr3
به یاد فرمانده دلاور گروهان یکم گردان مسلم ابن عقیل (ع) لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) پاسدار گمنام و عاشورایی سپاه اسلام از شهدای شمیرانات شهادت: آبان ماه ۱۳۶۲ پنجوین، عملیات والفجر ۴ مزار: امامزاده پنج تن، لویزان 🌸 @kakamartyr3
شهید محسن وزوایی فرمانده گردان حبیب درعملیات فتح المبین —گردان او در این عملیات با نفوذ به عقبه خطه دشمن تا عمق20کیلومتری، توپخانه اش را تصرف کرد و آتش آنرا خاموش ساخت.به این ترتیب راه برای پیشروی نیروها هموارشد ➖➖➖➖ یكی از معجزات الهی كه منجر به پیروزی عملیات شد آخرین شناسایی شب قبل از عملیات بود.من (عباس کریمی))، قجه‌ای و وزوایی برای یافتن بهترین مسیر هدایت گردان به پشت جبهه دشمن و تصرف توپخانه آنها به مأموریت رفتیم. پس از اتمام كار شناسایی برای استراحت دور هم نشسته، كمپوتی را بازكرده و در حالیكه آرام صحبت می‌كردیم مشغول خوردن شدیم و بیكدیگر تأكید می‌كردیم كه قوطی خالی را با خود ببریم تا نشانی از خود بجا نگذاریم. باخوشحالی به مقر بازگشتیم.ناگهان بخاطر آوردیم كه غفلت كرده و قوطی را همانجا گذاشته ایم.دیگر كاری نمی‌توانستیم بكنیم.اوایل شب بعد،چندساعتی پس از حركت گردان،وزوایی با بیسیم اعلام كرد كه راه را گم كرده. همه نگران بودند. به سجده رفته و باگریه به پروردگار التماس میکرد.چندلحظه بعد خبرآمدكه گردان راهش را پیدا كرده وعملیات آغاز شد.بعدهافهمیدم فرمانده گردان مسیررا از روی همان قوطی جامانده پیداكرد راوی: سردار شهیدعباس کریمی @kakamartyr3
💠 عکس تاریخی چهار فرمانده شهید در یک قاب: مجید ثابت، محسن وزوایی، علی طاهری، علی جزمانی ا▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️ ... شاگرد اول کنکور و دانشجوی نخبه دانشگاه شریف دانشجوی پیرو خط امام، در جریان تسخیر لانه جاسوسی طراح و فاتح فرمانده فوق العاده مؤثر در عملیات فتح المبین ... و او که برای باز کردن گره ای از عملیات بیت المقدس از روی جاده خرمشهر-اهواز تا خدا پرکشید 🕊🕊... @kakamartyr3
بسیجی گمنام افتخار حزب الله پرستوی خونین بال 🇮🇷"شهید مجتبی منتظر" متولد : تهران گردان سیف لشگر بیست و هفت حضرت محمّد رسول الله {صلی الله علیه و آله و سلم} شهادت : آبان ۱۳۶۲ پنجوین / عملیات والفجر چهار مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۲۸ / ردیف ۶۷ / شماره ۴ 🔺بخشی از شهید : « این انقلاب، احتیاج به خون دارد باید آبیاری شود با این خون ها با این خون ها، رشد می کند آمریکا از همین شهادت ها می ترسد رسالت شما در مقابل اسلام و این همه شهید و کیفیت ادامه دادن راه آنها و رساندن پیام آنها به همه جهانیان سنگین است نماز جمعه و دعای کمیل را فراموش نکنید چون دشمنان انقلاب مخصوصا منافقین از همین نماز جمعه، می ترسند در لحظات زندگی خود قرآن و دستورات اسلام و زندگی ائمه اطهار {ع} را الگوی خود بدانید » @kakamartyr3
🌿بار اصلی جنگ، امروز به عهده‌ است ⏳ آذرماه ۱۳٦۵ ☀️استادیوم آزادی 🌴سپاهیان محمدرسول‌اللهﷺ دوران @kakamartyr3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید آوینی: دوكوهه ، تو يك پادگان نيستي، توقطعه اي از خاك كربلايي، چرا كه ياران عاشورايي سيدالشهدا را به قافله او رسانده‌اي . دوكوهه در باطن تو هنوز راز اين روزهاي سپري شده باقي است، مي‌دانم؛ اما ديگر خاك توقدمگاه اين كربلاييان آخرالزمان نيست. بعضی ها مارا سرزنش میکنند که چرا دم ازکربلا می زنید! آنها نمیدانند که برای ما بیش از اینکه یک شهر باشد یک افق است ، یک منظرِ معنوی ست که آن را به تعداد شهدا یمان فتح کرده ایم. ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ به یاد (ص) که پیکر مطهرش هنوز در جزیره مجنون مانده و بازنگشته است. @kakamartyr3
📆 آذر ماه ‎ 1365 💠 تهران - اعزام سپاهیان محمد (ص) به سوی جبهه‌ها 🌴 دوران @kakamartyr3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشـاق اگر لقای تو را آرزو ڪنند باید ز خون خویشتن اول وضو ڪنند 🌷 دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف تولد:٢۵ آبان ماه ۱٣۴۴ شهادت: ۵ فروردین ماه ۱٣۶٧ شاخ شمیران - عملیات بیت المقدس ۴ او بر اثر بمباران شیمیایی در ارتفاعات شاخ شمیران تپه یحیی به همراه شهیدان دالایی، زندیه ، مجیری، اکبری، غلامعلی، رمضانی و ... به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊🕊 دوران @kakamartyr3
...! 🌷خدا، شهید مهدی خندان را رحمت کند. مرحله دوم عملیات والفجر چهار به عهده نیروهای تهران بود. ستون بچه‌ها برای عملیات حرکت کرد که شهید خندان سر ستون بود. وقتی به کمین دشمن رسیدیم، همه عزا گرفته بودندکه چطور باید از این کمین رد شوند. فاصله ما تا نیروهای دشمن شش کیلومتر بود. «خدایا چه کنیم؟» تنها جمله ای بود که از دهان همه شنیده می‌شد. 🌷شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او می‌توانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا.... یادتان رفته، همه بخوانید. قول می‌دهم کسی شما را نبیند.» بعد از این درخواست سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از ۱ شب تا ۴ صبح این راه را طی کردند، بدون این‌که کوچکترین اتفاقی رخ دهد. همه این‌ها حاکی از اعتقاداتی است که در جنگ ما نیروهایمان به همراه داشتند. 🌹خاطره ای به یاد ( تولد: روز عاشورای حسینی، شهادت: روز اربعین حسینی) راوی: حجت الاسلام پروازی، روحانی برجسته و محبوب بچه های لشکر ۲۷ در دوران جنگ @kakamartyr3
😉 🌯 یک شب مهدی دیر به خانه آمد. تا رسید منزل، بابا حسابی او را کتک زد. وقتی آمدیم زیر کُرسی، دیدم مهدی نه تنها ناراحت نیست، بلکه دارد می‌خندد. گفتم: چرا می‌خندی؟ داری بابا رو مسخره می‌کنی؟ خیلی بی‌ادبی! گفت: نه آبجی! تو نمی‌دونی چی شد؟ گفتم: چی شد!؟ گفت: من امرو یه چیزی خوردم به اسم که خیلی خوشمزه بود. گفتم: از کجا پول اوردی!؟ گفت: با پولی که بابا واسه کرایه ماشین داده بود، یه ساندویچ خوردم. بعدم مجبور شدم کل مسیرو پیاده بیام. این شد که دیر رسیدم خونه و کتکم خوردم. امّا اون ساندویچِ خوشمزه به این کتک‌خوردنه می‌ارزید. گفتم: پع چرا واسه ما نیاوردی؟ گفت: دفعه دیگه پیاده میام، پولشو واسه تو ساندویچ می‌خرم. 🥰 ❤ 👈 به نقل از خواهرِ سردار ؛ فرمانده‌ی تیپ یکم عمّار ملقّب به منبع: کتاب ، صفحه ۳۶ با کمی اختصار. @kakamartyr3
🥺 «...یک بار رفته بودم هنرستانی که مهدی درس می‌خواند؛ هنرستان دکتر ناصری، در منطقه بود. وقتی رئیس هنرستان را دیدم، به من گفت: آقای محترم! نذارید این بچّه بیاد هنرستان. میاد اینجا و بچّه‌ها رو می‌بره . خودش که دیگه درس نمی‌خونه هیچ، نمی‌ذاره بچّه‌های دیگه هم درس بخونن. البته عیبی نداره، ولی من می‌ترسم توی تظاهرات کشته بشه. حیفه، بچّه‌ی درس‌خون و با استعدادیه.» ¤ به نقل از پدر گرامی سردار دلیر سپاه اسلام ؛ فرمانده‌ی غیور تیپ یکم عمّار از . 👈 منبع زیرنویس: کتاب ارزشمند و خواندنی ، نوشته‌ی گل‌علی بابایی و حسین بهزاد، صفحه ۳۷ 📸 منبع عکس: سایت مشرق نیوز. @kakamartyr3
▫️حاج آقا پروازی، در بخشی از خاطرات رزمندگان لشکر حضرت رسول (ص) در دوران دفاع مقدس چنین می گوید: یکی از رزمندگان لشکر، بیشتر شبها سوالی را می نوشت و زیر سجاده من می گذاشت.‼️ ✳️ من نمی دانستم که او کیست. اما سوالات عجیبی می‌پرسید. برای جواب برخی از آنها مجبور به تماس با قم بودم. ✅ تا اینکه شب عملیات بدر، در پایان سوالش نوشته بود: دیشب در حرم امام رضاع شما را دعا کردم. نامه را که دیدم به فکر فرو رفتم. چون عملیات نزدیک بود هیچ نیرویی به مرخصی نرفته. در ثانی اگر دیشب هم مشهد باشد نمی‌تواند اینقدر سریع برگردد.‼️ آن شب در فکر این رزمنده بودم. به چادرهای گردان عمار رفتم. چهره و رفتار یک رزمنده حالت خاصی داشت. کنارش نشستم و گفتم: شما دیشب مشهد نبودی؟ رنگ از چهره اش پرید. خوشحال شدم که پیدایش کردم. یکباره مسئول گردان فریاد زد و نیروها را برای اعزام به عملیات جمع کرد♦️ بعد از عملیات به سراغ همان چادر رفتم. سراغش را گرفتم. گفتند: شهید شد. او کسی نبود جز پاسدار دلباخته و عارف، سالک الی الله، (فرد در تصویر)، مسئول گروهان، گردان عمار، لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) 🌷 از شهدای خیابان ری تهران او پس از سه بار مجروحیت، در اسفندماه سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر و در شرق دجله آسمانی شد🕊🕊🕊 مزار او در بهشت زهرای تهران: قطعه ۲۷ - ردیف ۱۰۹ - شماره ۱ سه ماه بعد از شهادتش، تنها فرزند او متولد می شود. از شهید زندی خاطرات و کرامات عجیبی نقل می شود. او تحت تاثیر شهید دیگری به نام مجید حشمتی به این درجات رسید! مجید نیز یکی از قله های گمنام در عارفان دفاع مقدس ماست. راوی: حجت الاسلام پروازی، روحانی برجسته و محبوب بچه های لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) در دوران جنگ 📗 برگرفته از کتاب سوی دیار عاشقان. اثر گروه شهید ابراهیم هادی @kakamartyr3
😊 📚 «...یادم هست آن روزها، دخترعمه‌اش در آمریکا درس می‌خواند. یک روز دیدم مهدی نشست و خیلی باحوصله، نامه‌ای برای او نوشت و بعد یک جلد قرآن و یک جلد مفاتیح‌الجنان را با تعداد دیگری از کتب مذهبی، همراه آن نامه بسته‌بندی کرد و برایش به فرستاد. می‌دیدم که چقدر خوشحال است!... به من گفت: اگر یک چنین کتاب‌هایی در آمریکا رواج پیدا کند، برای اسلام و ما، خیلی مفید است. پرسیدم: چطور مادر جان؟ گفت: اسلام دین فطرت و منطق است، دینی که خدای آن به قلم سوگند یاد کرده، خب مردم آمریکا هم فطرت دارند و انسانند و اهل منطق. ما با قرآن و کتاب‌های مکتبی‌مان خیلی راحت می‌توانیم آن‌ها را با اهداف انقلاب‌مان آشنا کنیم.» 👈 به نقل از مادر شهید، برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی ؛ سرگذشت‌نامه‌ی فرمانده تیپ یکم عمّار از شیر کوهستان؛ سردار (سمت راست تصویر) ، صفحه ۴۴ ٢٧_حضرت_محمد_رسول_الله_ص_تهران @
‍ ‍ شهید عباس ورامینی در بخشی از وصیت نامه‌اش خطاب به فرزندش نوشته است: «... خدمت میثم کوچولو سلام عرض می‌کنم و از خدا می‌خواهم که تو یادگارم را در زیر سایه خود حفظ نماید و خود نگهدار تو باشد. میثم جان! بابا رفت به صحرای کربلای ایران، خوزستان داغ، تا شاید درد حسین (ع) را با تمام گوشت و پوست خود حس نماید. بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع) به مشامش برسد، بابا رفت تا شاید بتواند بر رگ بریده حسین (ع) بوسه بزند. بابا رفت تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را برای تمام دل‌هایی که هوای کربلا دارند باز کند، بابا رفت ... شاید دیگر برود و پهلوی تو نباشد اما این را بدان که همه‌چیز ناپایدار است چه برای تو و چه برای من تنها چیزی که باقی می‌ماند و قابل اتکاست خداست میثم جان! سال گذشته در چنین روزی ساعت چهار صبح به دنیا آمدی یکسال از عمرت گذشت چه بسا در چنین روزی که روز به دنیا آمدن تو است بابا پهلویت نباشد اما هیچ عیبی ندارد خدای بابا تو را دوست دارد. پس ناراحت نباش و همیشه به خدا فکرکن تا دلت آرام باشد. پس بابا رفت خداحافظ. ورامینی 14/2/1361»