مراسم عروسیاش خیلی ساده بود. مهمانان زیادی آمده بودند و دوستان کردستان و سپاه هم بودند. ولی بنابر خواهش مهدی و با توافق خانمش، شام به مهمانان نان و پنیر و سبزی دادند.
به همه خوش گذشت و میگفتند: «این نان و پنیر و سبزی از هر غذایی بیشتر به ما چسبید.»
سالروز تولد #شهید_حاج_مهدی_کازرونی یار سردار حاج قاسم سلیمانی مبارک
#عاشقانهای_مادرانه
تو هــمآنی ڪه
دݪـم لڪ زده
ݪبخنـدش را
خاطره نوشت:
اسیر شده بودیم، ما رو بردند اردوگاه العماره داخل اردوگاه؛ تعدادی از شهدای ایرانی رو دیدم معلوم بود بعد از اسارت به #شهادت رسیده بودند...
جمله ای ڪه روی دست یڪی از شهدای اونجا نوشته شده بود با خونـدنش مـو به بدنـم راست شد روی دست آن #شهید با خودکار نوشته شده بود:
"مادر من از تشنگی شہید شدم..."
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#کلام_شهدا 📜
#شهیدعلیرضاخورشیدی🕊🌹
سپاس خداي را كه آغاز كارم را سعادت و پايانش را شهادت قرار داد .
خدايا به من چگونه زيستن را بياموز و خود از مولايم علي چگونه مردن را خواهم آموخت .
خدايا مرگ و زندگي ام در دست توست اگر بخواهي مرا محاكمه كني تسليم تو و در برابر كبريائيت مات و مبهوت هستم.
#چراغ_راه ۳۱
🌺 نوشتهای از شهیدمنا محسن حاجیحسنی کارگر:
" ای قرآن! من شرمندهی توأم اگر از تو آوازِ مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود، همه از من میپرسند چه کسی مُرده است؟ چه غفلتِ بزرگی که میپنداریم خدا تو را برایِ مردگانِ ما نازل کرده است..."
#شهیدمنا #شهیدحاجیحسنیکارگر #قرآن
🇮🇷
اول آبانماه سالروز شهادت
#شهیدخلبان_سیدعلی_اقبالیدوگاهه
جوان ترین استان خلبان و سرلشڪر نیروی هـوایی ارتش در سال 1359 پس از اجڪت از هواپیمایی ڪہ مورد اصابت موشک قرارگرفته بود به اسارت مزدوران عراقی درآمد و به دستور صدام به بیرحمانهترین حالت با دونیم ڪردن پیکرش به فیض شهادت رسید.
"روحششادباذکرصلوات"
💠🍃💠🍃💠
گفتم:"با فرماندهتون ڪار دارم.
" گفت:"الان ساعت یازده است، ملاقاتی قبول نمی ڪنه." رفتم پشت در اتاقش.
در زدم،
گفت:"ڪیه؟
" گفتم:"مصطفی منم.
" گفت:"بیا تو." سرش را از سجده بلند ڪرد، چشمهایش سرخ، خیس اشڪ. رنگش پریده بود. نگران شدم.
گفتم:"چےشده مصطفی؟ خبری شده؟ ڪسی طوریش شده؟" دو زانو نشست. سرش را انداخت پایین. زل زد به مهرش. دانههای تسبیح را یڪی یڪی از لای انگشتهایش رد می ڪرد.
گفت:"یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتهام. برمی گردم ڪارهام رو نگاه می ڪنم. از خودم می پرسم ڪارهایی ڪه ڪردم برای خدا بود یا برای دل خودم."
🌷شهید
مصطفی ردانی پور
#سیره_شهدا
گفتم : نگرانتیم ...
اینقدر موقع اذان توے جاده نزنڪنار
چند دقیقہ دیرتر نماز بخونےچے میشہ؟
افتادے دست کومولهها چۍ؟
خندید!
گفت : تمام جنگ ما بخاطر همین #نمازه
تمام ارزش نمازم
توے اولوقت خوندنشه!
شهیدمهدۍزینالدین
#سیره_شهدا
💠🍃💠🍃💠
و صبح...
یعنی تو...
که با گلِ لبخند...
به وعده گاهِ دل انگیزِ بودن من می آیی...
🌹شهید محمد کیانی🍃🍃
#روزتان_شهدایی
💠🍃💠🍃💠
ای سپید موی عاشق ؛
که زیرکانه شهـادت را صید کردی
این منم ،غرق در هـوای نفس..
راہ نشانم بده
تا در این وانفسای دنیا
دیندار بمانم . . .
فرزانه
حاج رضا
🌹شهید
#شهدا_مدافع_حرم
💠🍃💠🍃💠
بعد از تو ، تا همیشه
شب ها و روزها
بی ماه و مهر می گذرند از کنار ما
اما ...
پشت دریچه ها
در عمق سینه ها
خورشید ِ قصه های تو
همواره روشن است ...
#دلنوشته_شهدا