آخرین جملات شهـید :
من برگشتم
و عقبنشینی نخواهـم ڪرد !
با گلوله های خود ، بہ من حملہ ڪنید
من نمیترسم !
#الشهـیدة_رزان_نجار
#سلاما_لروحڪِ_الطاهـرة
#سوف_نحرر_فلسطین_انشااللہ
#قاب_ماندگار
جمع باصفای شهدا، فرماندهان غیور و دلاور لشگر پرافتخار بیست و هفت حضرت محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
سال ۶۲ قبل از #عملیات_والفجر_چهار
در این عکس تاریخی به غیر از دو نفر همگی به مقام والای #شهادت رسیدند...
مسئولیت ها بر اساس سال ۶۲ و عملیات والفجر ۴ نوشته شده است:
#شهید_منصور_حاج_امینی: معاون گردان مقداد
#شهید_علیاکبر_حاجیپور: فرمانده تیپ ۱ عمّار
#شهید_اسماعیل_لشگری: فرمانده گردان عمّار
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت: فرمانده سرافراز لشگر ۲۷
#شهید_احمد_نوزاد: فرمانده گردان مقداد
#شهید_سعید_خدایی: معاون گردان کمیل
#شهید_قاسم_دهقان: فرمانده گردان ابوذر
#شهید_اسماعیل_ذاکری: معاون گردان انصار
رفتند یاران
چابک سواران
دشمن شکاران
یاران همه رفتند
و تنها مانده ام من...
طیب حاج رضایی چگونه حّر انقلاب شد؟
طیب حاج رضایی ، گنده لات چاقو کش و باج بگیری بود که تمام اراذل اوباش و لوطی ها و کلاه مخملی ها جنوب تهران ازش حساب می برند و به قول معروف هر آنچه همه بدها و بدکردارها داشتند، او یکجا داشت. لوطیها و گندهلاتها میگفتند که طیب از همه لوطیتره . چون از همه بیشتر حبس رفته ، از همه بیشتر دعوا کرده، از همه بیشتر سفره انداخته، از همه بیشتر دست توی جیبش کرده و از همه بیشتر پول میز حساب کرده.معروف بود اگر پول میزش رو حساب میکردی، زنده نمیماندی.
تا اینجای کار ، زندگی طیب، هیچ چنگی به دل نمیزند. اما با این وجود یک نکته بسیار ظریف هم در زندگانی او به چشم میخورد و آنهم عشق بی حد و حساب وی به مولا حسین(ع) سرور و الگوی آزادگان جهان بود.
طیب، به قول خودش ، جز محرم و صفر و ماه رمضان ، اکثر ایام سال را به گناه و خلاف سپری میکرد . اما در این سه ماه عزیز همه چیز را تعطیل و گناهی ازش سر نمی زد ، ماه محرم که میشد ، بزرگترین هیات عزاداری و دسته سینهزنی تهران را راه می انداخت و گسترده ترین سفره های نذری را پهن میکرد .
خلاصه دارای چنان تشکیلات مافیایی و خطرناکی بود که دربار پهلوی هم ازش استفاده میکرد و از اراذل اوباش و چاقو کش ها و چماق دارانش برای برهم زدن مراسمات و گردهمایی های مردمی بهره میبرد .
در جریان قیام و سخنرانی های آتشین حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲ شاه ازش میخواد به مراسم های امام حمله کند ، اما طیب قبول نکرده و میگوید با اولاد حضرت زهرا (س) دشمنی نمیکنم .
با دستگیری حضرت امام توسط ساواک ، طیب حسابی قاطی کرده و در ۱۵ خرداد میدان بارفروشی تهران را به تعطیلی کشانده و با نصب عکس های امام برروی علم های عزاداری چنان دسته عزاداری با عظمت و باشکوهی به راه می اندازد که رژیم حسابی وحشت نموده و بلافاصله دستور دستگیریش را صادر و روزانه زندانش میکنند .
چند ماه نامردانه شکنجه اش کرده و می گویند : باید بگویی که از خمینی پول گرفته و این غایله را راه انداخته ایی . اما طیب مردانه ایستاده و می گوید : من عمر خودم را کرده ام؛ بنابراین حاضر نیستم در پایان عمر خود، به کسی که جانشین ولیّ عصر (عج) است و مرجع تقلید هم هست، تهمت بزنم. من به امام حسین (ع) و دستگاه او، خیانت نمی کنم .
خلاصه از مزدوران پهلوی اصرار و از طیب انکار ، کار را به جایی می رساند که رژیم چارهای جز کشتن و از صحنه خارج کردنش پیدا نکرده و در بامداد ۱۱ آبانماه ۱۳۴۲ به چوبه اعدامش بسته و شهیدش می کند.
نامش جاوید و یادش گرامی
🙏ذکر های آرامش دهنده🙏
┘◄برای هر ترسی « لا اله الا الله »🍃
┘◄برای هر غم و اندوهی « ما شاء الله »🍂
┘◄برای هر نعمتی « الحمد لله »🍃
┘◄برای هر آسایشی « الشکر لله »🍂
┘◄برای هر چیز شگفت آوری « سبحان الله »🍃
┘◄برای هر گناهی « استغفر الله »🍂
┘◄برای هر مصیبتی « انا لله و انا الیه راجعون »🍃
┘◄برای هر سختی و دشواری « حسبی الله »🍂
┘◄برای هر قضا و قدر « توکلت علی الله »🍃
┘◄برای هر دشمنی « اعتَصمتُ بالله »🍂
┘◄برای هر طاعت و گناهی « لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم »🍃
_____التماس دعا_________
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ... 🔆🔆