eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.4هزار عکس
11.7هزار ویدیو
179 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
امان از این لحظات! که جمعی "می‌روند"، و جمعی هم "می‌مانند".. و امان، از آن لحظۀ بازگشت.... جمعی "می‌آیند"... جمع دیگر را " "! جمعی هم "می‌مانند" که "می‌مانند".... 🕊
ای خواهرانم! شمارانیزبه خدامیسپارم و می گویم مارفتیم وکارحسینی کردیم شماهم کارزینبی کنیدوپیامرسان خون شهداباشیدوحجابتان راحتما رعایت کنید. وصیتم به ملت ایران این است که راه شهدا را ادامه داده واز امام امت اطاعت کنید و ای مسئولین امورمملکت، خون شهدا شمارابه این مقام رسانده وای برشمادرکاراین مردم کوچکترین کوتاهی نکنیدکه در روز جزا جلوی شما راخواهند گرفت... والسلام. ✍برشی ازوصیت نامه شهید 🌷 🕊
‌دوستدار شهدا میتواند کانال را تبلیغ کنند تا در جمع شهدا و همدیگر باشیم . و افرادی هم مطلبی از شهدا یا عکس نوشته دارند و دوست دارند در کانال درج کنند به ادمین گروه منتقل کنند. مطالب کانال فقط و فقط مطالب شهداست ادمین اصلی اقدام ب اخبار مستند و معتبر از کانالهای رسمی کشور اقدام به نشر مینماید.. ساعت فعالیت کانال 8صبح لغایت 24 شب دعای خیر خانواده شهدا بدرقه راهتان کانال اول https://chat.whatsapp.com/HFMzNsB7VwuAfLtYN6NffZ کانال دوم https://chat.whatsapp.com/C0fDmvh0Zd0EtJoKsMQgR0
📸 عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد 🔹مادر شهید شاهین باقری: شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هر لحظه منتظر بازگشتش بودم تا جایی که هرگاه کسی درب خانه را می‌زد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب می‌دویدم و هر بار بیش از قبل ناامید می‌شدم. 🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران می‌آمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا می‌رفتم. یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید می‌بارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت. 🔹شاهین ۱۲ اسفند‌ ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش هم در باتلاق‌های این جزیره ماند، اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر شاهین رفتم تنها چند کیلو استخوان تحویلم دادند و آن لحظه به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳ کیلو داشت و آن روز هم ۳ کیلو از استخوان‌هایش را تحویلم دادند.
خوشا آنان‌که با ایمان و اخلاص؛ حریم دوست بوسیدند و رفتند ... ۱۲ اسفند ٦٤ سلیمانیه - عراق منطقه عملیاتی والفجر ۹ عکاس : امیرعلی جوادیان .
روزها اول صبح به سلامی دل خود گرم کنیم و چه زیباست کنارِ یاران خنده بر صبح زدن ...
اول سلام ... میان بچه‌ها عادت بود که مکالمات تلفنی را با کلمه ی "اَلو" پاسخ ندهند. معمولاً همه‌ ی نیروها سخن خود را با "یاحسین" و"یاالله" شروع می‌کردند. اگر کسی جز این سخن را می گفت ، بچه ها یا پاسخ او را نمی دادند و یا خود با اصـطلاح‌ معروفی در جبهه‌ به سخنانشان ادامه می‌دادند. پشتِ در اتاق‌ها نیز نوشته بودند، « اول سلام، بعداً کلام » اگر کسی بدون سلام صحبت می‌کرد، جوابِ او را نمی‌دادند و یا خودشان سلام می‌کردند و می گفتند: «بفرمایید».