eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.5هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
⚽️کنفدراسیون فوتبال آسیا آل کثیر را 6 ماه محروم کرد 🔸سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا خبر داد کمیته انضباطی عیسی آل کثیر، مهاجم پرسپولیس به دلیل نقض قانون 58.1 انضباطی برای مدت 6 ماه از هر گونه فعالیت ورزشی محروم کرد. 🔹این محرومیت آل کثیر به دلیل شادی بعد از گل با پاختاکور که حرکتی نژاد پرستانه اطلاق شد. همچنین این بازیکن 10 هزار دلار جریمه نقدی شد.
🔰 سخن‌نگاشت | در ماجرای دفاع مقدس جای شهید و جلاد عوض نشود 🔻رهبر انقلاب اسلامی: الان انگیزه وجود دارد از طرف دشمنان برای اینکه حقایق شیرین و جذّاب انقلاب که ازجمله‌اش حقایق مربوط به دفاع‌مقدّس است، اینها را در حاشیه قرار بدهند و تحریف کنند و دروغ‌سازی کنند، جای جلّاد و شهید را عوض کنند. ۹۸/۸/۳۰
🔰 سخن‌نگاشت | حقایق اگر درست روایت نشود تحریف میشوند 🔻رهبر انقلاب‌اسلامی: اگر حوادث بزرگ و مهمّ عالم، حقایق عالم اگر درست روایت نشود، یا مکتوم میماند یا تحریف میشود. یک وقتی به یک بزرگی ایراد کرده بودند که شما چرا قضیّه‌ی امام حسین و عاشورا و اینها را این‌جور باعظمت اجرا میکنید؟ گفته بود که ما از مسئله‌ی غدیر تجربه پیدا کردیم؛ عاشورا را دیگر نمی گذاریم مکتوم کنید. ۹۸/۸/۳۰
. . امام خامنه‌ای: «اگر همسران جوانی که شوهران فداکار و جوانمردشان به میدانهای نبرد رفته بودند، به بهانه‌ی داشتن فرزندان خرد، زبان شکوه باز می‌کردند، باب شهادت و مجاهدت بسته می‌شد. شما به گردن این انقلاب و این کشور و این ملت و تاریخ ما حق دارید.» ۱۳۸۰/۱۱/۲ ╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╯
🔸عملیات مسلم ابن عقیل اولین ماموریت لشکر۱۰سید الشهدا (ع) بعد از تاسیس خلاصه گزارش عملیات : نام عمليات : مسلم بن عقيل ( ع ) زمان اجرا : ۹مهر ماه۱۳۶۱ مدت اجرا :۷ روز مكان اجرا : سومار در جبهه مياني جنگ رمز عمليات : يا ابا الفضل العباس ( ع ) تلفات دشمن : ۴۲۷۵ نفر كشته ، زخمي و اسير ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش اهداف عمليات : تصرف همه بلندي هاي مشرف به شهر مندلي عراق و تامين مرز جبهه مياني و آزاد سازي بخشي از خاك ايران به همراه پس زدن دشمن از غرب شهر سومار وسعت منطقه آزادشده: ۱۳ كيلومتر مربع ِ
📻 تأثیر گذارترین رسانه زمانِ جنگ ... در دسترس‌ ترين وسيله ارتباطی برای همگان بود. از اين‌رو همه افراد برای آگاهی از اخبارِ پيروزی در جنگ از راديو استفاده می‌كردند. عکاس: سعید حاجی خانی
عکسی از شهید مهدی در ۲۸ سالگی که از شدت خستگی به قول همسرش شبیه پیرمرد ۶۰ ساله شده! این قهرمانان ترک این جور فداکاری کردن تا حتی یک ذره خاک ایران تجزیه نشه
🔰امید من به شما جوانان است، امید من به شماست که ان شاء اللّه مقدرات کشور ما بعد از این در دست شماها باشد و شماها وارث این کشور باشید. 📅 امام خمینی(ره) | ۱۷ فروردین ۱۳۵۸
همسرانه شهداء
چای بی تــو سرد نمی‌شود داغش روی دل می‌ماند ... #%
اول عملیات شهید شدن و یا به سختی مجروح شدن ..! از آنجا که بچه‌ ها قبول قربانی را از ناحیه‌ حق‌تعالی مشروط به اخلاص می‌دانستند و جراحت و شهادت را نوعی پذیرفتن و جلب رضایت او ، وقتی عده‌ای به یکی از این دو توفیق می‌رسیدند، می‌گفتند: پارتی شان کلفته :)
الهی هیچ مسافری از رفیقاش جا نمونه ... هیچ چیز به اندازه ی ماندن در مقر و عدم شرکت در عملیات، برای بچه‌ها ناخوشایند و عذاب‌آور نبود. در این موقع بود که به زمین و زمان بد می‌گفتند... خصوصاً به دوستانی که قرار بود به خط بروند و در عملیات شرکت کنند مثلاً با حرص و اشک و آه می‌گفتند : « الهی بروید دیگر... برگردید. » یعنی این که الهی سالم بمانید و شهید و مجروح نشوید ، تا دل ما خنک شود. این صحنه‌ها هم گریه‌دار بود و هم خنده‌آور!
چه زیباست امشب با یادِ تو خواب رفتن
✍دلنوشته ای از همرزم شهید یادت هست، اسمت را گذاشته بودند «پیشکسوت تفحص قم» و خودت می گفتی: «نه بابا. ما بیل و کلنگ و عمله ایم.» نقطه های صفر مرزی را، خاکریزها را، همه محورهای زیر خاک و رمل رفته را، مثل کف دست بلد بودی. پاهایت آشنا شده بودند با همه سنگرها و محورها. مقر تفحص را یادت هست؟ ۲۶ فروردین ۱۳۸۰، همان روز اول ورودم به اطاق فرماندهی مقر دعوتم کردی. مدارکم را که دیدی، برگ مأموریتم را روبه رویم گذاشتی و شروع کردی به گفتن تذکرات، آن قدر جدی و آرام و خلاصه و ساده که ترس وجودم را گرفت. «شاید نتوانم؟» و تو آرام امید دادی و من تازه می فهمیدم: «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما درجات منه و مغفره و رحمه»(۹۵ و ۹۶ نساء) یعنی چه؟ تو روز و شبت را گذاشته بودی برای یافتن پیکر شهدا و همسر و تنها فرزندت یعنی روح الله را در شهر تنها گذاشته بودی، نه آنکه دوستشان نداشتی؛ داشتی، از همه آدم های رمانتیکی نسل آهن و سیمان امروز هم بیشتر، اما دنبال چیزی بودی که من با همه سلول هایم، در کنار تو درکش کردم. «و لهدیناهم صراطا مستقیما و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا»( ۶۸ و ۶۹ نساء) و اصلا صراط مستقیمی جز مسیر پیامبران و راستگویان و شهدا و نیکوکاران مگر هست؟ و چه زیبا تو و دوستانت در آن قرار داشتید؛ رفیقانی بهتر از همه عالم. یادت هست روزی روی صندلی مخصوص خادمان حرم مطهر نشسته بودی که به شوخی بهت گفتیم:«حاج عباس این جا که شهید نیست! این جا دنبال چه می‌گردی؟» و با همان لبخند همیشگی‌ات، پاسخی حکمت آمیز دادی: «این جا دنبال شهید نمی‌گردم، این جا دنبال شهادت می‌گردم.» 📎فرماندهٔ اطلاعات سپاه قم و مسئول تفحص لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب 🌷 ولادت : ۱۳۴۶/۷/۷ قـم شهادت : ۱۳۹۱/۴/۳۰ درگیری باگروهک پژاک ، غرب کشور
ﺑﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺧﻮد ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: آﯾﺎ ﻣﯽ داﻧﯿﺪ ﺑﺮای ﭼﻪ ﭘﺸﺖ اﯾﻦ ﻣﯿﺰ ﻧﺸﺴﺘﻪ اﯾﺪ؟ ﺑﺮای آن ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﺪ ﻋﻨﺼﺮی ﻣﻔﯿﺪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺖ رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ درد ﻣﺤﺮوﻣﯿﻦ ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﯿﺰ از آﻧﺎن ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺑﺘﻮاﻧﯿﺪ در ﯾﮏ ﭘﺴﺖ ﺣﺴﺎس اﻧﻘﻼﺑﯽ ﻓﻌﺎل ﺑﺎﺷﯿﺪ و ﺧﻮد ﮐﻪ از ﻗﺸﺮ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﯿﻦ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﺑﺎری از دوش ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﺎن ﺑﺮدارﯾﺪ. 🌷 ولادت : ۱۳۳۶/۵/۲ دامغان شهادت : ۱۳۶۰/۷/۵ تهران ، درگیری با منافقین
باز شب شد و دلتنگـی مـا روشن شد ... 🌹
🔸باور نمی‌کنید، اگر بگویم ۴۰ کیلومتر پیشروی کردیم. مطمئن هستم که باور نمی‌کنید. خود ما هم باور نمی‌کردیم، اما سرهنگ(آبشناسان) بی‌توجه به اضطراب ما و موقعیت دشمن تا آنجا جلو رفته بود. 🔹طی یک کمین در محور دشت عباس، دو خودرو عراقی را منهدم کردیم و حدود ۱۵ نفر از نیروهای عراق را اسیر کردیم و برگشتیم عقب. در تمام طول راه، سرهنگ با نقشه راه را کنترل می‌کرد که گم نشویم. 🔸وقتی برگشتیم و سرهنگ گزارش کار را ارائه کرد، دهان فرماندهان از تعجب باز مانده بود، این کار را با هیچ قاعده‌ای جور درنمی‌آمد و سرهنگ با طرح و فکر خودش آن را به انجام رسانده بود، بدون دادن حتی یک نفر تلفات. 🔹یکی از افسران جلو آمد و با حالتی ناباورانه که عمق حیرت و بهت او را آشکار می‌کرد: پرسید: جناب سرهنگ، من اصلا متوجه نمی‌شوم، آخر چطور می‌شود که شما ۴۰ کیلو متر وارد خاک دشمن بشوید، بکشید و بگیرید، بدون حتی یک کشته؟ 🔸دستی به ته ریش چند روزه صورتش کشید و لبانش را به خنده باز کرد، صدای مردانه و پر هیبتش در گوشمان پیچید: این کار من است. من یک افسر نیروی مخصوص هستم، انجام عملیات نفوذی و ضربه زدن به دشمن در خاک خودش با حداقل نفرات و تلفات جزو وظایف من است. من کاری بیشتر از وظیفه خودم انجام نداده‌ام. ✍به روایت همرزم شهید ممکن است مرا در حال مبارزه ببینیداما هرگز در حال تسلیم شدن نمی بینید ؛ چون من یک ارتشی هستم... 📎فرماندهٔ قرارگاه حمزه سیدالشهدا ، فرماندهٔ لشگر۲۳نیروهای ویژه 🌷 ولادت : ۱۳۱۵/۲/۱۹ تهران شهادت : ۱۳۶۴/۷/۸ سرسول کلاشین عراق، عملیات قادر
دلم فریاد می‌خواهد ولی در انزواے خویش چہ بی آزار با دیوار نجـوا می‌ڪنم هر شب... 🌷 🌹