رهبر انقلاب طی حکمی حجت الاسلام مصطفی رستمی را به عنوان رئیس نهاد نمایندگی در دانشگاهها منصوب کردند: دانشگاه مهمترین مرکز تولید و گسترش و افزایش دانش و دانشمند است/ حضور علمای دین و فضلای روشن بین، باید بتواند خروجی مطلوب این تلاش مبارک و تعهد اخلاقی را تضمین کند و دانشگاه را پرورشگاه انسانهای بزرگ و مدیران کارآمد آینده کشور و دانش آموختگان صالح و فرزانه و پرکار و پرنشاط سازد.
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
*ضرب شصت بسیجیان*
*سراسر کشور*
*به احتکار گران*
*صد ها انبار احتکار گران را کشف*
*وبه تعزیرات معرفی نمودند*
*خدا قوت بسیجیان عزیز*
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
🎥🔴 مامور پلیس: راننده لندکروز جلوی بیمارستان به من حمله کرد و گفت سه میلیارد کنار میگذارم و همینجا خاکت میکنم!/ گفت فقط قیمت کفش من سه میلیون تومان است و تو با حقوق هشتصد هزار تومانی نمیتوانی با من طرف شوی!
# 🇮🇷
خداییش تا اخر گوش بدید فرمایشات حضرت امام دل ها را نور به قبرش بباره با ای فرمایشات الله اکبر 👆👆🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ماجرای بچه محله امام رضا، قاسم رضایی را شنیدم، یاد این جمله آرتور کاستلر نویسنده غربی افتادم که میگوید: «آدمی هیچ گاه نمی تواند خود را متقاعد کند که تمام اینها واقعیت است یا یک بازی بغرنج...». به راستی مانده بودم این که حکایت می شود، واقعیت بود یا یک کذب محض؟
قاسمِ دهه ۶۰ در قله جوانی برای دفاع از کشورش به میدان جنگ شتافت و در همان معرکه بر اثر موج گرفتگی مبتلا به عوارض اعصاب و روان شد. جوان رعنای مشهدی، سه دهه بعد، به دلیل مشکلات ناشی از همان مجروحیت تعادل ذهنیاش را از دست داده و در اتفاقی ناپدید میشود. با پیگیری های خانواده پس از مدتی خبری از او به دست می آید که بیشتر به شوخی شبیه است؛ ماموران نیروی انتظامی قاسم را دستگیر کرده و سپس به خاطر شباهت چهره اش به اتباع افغانستان، از قم به زابل فرستاده و از آنجا از کشور اخراجش کرده و راهی افغانستانش کرده اند.
قاسم از کشور خود غریبانه اخراج میشود اما به کدامین گناه؟
این زخم خورده میادین جهاد و شهادت، یکه و بی کس، بیمار و آواره ی غربت، پس از مدتی در یک روستای بد آب و هوای افغانستان واقع در ولایت نیمروز به خاطر گرسنگی و سرما جان می دهد و پیکرش در میان ۵۰ قبر مجهول الهویه دفن میشود، امروز حتی معلوم نیست کدام مزار متعلق به اوست
یکی تکذیب میکند، یکی شانه خالی میکند، یکی میگوید ما پیگیری کردیم، یکی یارانه ای را که قطع بوده وصل میکند، دیگری با خدم و حشم به خانه محقر قاسم، لشکر میکشد و آن دیگری با دوربینش خانواده را ملامت میکند که چرا از اول به ما نگفتید؟
از فاطمه خانم پرسیدم زمانی که همسرت ناپدید شد به بنیاد شهید نرفتی؟!
پاسخ میدهد: «چرا همان ابتدا رفتم اما به من گفتند متاسفانه از ما کاری ساخته نیست! »
از قضا سردار رحیمی رییس پلیس تهران در گفتوگو با خبرنگاران از اساس این موضوع را تکذیب کرد و گفت: «در تهران چنین موضوعی اتفاق نیافتاده و من چنین موضوعی را تکذیب میکنم
آن بخش از اظهارات سردار درباره عدم وقوع چنین حادثه ای در تهران درست است اما این که «اصلاً وقوع چنین خطایی امکانپذیر نیست» ناظر بر چیست، در حالی که این فاجعه در قم رخ داده است. و از همه مهم تر، حالا که صحت این قصور و فاجعه تایید و معلوم شده شده «وقوع چنین خطایی امکانپذیر است!» چرا هیچ کدام از مسئولان نیروی انتظامی توضیحی در این مورد نمیدهند؟
نیروی انتظامی که به گفته سردار رحیمی به دلیل پروسه محکمِ حاکم، مبنی بر رد مرز اتباع از جمله انگشت نگاری، وقوع چنین خطایی را امکانپذیر نمی داند، چرا توضیح نمی دهد که چگونه قاسم رضایی را رد مرز نموده است، (در حالی که حتی اگر حالت غیر عادی او را نادیده بگیریم) او به چه حکمی رد مرز شده است؟
https://www.google.com/amp/s/www.mashreghnews.ir/amp/888497/
به جای بستن دهان خانواده جانباز رضایی به درد یکسالهشان رسیدگی کنید +عکس و سند
www.google.com/amp/www.farsnews.com/amp/13970611000621
ادامه مطلب در خصوص این جانباز ب لینگ ها مراجعه کنید