eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.5هزار دنبال‌کننده
80.7هزار عکس
15.8هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
راوی : دکتر احمدرضا بیضایی [برادر شهید محمودرضا بیضایی] حدود ده سال پيش بود كه سر مزار شهيد على اكبر جوادى، فرمانده گردان تخريب لشگر ٣١ عاشورا، بطور اتفاقى با يكى از رزمنده هاى قديمى رفيق شدم. همان روزهاى اول رفيق شدنمان بود و طبق معمول، صحبت جنگ بود كه تلفنش را برداشت و زنگ زد به كسى و بعد از اينكه مكالمه اش تمام شد گفت: حالش را دارى برويم ديدن يك جانباز؟ گفتم: برويم. كمى ميوه خريديم و رفتيم خانه جانباز عزيزى كه وقتى او را ديدم، به سختى نفس مى كشيد و اصلا به سختى زنده بود.  بسيار حال نامساعدى داشت. آلبوم مفصلى از تصاوير شهداى لشگر عاشورا داشت كه موقع ورق زدن آن، از او درباره شهيد جوادى پرسيدم و اينكه آيا او را از نزديك ديده بود؟ گفت: مأموريتى كه شهيد جوادى در عمليات بدر در آن شهيد شد مأموريت من بود ولى من روى جاده بصره - العماره مجروح شدم و آقا مهدى (باكرى) دستور داد ما را كشيدند عقب و على اكبر جوادى و يك نفر ديگر را مأمور كرد كه بروند روى جاده.  شهيد جوادى موتور مرا برداشت و به همراه آن برادر ديگر سريع راهى شدند بسمت محل مأموريت. در عمليات بدر هواپيماهاى عراقى شديدا جاده را بمباران مى كردند. شهيد جوادى تازه رفته بود روى جاده و من داشتم با چشمانم تعقيبش مى كردم كه يك هواپيماى عراقى رسيد و بسمت دو تا موتورى كه روى جاده در حركت بودند شيرجه رفت طورى كه من فكر كردم می خواهد مثل عقاب آنها را از روى جاده بردارد و با خودش ببرد. در آن لحظه راكتى شليك كرد كه بين دو موتور فرود آمد. در اثر انفجار آن راكت سر على اكبر جوادى جدا شد و مثل توپى كه روى جاده بخورد، چندين بار به سطح جاده برخورد كرد و از جاده پرتاب شد بيرون ....😔 خوش به حال شهدایی که رسیدند آخر با شهـادت به سرانجام اباعبدالله ۳۱عاشورا
آنان که خط به خط ، ز شهادت قلم زدند از عشقِ سرخِ خونِ خداوند ، دم زدند ..... ۲۵ڪـــربـــلا
شهدا ... آخر تیپیولوژی بودن یه تیپی زدن ، که خدا نگاهشون کرد ۱۴_امام‌حسین
أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ذکر خدا را فراموش مکن ... ۲۷_حضرت‌رسولﷺ
🐴 قاطِرلانس بجای آمبولانس ... در عملیات‌های شمال‌غرب کشور و مناطقِ کوهستانی کردستان و آذربایجان غربی استفاده از قاطر نقش مهمی داشت. این قاطرهای مقاوم گاهی مهمات و آذوقه را برای رزمندگان جابه‌جا می‌کردند و گاهی هم نقش آمبولانس را بازی می‌کردند. ۸_نجف_اشرف 💠
. آیا این شهید را می‌شناسید؟ ژاک پاولوفسکی عکاس فرانسوی یک لحظه از عملیات خیبر را از ۳۷ سال پیش برای ما منجمد کرده و نگه داشته است. نمی‌دانیم بعد از گرفتن عکس، بعثی‌ها با پیکر شهید عزیزمان چه کرده‌اند؛ شاید به همراه ده‌ها پیکر دیگر در یک گور دسته‌جمعی. آیا تا امروز خانواده‌ی او از سرنوشت عزیزشان باخبر شده‌اند؟ آیا هنوز چشم‌هایی منتظر خبری تازه از اوست؟ سایت خارجیِ فروشنده‌ی عکس، مکان و زمان عکس را البیدا در عراق و دهم اسفند شصت‌و‌دو نوشته است. سندها و کالک‌های عملیاتیِ ما این مکان را البیضه می‌نامد؛ جایی که در عملیات خیبر محور تهاجمی نیروهایی از لشکر پنج نصر خراسان و تیپ پانزده امام حسن مجتبی بود. برخی از رزمندگان تیپ امام حسن مجتبی خاطراتشان از حضور در این منطقه را منتشر کرده‌اند. به احتمال فراوان این شهید از این تیپ باشد. در ابتدای عملیات ایرانی‌ها به البیضه و الصخره رسیدند اما در ادامه، عملیات سخت شد و نیروها شرایط سختی را در محاصره‌ی دشمن سپری کردند. یک هفته مقاومت کردند و در نهایت بخشی اسیر، برخی شهید و برخی با قایق عقب آمدند. اگر از رزمندگان خیبر، به ویژه رزمندگان تیپ امام حسن مجتبی یا لشکر پنج نصر خراسان کسی را می‌شناسید، برای شناسایی این شهید عزیز، تصویر را برایشان بفرستید. #ایران#خیبر#ژاک_پاولوفسکی#لشکر-نصر_خراسان
. آیا این شهید را می‌شناسید؟ ژاک پاولوفسکی عکاس فرانسوی یک لحظه از عملیات خیبر را از ۳۷ سال پیش برای ما منجمد کرده و نگه داشته است. نمی‌دانیم بعد از گرفتن عکس، بعثی‌ها با پیکر شهید عزیزمان چه کرده‌اند؛ شاید به همراه ده‌ها پیکر دیگر در یک گور دسته‌جمعی. آیا تا امروز خانواده‌ی او از سرنوشت عزیزشان باخبر شده‌اند؟ آیا هنوز چشم‌هایی منتظر خبری تازه از اوست؟ سایت خارجیِ فروشنده‌ی عکس، مکان و زمان عکس را البیدا در عراق و دهم اسفند شصت‌و‌دو نوشته است. سندها و کالک‌های عملیاتیِ ما این مکان را البیضه می‌نامد؛ جایی که در عملیات خیبر محور تهاجمی نیروهایی از لشکر پنج نصر خراسان و تیپ پانزده امام حسن مجتبی بود. برخی از رزمندگان تیپ امام حسن مجتبی خاطراتشان از حضور در این منطقه را منتشر کرده‌اند. به احتمال فراوان این شهید از این تیپ باشد. در ابتدای عملیات ایرانی‌ها به البیضه و الصخره رسیدند اما در ادامه، عملیات سخت شد و نیروها شرایط سختی را در محاصره‌ی دشمن سپری کردند. یک هفته مقاومت کردند و در نهایت بخشی اسیر، برخی شهید و برخی با قایق عقب آمدند. اگر از رزمندگان خیبر، به ویژه رزمندگان تیپ امام حسن مجتبی یا لشکر پنج نصر خراسان کسی را می‌شناسید، برای شناسایی این شهید عزیز، تصویر را برایشان بفرستید. #ایران#خیبر#ژاک_پاولوفسکی#لشکر-نصر_خراسان
سقای دشت کربلا اباالفضـل ... ۲۷_‌حضرت‌رسولﷺ
« الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی» طلایه‌دار سپاهم بلند کن سر را غم تو می‌شکند قامتِ برادر را ... تصویری از حاج قاسم بر بالین پیکر برادر شهیدش ۴۱_ثارالله
به اسیر کن مدارا ... مهمان‌نوازی فرمانده از اسرای‌ عراقی ! « عملیات کربلای یک » در تیرماه ۱۳۶۵ یکی‌از میدانهای سخت‌وحساس نبرد بود که فرمانده «صراف» این شهید گرانقدر ابهتِ دشمن را شکست .... و در ادامه در رویارویی با دشمنی که تا دقایقی پیش پشت تانک نشسته بود و با گلوله مستقیمِ تانک نفر را شکار می‌کرد و حالا اسیر شده گفتگو می‌کند و به آنها یادآور میشود که خطری تهدیدشان نمیکند و می‌توانند لباس‌های خود را در بیاورند تا کمی خنک شوند و پاهایشان که داغ شده بود را از پوتین خارج کنند تا پاهایشان هوا بخورد. سپس کلمن آب یخ آماده و در ادامه از آنها پذیرایی می‌کند ... پ.ن: مدارا با اسیر را از مکتبِ علی(ع) آموخته‌‌اند ... ۲۷_حضرت‌رسولﷺ @
به اسیر کن مدارا ... مهمان‌نوازی فرمانده از اسرای‌ عراقی ! « عملیات کربلای یک » در تیرماه ۱۳۶۵ یکی‌از میدانهای سخت‌وحساس نبرد بود که فرمانده «صراف» این شهید گرانقدر ابهتِ دشمن را شکست .... و در ادامه در رویارویی با دشمنی که تا دقایقی پیش پشت تانک نشسته بود و با گلوله مستقیمِ تانک نفر را شکار می‌کرد و حالا اسیر شده گفتگو می‌کند و به آنها یادآور میشود که خطری تهدیدشان نمیکند و می‌توانند لباس‌های خود را در بیاورند تا کمی خنک شوند و پاهایشان که داغ شده بود را از پوتین خارج کنند تا پاهایشان هوا بخورد. سپس کلمن آب یخ آماده و در ادامه از آنها پذیرایی می‌کند ... پ.ن: مدارا با اسیر را از مکتبِ علی (ع) آموخته‌‌اند ... ۲۷_حضرت‌رسولﷺ
تمام عمر به دوشم نشاندمت با عشق همیشه خواستم ازمن بزرگتر باشی به روی دوش پدرمی‌روی و حالش را نمی‌شودکه بفهمی مگرپدر باشی در حال بدرقه فرزند محمدعلی آسایش ۳۱عاشورا