شوخی با امدادگران ...
یک بار کـه با یکی از امـدادگـرهـا ، برانـکاردِ
لوله شدهای را برای حمل مجروح باز کردیم،
چشممان به عبارت حمل بار بیش از ۵۰کیلو
ممنوع افتاد.از قضا مجروح نیز خوش هیکل
بود. یک نگاه به او و یک نگاه بهعبارت داخل
برانکارد میکردیم. نه میتوانستیم بخندیم و
نه میتوانستیم او را از جایش حرکت بدهیم.
بنده خدا این مجروح نمی دانست چه بگوید.
بالاخره حرکت کردیم و در راه، کمی میآمدیم
و کـمی هـم می خندیدیم .افراد شـوخ طبـع ،
دست از برانکـارد خون آلود حملِ مجروح هم
برنداشته بودند .
#شوخ_طبعی
#لبخندهای_خاکی
گربههای عرب ...
در فاو گربه زیاد بود ...
یک روز یکی از این گربه ها به پایین خاکریز
آمده بود، ما بخاطر اینکه گربه ترکش نخورد
و بلایی سرش نیاید ، میگفتیم:
« پیشته ، پیشته »
در همین لحظه، علیرضا کوهستانی هم آمد،
تا دید دارم گربه را پیشت میکنم، و گربه هم
به حرف من توجهی نمی کند، گفت:
« رضا جان ! مثل این که فراموش کردی تویِ
عراق هستیم و این گربه هم عراقی هست،
ببین تکان نمی خورد، حرفت را نمی فهمد
تو باید عربی باهاش حرف بزنی، باید بگویی:
« الپیشت ـ الپیشت » :)
راوی : رضا دادپور
رزمنده بهداری لشکر۲۵ کربلا
#شوخ_طبعی
#لبخندهای_خاکی
وقتی جنگ شیرین میشد!
با بستنیهای حصیری خاطره ...
#نوش_جان
#مردان_بی_ادعا
دلهایی که
در مسیر عاشقی
کـم بیاورنـد
میمیرنـد ....
#سرباز_عراقی
#دفاع_مقدس
بر غربت این پیکرهای جامانده
چه شب ها و روز ها
که خاک، باد، باران ، و ستارهها ...
مرثیه ها خواندند
و بسا همسفران !
که نوحه سر دادند :
" خجل از روی تو در این دشتم "
"حلالم کن که بی تو برگشتم "
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات
یادی کنیم
از بخور بخورهای جبهه ها
چه راحت تیر و ترکش میخوردن .!!
#مجروحین
#دفاع_مقدس
#پوستر |۵ مرداد ۱۳۶۷؛سالروز عملیات مرصاد
منافقان به قصد تهران حرکت کردند اما در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه با شکستی مفتضحانه میدان را خالی کردند
پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مردم آن روز به میدان آمدند و کسی از جنگ خسته نبود...!
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #موشن_گرافیک | عملیات مرصاد، حماسه ارتش صیاد
📆 ۵ مرداد، سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد