🤔چرا زمان زود میگذره...
آیا دقت نموده اید چقدر زمان سریع میگذرد طوری که متوجه نمیشویم کی روزمان شب شد ،کی یک ماه و سال گذشت؟
👇به روایت زیر توجه کنید:
🌎⏰ امام علی علیه السلام:👌
⏳ در آخرالزمان برکت از سال و ماه و روز و هفته و ساعت برداشته می شود.
هرسالی به قدرت یک ماه
و هر ماهی به قدر یک هفته،
و هر هفته ای به اندازه
یک روز و هر روزی به قدر
یک ساعت می گذرد
و در آن زمان سختیها
بسیار شده و عمرها کوتاه می گردد.
📗کنز العمال، ج 14، ص 244.
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
امام على عليه السلام:
میهمانت را گرامى بدار، اگر چه حقير باشد
أكرِم ضَيفَكَ وإن كانَ حَقيرا
📚غررالحكم حدیث 2341
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
#قضاوتهای_امیرالمومنین(ع)
#تو_گمشده_ما_نیستی...
دو نفر از دانشمندان یهود که به پیامبر گرامی اسلام (ص) علاقه زیادی داشته و مکرر به نزد آن حضرت رفته به سخنانش گوش فرا می دادند پس از وفات آن بزرگوار پیوسته از خلیفه و جانشین او پرسش می نمودند و می گفتند: هیچ پیغمبری از دنیا نرفته مگر آن که جانشینی از اهل بیت خودش که با او خویشاوندی نزدیک داشته و دارای مقامی رفیع و منزلتی منیع بوده به جای خود معین کرده تا قوانین و برنامه آئینش را در میان ملت و امتش برپا دارد.
روزی یکی از آن دو به دیگری گفت: آیا تو خلیفه پس از این پیغمبر را می شناسی؟ گفت: نه، ولی نشانه های او را در تورات خوانده ام که شخصی است اصلع و زرد چهره، و نزدیکترین مردم است به رسول خدا صلی الله علیه و آله.
چون وارد مدینه شدند از جانشین پیامبر (ص) سوال نموده آنان را به نزد ابوبکر راهنمایی کردند. آن دو به نزد ابوبکر رفته و با اولین برخورد گفتند: این مرد گمشده ما نیست. آنگاه از او پرسیدند: قرابت تو با رسول خدا چیست؟
ابوبکر گفت: من مردی از عشیره او هستم و دخترم عایشه نیز همسر او می باشد. گفتند: آیا غیر از این قرابتی داری؟ گفت: نه. گفتند: پس ما را به شخصی برسان که از خودت داناتر باشد، زیرا تو آن نشانه هایی را که ما در تورات برای جانشین این پیغمبر خوانده ایم دارا نیستی.
ابوبکر از شنیدن سخنانشان برآشفته، خواست آنان را بکشد. و سپس ایشان را به نزد عمر هدایت کرد، چون می دانست که اگر آنان نسبت به عمر ابراز مخالفت کنند، عمر تحمل ننموده ایشان را مجازات خواهد کرد. پس به نزد عمر آمده و از او پرسیدند: خویشی تو با پیغمبر چیست؟ عمر گفت: من از قبیله او بوده و دخترم حفصه نیز همسر او می باشد. گفتند: آیا غیر از این هم قرابتی داری؟ گفت: نه.
گفتند: تو گمشده ما نیستی، و آنگاه از او پرسیدند پروردگارت کجاست؟ عمر گفت: در بالای هفت آسمان. گفتند: پس جای دیگر نیست؟ گفت: نه. گفتند پس ما را به شخصی دلالت کن که از خودت داناتر باشد. عمر آنان را به نزد حضرت امیر (ع) هدایت کرد.
چون به نزد آن حضرت (ع) رسیدند....
ادامه داره ....
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
4_5866318550536291587.mp3
زمان:
حجم:
2.39M
فایل صوتی کامل
نواهنگ فوقالعاده زیبا و شنیدنی حضرت اباالفضل (ع)👌
ای سرور و سالار حرم خانه ابالفضل
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
#برای_دیگران_ارسال_کنید🌷
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
امام على(ع)
🔶هیچ کار زشتى، رسواییاش بیش از #نادانى نیست.
👈چقدر زشت است براى انسانِ #خوش_چهره که نادان باشد مانند خانه زیبایى که ساکنانش پلید باشند و یا باغى که جغد، آنرا آباد کند. یا گله شترانى که #گرگى از آن پاسدارى کند.
📙عیون الحکم و المواعظ، ص 534
🔷امام علی علیه السلام فرمود:
🔶 خداوند برای ما، #شیعیان و پیروانی برگزیده است که ما را #یاری می کنند، با خوشحالی ما #خوشحال می شوند و در #اندوه و غم ما، #محزون می گردند.
📙غرر الحکم، ج 1، ص .235
#در_ثواب_نشر_سهیم_باشید↙️
•••✾❀🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
#امنیت_اتفاقی_نیست 🌸
رسول خدا(ص): دو نعمت است كه شكر آنها گزارده نمی شود : #امنيت و سلامتى.
📚الخصال، ص 34
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
امام على عليه السلام:
با چيره شدن بر عادتهاست كه مى توان به بالاترين مقامات رسيد
بِغَلَبَةِ العاداتِ الوُصولُ إلى أشرَفِ المَقاماتِ
📚غررالحكم حدیث 4300
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
#قضاوتهای_امیرالمومنین(ع)
#تو_گمشده_ما_نیستی...
چون به نزد آن حضرت (ع) رسیدند با اولین نگاه گفتند: این همان کسی است که نشانه هایش را تورات خوانده ایم؛ اوست وصی و خلیفه این پیغمبر؛ اوست پدر حسن و حسین؛ اوست شوهر دختر پیغمبر؛ اوست آن کسی که حق، با او بستگی دارد؛ و آنگاه از آن حضرت (ع) پرسیدند قرابت تو با پیامبر چیست؟
فرمود: پیامبر برادر من و من وصی اویم، و من اولین کسی هستم که به او ایمان آورده ام. و شوهر دخترش فاطمه هستم. گفتند: این قرابتی است بزرگ و فاخر، و نشانه ای است که آن را در تورات خوانده ایم.
آنگاه از آن حضرت (ع) پرسیدند: پروردگار تو کجاست؟ علی (ع) فرمود: اگر بخواهید شما را خبر دهم از آنچه که در عهد پیغمبر شما موسی واقع شده و مشکل شما را حل می کند، و اگر بخواهید شما را آگاه سازم از آنچه که در زمان پیغمبر ما محمد (ص) روی داده که سوال شما را پاسخ می گوید.
گفتند: ما را خبر ده از آنچه که در زمان پیغمبر ما موسی روی داده است. علی (ع) فرمود: چهار فرشته از چهار سوی جهان آمده و به هم رسیدند؛ یکی از خاور و دیگری از باختر، سومی از آسمان و چهارمی از زمین، پس فرشته ای که از خاور آمده بود به فرشته باختر گفت: از کجا آمده ای؟ گفت: از نزد پروردگارم؛ و فرشته ای که از باختر آمده به فرشته خاور گفت: از کجا آمده ای؟ گفت: از نزد پروردگارم؛ و فرشته آسمانی به فرشته زمینی گفت: از کجا آمده ای؟ گفت: از نزد پروردگارم؛ و فرشته زمینی به فرشته آسمانی گفت: از کجا آمده ای؟ گفت: از نزد پروردگارم؛ این بود جریانی که در عهد پیغمبر شما موسی روی داده که پرسش شما را پاسخ می دهد.
و اما آنچه در زمان پیغمبر ما در این باره آمده آیه شریفه قرآن است: «ما یکون من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم، ولا خمسه الا هو سادسهم ولا ادنی من ذلک ولا اکثر الا هو معهم» (مجادله، 7) هیچ سه نفری با هم راز مگویی نمی کنند مگر این که خداوند چهارمی ایشان است، و نه پنج نفری مگر آن که خداوند ششمی ایشان است و نه کمتر از سه نفر و نه بیشتر از پنج نفر مگر آنکه خداوند با ایشان است.
پس آن دو یهودی گفتند: یا علی! چه چیز سبب شد که دو همراهت (ابوبکر و عمر) تو را از منصب مخصوصت جلوگیری کنند، سوگند به خدایی که تورات را بر موسی فرستاده تو خلیفه بر حق هستی، و ما صفات و نشانه های تو را در کتابهای خود و در کنیسه ها و معابدمان خوانده ایم، و تو سزاوارتری به این مقام از کسانی که در تصدی آن بر تو تقدم جسته اند.
علی (ع) فرمود: آنان جلو رفته اند و دیگران را عقب گذارده اند و حسابشان با خداست که در روز رستاخیز آنان را توقیف نموده بازخواست خواهد نمود.
📚توحید، صدوق، باب 28، نفی المکان، حدیث 15.
پایان
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
هدایت شده از ☘﷽☘
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
💠اميرالمومنین(ع):
👈 تمام خير در سه چيز جمع شده است:
💎 نگاه 💎 سكوت 💎 سخن
👈هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود،
فراموشى است.
👈هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است.
👈هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است.
👌خوشا بحال كسى كه:
نگاه او #پند، سكوت او #انديشه و سخن او #ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
📚 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق رحمة الله
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
#معجزات_امیرالمومنین_ع
#نشان_دادن_بهشت_و_دوزخ
اصحاب امام علی (ع) گفتند: 👌
یا امیرالمومنین ای کاش از آنچه از پیامبر (ص) به شما رسیده، برای اطمینان خاطر به ما چیزی نشان می دادی. حضرت فرمود: اگر یکی از عجایب مرا ببینید کافر می شوید و می گویید ساحر و دروغگو و کافر است و تازه این بهترین سخن شما در رابطه با من است. گفتند: همه ما می دانیم که تو وارث پیغمبری و علم او به تو رسیده است.
امیرالمومنین فرمود: علم عالم سخت است و جز مومنی که خدا قلبش را برای ایمان آزموده باشد و به روحی از خودش تایید کرده باشد، تاب تحمل آن را ندارد. سپس فرمود: تا شما بعضی از عجایب مرا و آنچه از علمی که خدا به من داده، نشان ندهم راضی نمی شوید. وقتی نماز عشا را خواندم همراه من بیایید.
حضرت وقتی نماز عشا را خواند راه پشت کوفه را در پیش گرفت و هفتاد نفر که از نظر خودشان بهترین شیعیان بودند دنبال ایشان رفتند. فرمود: من چیزی به شما نشان نمی دهم تا عهد و پیمان خدا را از شما بگیرم که به من کافر نشوید و امر سنگین و نادرستی به من نسبت ندهید. چون به خدا قسم چیزی به شما نشان نمی دهم جز آنچه پیغمبر (ص) به من یاد داده است.
حضرت علی (ع) عهد و پیمانی محکم تر از آنچه خدا از پیغمبرانش گرفته، از آنها گرفت و فرمود: رو از من بگردانید تا دعایی که می خواهم بخوانم. و اطرافیان شنیدند دعاهایی را که مانند آن نشنیده بودند.
آنگاه فرمود رو بگردانید و چون رو گرداندند دیدند از یک طرف باغ ها و نهرهایی است و از طرف دیگر آتش فروزانی زبانه می کشد. به طوریکه در معاینه بهشت و دوزخ هیچ شک نکردند. آنکه از همه خوش گفتارتر بود گفت: این سحر بزرگی است و به جز دو نفر همه کافر برگشتند. چون حضرت با آن دو نفر برگشت فرمود: گفتار اینها را شنیدید؟
چون به مسجد کوفه رسیدند دعاهایی خواند که سنگریزه های مسجد درّ و یاقوت شد. حضرت به آن دو نفر فرمود: چه می بینید؟ گفتند: درّ و یاقوت است. فرمود: اگر درباره امری بزرگتر از این هم خدا را قسم بدهم خواسته ام را انجام می دهد. یکی از آن دو نفر هم کافر شد ولی دیگری ثابت ماند.
حضرت به او فرمود: اگر از این درّ و یاقوت ها برداری پشیمان می شوی و اگر هم برنداری پشیمان می شوی. حرص او را رها نکرد تا درّی برداشت و در آستین گذاشت و چون صبح شد دید درّ سفیدی است که کسی مثلش را ندیده است.
نزد حضرت علی (ع) آمد و گفت: یا امیرالمومنین من یکی از آن درّها را برداشتم. فرمود: برای چه؟ گفت: می خواستم بدانم حق است یا باطل؟ فرمود: اگر آن را به جای خود برگردانی خدا عوض آن بهشت را به تو می دهد و اگر برنگردانی خدا جهنم را در عوض به تو می دهد. آن مرد برخاست و درّ را به جایی که برداشته بود برگرداند. حضرت نیز آن را مانند سابق به سنگریزه مبدل کرد.
بعضی گفته اند آن مرد میثم تمار بوده و بعضی نیز گفته اند عمرو بن حمق خزائی بود.
📚اثبات الهداة، ج 4، ص 558 – 556.
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
@Kalame_amiralmomenin
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••