eitaa logo
##کلام بزرگان
201 دنبال‌کننده
24هزار عکس
22.1هزار ویدیو
196 فایل
سلام وخوش آمد گوی به عزیزان بزرگ منش (کلام بزرگان مایه رحمت وسلامت جسم وجان ماست.) کار گروه فرهنگی منتظران مهدی(ص)شهرستان قروه فعال در فضای مجازی وپخش کالای فرهنگی. ارسال پیام بدونه لینک مجاز است باذکر صلوات بر محمد وال محمد اللهم صلی علی محمدا وال محمد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصرار بر برای اينكه دقیقاً “همانی بشود كه ما می خواهيم” دو نتيجه در پی خواهد داشت: 👈 يا يک رُبات حرف گوش کن و همیشه تسلیم خواهیم داشت. 👈 و یا یک آشوبگر و یاغی که هر مرزی را در می شکند. ⚠️ نتیجه وسواسها و اصرارهای بی مورد والدین بر آنچه الگوی از پیش ساخته تربیتی خود ساخته اند، این دو مورد است و حد وسطی هم ندارد! پس اولاً هیچ گاه لباس از پیش بریده ای را برای تربیت کودکمان قواره نکنیم... و ثانیاً روی نسخه های تربیتی خود و دیگران اصرار بیش از اندازه نداشته باشیم... شاید این نسخه متناسب با کودک ما نباشد! ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🌺کلام بزرگان 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی جلو ایشون رو بگیره داداش داری اشتباه میزنی این حرفا هزینه سنگینی برای افکار عمومی داره حرف نزدن رو یاد بگیریم. 🌺کلام بزرگان 🌺
☑️ برای یک کشور و تمدن، از همه‌ سرمایه‌ها مهم‌تر، سرمایه‌ انسانی است ✅ مقام معظم رهبری مدظله العالی: 📍یعنی اگر پول داشته باشید ولی سرمایه‌ انسانی نداشته باشید به جایی نمی‌رسید؛ مثل این کشورهای پول‌دار که جیب‌های گشادشان را در اختیار خائنین به بشریت قرار می‌دهند چون نیروی انسانی ندارند. 📍مثال دیگر اینکه کشور ما روی دریایی از نفت خوابیده بود؛ ما نه خبر داشتیم و نه بلد بودیم استخراج کنیم. آن‌هایی که بلد بودند، نفت ما را بردند و برای خود کارخانه ساختند و در جهت جنگ‌هایشان استفاده کردند و در دوره‌ طاغوت چیز مختصری به ما دادند. این نتیجه‌ سرمایه‌گذاری نکردن بر روی منابع انسانی است. 🌹کلام بزرگان 🌹
📍۳. ایده‌آلیسم: 🔸ایده‌آلیسم یا آرمان‌گرایی (به آلمانی: Idealismus) نام مجموعه‌ای از دیدگاه‌های فلسفی با این مدّعاست که ایده‌ها موضوع حقیقی معرفت هستند؛ ایده‌ها بر اشیا مقدم‌اند و این ایده‌ها هستند که امکانِ بودن را برای اشیا فراهم می‌کنند. بر مبنای این دیدگاه، ایده‌ها، هم از نظر معرفت‌شناختی و هم از نظر متافیزیکی اولویت دارند و واقعیت خارجی، آنچنان‌که ما درک می‌کنیم، منعکس‌کننده فرایندهای ذهنی است. 🔸ایدئالیسم مدّعی نیست ذهن خالق ماده یا جهان مادی است. همچنین این دیدگاه، «فکر» را با «متعَلَّق فکر» یکی در نظر نمی‌گیرد، بلکه مدعی است جهان خارج را تنها با توسل به فرایند ایده‌ها می‌توان درک کرد. _________ 🌺کلام بزرگان 🌺
شماره۲۱ 🔹 چشم پوشی و تربیت زیر دست 💠 در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه‌ی سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و‌ گفت: «سلام استاد آیا منو می‌شناسید؟» معلّم بازنشسته جواب داد: «خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.» داماد گفت: «چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سال‌ها قبل، ساعت گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه‌ی دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را می‌برید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه‌ی دانش‌آموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سال‌های بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.» استاد گفت: «باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان چشم‌هایم را بسته بودم»!! 🌺کلام بزرگان 🌺
🔵 با عشق منتظر شوهر خود باشید نه خشونت! 🖋 استاد سید علیرضا واعظ موسوی خانم محترم با عشق در انتظار آمدن همسر خود باش. هم خود را آماده کن هم فرزندانت را. ادب و حفظ حرمت را از کودکی به آنها بیاموز. با لبخند منتظر آمدن همسر باشید. رفتار تند و خشک شما مثل این است که با خنجر منتظر آمدن همسر باشی!! 🌺کلام بزرگان 🌺
علی اظهار علاقه کرده بود که با آقا به حسینیه برود، آقا هم به او گفتند: شب زود بخواب، صبح می آیم و تو را بیدار می کنم تا برویم. آقا طبق قولی که داده بودند صبح زود آمدند و گفتند: فاطی برو علی را صدا کن من تا نیم ساعت دیگر می خواهم بروم داخل حسینیه، علی را آماده کن تا با من بیاید. گفتم: آقا، بد است، حالا او یک چیزی گفت. گفتند: نه، من به او قول داده ام که او را ببرم، تو برو صدایش کن که بیاید. من رفتم و علی را بیدار کردم، لباسش را عوض کردم و گفتم برو حسینیه. وقتی برگشت گفت: مامان رفتم حسینینه (نمی توانست بگوید حسینیه). آنجا یک چیزهایی داده بودند به امام که تبرک بکنند، امام داده بودند به علی، که او دست بکشد. او هم می گفت: مردم به من چیز دادند، من هم آنها را مبارک کردم. بعد گفتم امام برای چه آمدند؟ گفت: خوب امام آمدند که من نیفتم. به خاطر اینکه امام مواظب او بودند که از لای نرده ها نیفتد، حس کرده بود که امام پشت سرش مواظب او هستند. دوباره علی می گفت: من می خواهم بروم حسینیه و آقا می آمدند دنبال او و صدایش می کردند و می گفتند: علی بیا برویم. 📚منبع: پدر مهربان، خاطراتی از رفتار حضرت امام خمینی(س) با کودکان و نوجوانان، به کوشش: سیداحمد میریان ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🌺کلام بزرگان 🌺
*گمشده های این زمانه..... آقا سلام ، ببخشید ! مرکز توانبخشی جانبازان کجاست؟ مرد :همین جا که فلج ها و روانی ها رو نگه میدارن؟انتهای همین کوچه است.....! شوکه شدم وقتی شنیدم..... داخل که می روی قسمت اعصاب و روان ، احساس می کنی هنوز ابر آتش تیر و گلوله روی سرت است...هنوز هرسه ثانیه یکی از روی تخت خیز می پرد.... هنوز یکی را میبینی با لباس لجنی دارد سینه خیز روی زمین می رود تا مین ها را خنثی کند.... آقا اسماعیل تلفن آسایشگاه را سفت چسبیده بود و فریاد می زد پس نیروها کجا هستن؟؟؟ بچه ها قیچی شدند.... آقا محمد را می بینم که دارد دمپایی سفید بچه ها را واکس سیاه میزند... انگار زمان جنگ کفاش جبهه بوده..... وارد سالن آسایشگاه که می شوی یکی دوان دوان سمتت می آید و حال امام خمینی (ره) را ازت می پرسد...می گوید سلامش رابه امام برسانم بگویم بچه ها ایستاده اند...... اینجا هنوز بوی کربلای پنج می یاد..... باگریه خارج می شوم از آسایشگاه و به هیاهوی شهر باز می گردم.... یکی جلوی درب آسایشگاه تیکه می اندازد که آقا سهمیه بنزین ات را گرفتی؟؟؟... 🌹modafein 🌹