🔷️ برازنده ی مؤمن
امام صادق
علیه السلام
فرمودند:
مؤمن چهارچيز بايد داشته باشد :
خانه وسيع
سواري خوب
لباس زيبا
چراغ پر نور
شخصي پرسيد :
ما كه نداريم چه كنيم؟
حضرت فرمودند:
اين حديث باطن هم دارد :
منظور از خانه وسيع،
صبر است كه
بيان گر روح بزرگ است.
و
مركب خوب، عقل است.
و
لباس زيبا، حيا است.
و
چراغ پر نور، علم است
كه ثمره آن بندگي است.
"""""""""""""""""""""""""""؛
منبع: كافي، جلد ٦
💐💐💐💐
هدایت شده از 54576 رضا آرزومندی
🇮🇷 🟦 جواب کوبنده
🔸️دوستان عزیز :
تاریخ نگاران نوشته اند :
پادشاه عثمانی برای نادر شاه
این اشعار را فرستاد، 👇
چو خواهی قشونم نظاره کنی،
سحرگه نظر بر ستاره کنی
اگر آل عثمان حیاتم دهد،
ز چتگ فرنگی نجاتم دهد،
چنانت بکوبم به گرز گران،
که یکسر روی تا به مازندران،
نادر شاه در پاسخ سلطان عثمانی این اشعار را در ضمن نامه ی جوابیّه برای او ارسال میکند :
چو صبح سعادت نمایان شود،
ستاره ز پیشش گریزان شود
عقاب شکاری نترسد ز بوم،
دو مرد خراسان دو صد مرد روم
اگر آل حیدر دهد رخصتم،
به قسطنطنیّه زنم بیرقم.
"""""""""""""""""""""""؛
نادرنامه
🟥 🇮🇷 🟥
🟥 بحران اتباع افغانستان
چه اتفاقات دیگری باید
برای مهاجران افغانستانی بیفتد
که مسئولان باور کنند
با یک بحران روبرو هستیم؟
به گزارش خبرآنلاین،
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
خطر حضور بیضابطه اتباع افغانستانی در ایران اکنون بقدری افزایش یافته که به یکی از موضوعات پرجاذبه تبلیغات انتخاباتی برای بعضی از داوطلبان ریاست جمهوری تبدیل شده است.
از نوع شعارهای این داوطلبان فهمیده میشود که قرار است در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بر سر برخورد با اتباع افغانستانی موجود در ایران و تعیین تکلیف آنان به ویژه اخراجشان مانور بدهند.
با اینکه میدانیم این شعار و این مانور مانند تمام شعارها فقط برای جمعآوری رأی است و بعد از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بطور کلی فراموش میشود، در عین حال نشاندهنده این واقعیت هم هست که موضوع حضور بیضابطه اتباع افغانستانی در کشورمان از مرز هشدار عبور کرده بطوری که موجب نارضایتی عمومی شده است.
اگر رئیس جمهور آینده واقعاً بتواند مشکل بزرگ حضور بیضابطه اتباع افغانستانی در کشورمان را حل کند باید به او آفرین گفت. متأسفانه این موضوع در اختیار افراد و مراکزی قرار دارد که دولتها تاکنون نتوانستهاند به آن ورود کنند و مشکلات ناشی از آن را برطرف نمایند.
برای درک بهتر میزان خطر، باید به مواردی از واقعیتهای ملموس در جامعه توجه شود، واقعیتهائی که نشان میدهند نفوذ اتباع اکنون اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماعات را فراگرفته است.
تازهترین خبر که سخنگوی سازمان ثبت اسناد و املاک اعلام کرده اینست که ۵۰ درصد شرکتهای به ثبت رسیده در ایران متعلق به اتباع کشور افغانستان است. نکته مهمی که درباره این موضوع قابل تأمل است اینست که مشخص نیست آیا نظارت دقیقی بر عملکرد این شرکتها وجود دارد یا نه؟ و اگر نظارتی هست، اینهمه شرکت افغانی در کشورمان چه کارنامهای دارند؟
برای درک اهمیت آمار مربوط به شرکتهای خارجی لازم است بدانیم طبق گفته سخنگوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، از زمان تصویب قانون حمایت و تشویق سرمایهگذاری خارجی در سال ۱۳۸۱ تاکنون در مجموع ۸۲۴۱ شرکت خارجی در کشور به ثبت رسیده است.
در کنار این آمار، لازم است این نکته قابل تأملتر نیز مورد توجه قرار گیرد که بندر چابهار با موقعیت ویژه تجاری که دارد تقریباً در قبضه تجار افغانی است. آنچه این واقعیت را حساستر میکند قراردادی است که با نمایندگان حکومت خودخوانده طالبان در زمینه فعالیتهای تجاری در چابهار امضا شده است.
مورد دیگر که بسیار هشداردهنده است، قبضه شدن مناطقی از کشور توسط اتباع افغانستانی است. شهرری، روستاهای جنوب تهران، اراضی و آبادیها و مراکز اطراف فرودگاه امام خمینی، حاشیه شهر مشهد، شهرستانهائی مانند یزد، زاهدان، کرمان، کرج، مناطقی از شمال، مراکزی از استان فارس و استانهای جنوبی و... از نظر بافت جمعیتی به وضعیتی دچار شدهاند که گوئی غلبه با اتباع افغانستانی است.
در خود تهران، مراکزی مانند میدان آزادی، دریاچه خلیج فارس و حتی مناطق کوهستانی شمال و شرق تهران در تصرف اتباع افغانستانی قرار دارند. در شهرها و استانها شرایط بگونهای است که مردم بومی
احساس نگرانی کرده و در مواردی نیز به صورت خودجوش اقدام به اخراج اتباع خارجی میکنند.
مشکلات امنیتی ناشی از حضور آن دسته از اتباع افغانستانی که به طالبان وابسته هستند و اقدامات متعددی نیز علیه امنیت کشور انجام دادهاند، مورد هشداردهنده دیگری است که باید به آن توجه ویژه شود. متأسفانه اخبار اقدامات ضدامنیتی این افراد به صورت شفاف در اختیار افکار عمومی قرار نمیگیرد و در عین حال اقدام مؤثری نیز برای مقابله با حضور این افراد به عمل نمیآید.
مردم ایران با مردم افغانستان مشکلی ندارند و بیش از نیم قرن است که از آنها به گرمی پذیرائی کردهاند، ولی پدیده حضور بیضابطه اتباع افغانستانی بهویژه عناصر وابسته به طالبان، یک خطر بزرگ است که در چارچوب نقشه راه این گروه برای رسیدن به اهداف ویژهای که برعهده دارد دنبال میشود. این خطر، آینده ایران را تهدید میکند و بیتفاوتی عجیب متولیان نظام جمهوری اسلامی در برابر این خطر، بشدت نگرانکننده است.
🟥 🇮🇷 🟥
هدایت شده از 54576 رضا آرزومندی
🟪 رضایت
دوستان عزیز:
هیچ حادثه ای در زندگی ما
بی حکمت نیست،
فقط باید صبور باشیم،
و راضی باشیم به تقدیرات خدا،
می گویند:
کشاورزی بود که تنها یک اسب برای کشیدن گاوآهن داشت.
روزی اسبش فرار کرد.
همسایه ها به او گفتند:
چه بد اقبالی!
او پاسخ داد:
راضيم به رضای خدا
روز بعد اسبش با دو اسب دیگر برگشت.
همسایه ها گفتند:
چه خوش شانسی!
او گفت:
راضيم به رضای خدا
روزی دیگر
پسرش وقتی در حال تربیت اسبها بود افتاد و پایش شکست.
همسایه ها گفتند:
چه اتفاق ناگواری!
او پاسخ داد:
راضيم به رضای خدا
فردای آن روز افراد دولتی برای سربازگیری به روستای آنها آمدند تا مردان را به جنگ ببرند اما پسر او را نبردند.
همسایه ها گفتند:
چه خوش شانسی!
او گفت:
راضيم به رضای خدا.
🐴🐴🐴🐴
هدایت شده از 54576 رضا آرزومندی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜؛
خدایتان همیشه یار
صبح هاتان همییشه به خیر
روزهاتان همیشه خوش
لبهاتان همیشه خندان
دلهاتان همیشه شاد
روزگارتان همیشه به کام.
🌼🌸🌼
هدایت شده از 54576 رضا آرزومندی
🟪 حکایت خربزه.
🔷️ دوستان عزیز
نوشته اند:
روزی سه درویش با هم خربزه می خوردند و فقیری در طرف دیگر آنها را نظاره می نمود.
برای آنکه هیچ کدام دلشان نیامد از سهم خود به آن فقیر بینوا چیزی بدهند، یکی گفت:
روایت است از چیز هایی که بخشش آن کراهت دارد یکی انار است و دیگری خربزه!
دومی گفت:
همچنین روایت است که خربزه را باید آنقدر خورد که خورنده را جواب کند!
سومی گفت:
و نیز روایت است که هر کس سر از روی خربزه بلند نکند به وزن همان خربزه به گوشتش اضافه می شود!
وقتی خربزه تمام شد، باز نتوانستند از پوستش دل کنده برای فقیر چیزی بگذارند.
باز ذکر روایت شروع شد.
یکی گفت:
دندان زدن پوست خربزه دندان را سفید و اشتها را زیاد می کند!
دومی گفت:
پوست خربزه چشم را درشت و رنگ پوست را براق می کند!
سومی گفت:
دندان زدن پوستِ خربزه، تکبر را کم و آدمی را به خدا نزدیک می نماید!
و آنقدر دندان زدند و لیف کشیدند تا پوست خربزه را به نازکی کاغذی رساندند...
فقیر که همچنان آنان را می نگریست گفت:
من رفتم، که اگر دقیقه ای دیگر در اینجا بمانم و به شما ها بنگرم، می ترسم با روایات شما، پوست خربزه مقامش به جایی برسد که لازم باشد مردم آن را بجای ورق قرآن در بغل بگذارند و تخمه اش را تسبیح کرده با آن ذکر یا قدوس بگویند!!!...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷