eitaa logo
شهید کمالی
945 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
603 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان در ستاد سپاه حضرت جوادالائمه (ع) خراسان شمالی حجت الاسلام علی نوروزی مسول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه استان صبح امروز در جمع کارکنان ستاد سپاه حضرت جوادالائمه (ع) با بیان اینکه دشمنان سعی دارند تفکرات جامعه اسلامی را تغییر دهند گفت : سرویس های اطلاعاتی دشمن به منظور نفوذ در جوامع اسلامی ، قصد دارند تا ذائقه دینی جوانان انقلابی را تغییر دهند و آنان را نسبت به مبانی و ارزش های دینی بی تفاوت کنند. حجت الاسلام نوروزی ادامه داد : هتاکی های اخیر به قرآن کریم در سوئد و دانمارک نمونه ای از این اقدامات کور و بی شرمانه است و جامعه اسلامی بایستی به شدید ترین شکل این اقدامات را محکوم نماید. وی با طرح این سوال که محتوای این کتاب آسمانی (قرآن کریم) چیست ؟ گفت : قرآن مسیر هدایت انسان هاست و آنچه در مصحف شریف وجود دارد به دنیای مستکبرین لطمه وارد میکند و از این رو از هر روشی که بتوانند سعی در ضربه زدن به آن را دارند . مسول دفتر نمایندگی ولی فقیه سپاه استان ادامه داد وقتی کشوری از نظر نظامی به مرحله بازدارندگی می رسد دشمنان سعی میکنند از راه مدیریت عواطف و افکار جوامع به آن ضربه وارد کنند. حجت الاسلام نوروزی به واقعه عاشورا و اقدام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در دفاع از دین خدا اشاره کرد و اظهار داشت : یکی از درسهایی که جامع اسلامی باید در رفتارشان نهادینه کنند توجه به این مهم و دفاع از ولایت است .
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه تاثیر گذار رهبر انقلاب برای شهادت عبدالله بن حسن(ع) 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 255 💠سوره ابراهیم: آیات 1 الی 5 @ahlolbait_story
قسمت:3⃣8⃣1⃣ به صحنه که رسیدیم ،ماشین را نگه داشت. رفتیم توی قهوه خانه لب جاده که بر خلاف ظاهرش صبحانه تمیز و خوبی برایمان آورد.هنوز صبحانه ام را نخورده بودم که سمیه از خواب بیدار شد.آمدم توی ماشین نشستم و شیرش دادم و جایش را عوض کردم همان وقت ماشین های بزرگ نظامی را دیدم که از جاده عبور می کردند؛ کامیون های کمک های مردمی با پرچم ایران. پرچم ها توی باد به شدت تکان می خوردند. صمد که برگشت، یک لقمه بزرگ نان و کره و مربا داد دستم و گفت: «تو صبحانه نخوردی. بخور.» بچه ها دوباره بابا بابا می کردند و صمد برایشان شعر می خواند، قصه تعریف می کرد و با آن ها حرف می زد. سمیه بغلم بود و هنوز شیر می خورد. به جاده نگاه می کردم. کوه های پربرف، ماشین های نظامی، قهوه خانه ها، درخت های لخت و جاده ای که هر چه جلو می رفتیم، تمام نمی شد. ماشین توی دست انداز افتاده بود که از خواب بیدار شدم. ماشین های نظامی علاوه بر اینکه در جاده حرکت می کردند، توی شانه های خاکی هم بودند. چندتایی هم تانک خارج از جاده در حرکت بودند، برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. معصومه با دهان باز خوابش برده بود. مهدی سرش را گذاشته بود روی پای معصومه و خوابیده بود. ✫⇠قسمت :4⃣8⃣1⃣ خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دودستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت. گفتم: «سمیه را تو دادی بغل خدیجه؟» گفت: «آره. انگار خیلی خسته بودی. حتماً دیشب سمیه نگذاشته بود بخوابی. دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی.» خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: «بچه را بده، خسته می شوی مادر جان.» صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: «ای مادر! چقدر مهربانی تو.» خندیدم و گفتم: «چی شده. شعر می خوانی؟!» گفت: «راست می گویم. توی همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است. چقدر حوصله داری تو. خیلی خسته می شوی، نه؟! همین سمیه کافی است تا آدم را از پا دربیاورد. حالا سؤال های جورواجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.» همان طور که به جاده نگاه می کرد، دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: «کم مانده برسیم. ای کاش می شد باز بخوابی. می دانم خیلی خسته می شوی. احتیاج به استراحت داری. حالا چند وقتی اینجا برای خودت، بخور و بخواب و خستگی درکن. به جان خودم قدم، اگر این جنگ تمام شود، اگر زنده بمانم، می دانم چه کار کنم. نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.» ✫⇠قسمت :5⃣8⃣1⃣ برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید. صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...» 🔸فصل شانزدهم سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند. کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد. از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند. گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.» سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.» کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد. کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد. کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده ✫⇠قسمت :6⃣8⃣1⃣ کارتش را از شیشه ماشین به نگهبان نشان داد و حرکت کرد. من و بچه ها با تعجب به تانک هایی که توی پادگان بودند، به پاسدارهایی که همه یک جور و یک شکل به نظر می رسیدند، نگاه می کردیم. پرسید: «می ترسی؟!» شانه بالا انداختم و گفتم: «نه.» گفت: «اینجا برای من مثل قایش می مانَد. وقتی اینجا هستم، همان احساسی را دارم که در دهات خودمان دارم.» ماشین را جلوی یک ساختمان چندطبقه پارک کرد. پیاده شد و مهدی را بغل کرد و گفت: «رسیدیم.» از پله های ساختمان بالا رفتیم. روی دیوارها و راه پله هایش پر از دست نوشته های جورواجور بود. گفت: «این ها یادگاری هایی است که بچه ها نوشته اند.» توی راهروی طبقه اول پر از اتاق بود؛ اتاق هایی کنار هم با درهایی آهنی و یک جور. به طبقه دوم که رسیدیم، صمد به سمت چپ پیچید و ما هم دنبالش. جلوی اتاقی ایستاد و گفت: «این اتاق ماست.»
هدایت شده از گل نرگس
4_5893053424873771322.mp3
3.44M
▪️با حسین تا مهدی علیهماالسلام (۳) 🔸درس سوم: دست از طلب ندارم تا کام من برآید... علیهماالسلام 💚 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 💚 🆔 @Gole_Narges_emam_zaman
خبرهای خوب چند روز گذشته که شاید ندیده باشید! 1- شمار واحدهای تولیدی - اقتصادی احیا شده توسط دولت از مرز 5 هزار واحد گذشت 2- افزایش رشد اقتصادی به 4.3 درصد 3- کاهش نقدینی از 43 درصد به 30 درصد 4- کاهش تورم از 60 درصد به 46 درصد 5- کاهش نرخ بیکاری فصل بهار به 8.2 درصد
-788848895_-938604644.pdf
489.8K
🇮🇷 📝 سخنواره تبیینی دهه اول مرداد ماه 🍃🌹🍃 1⃣ محرم؛ تضمین کننده پیروزی حق و رسواکننده نفاق و ظلم 2⃣ ماموریت دوباره برخی جراید 3⃣ آینده ایران توام باخوف و رجاء
دهه اول مرداد.m4a
13.35M
🇮🇷 🔊 صوتی | سخنواره تبیینی دهه اول مرداد ماه 🍃🌹🍃 1⃣ محرم؛ تضمین کننده پیروزی حق و رسواکننده نفاق و ظلم 2⃣ ماموریت دوباره برخی جراید 3⃣ آینده ایران توام باخوف و رجاء 🎙 دکتر قاسم حبیب زاده
برگزاری مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان در ستاد سپاه حضرت جوادالائمه (ع) خراسان شمالی حجت الاسلام علی نوروزی مسول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه استان صبح امروز در جمع کارکنان ستاد سپاه حضرت جوادالائمه (ع) با بیان اینکه دشمنان سعی دارند تفکرات جامعه اسلامی را تغییر دهند گفت : سرویس های اطلاعاتی دشمن به منظور نفوذ در جوامع اسلامی ، قصد دارند تا ذائقه دینی جوانان انقلابی را تغییر دهند و آنان را نسبت به مبانی و ارزش های دینی بی تفاوت کنند. حجت الاسلام نوروزی ادامه داد : هتاکی های اخیر به قرآن کریم در سوئد و دانمارک نمونه ای از این اقدامات کور و بی شرمانه است و جامعه اسلامی بایستی به شدید ترین شکل این اقدامات را محکوم نماید. وی با طرح این سوال که محتوای این کتاب آسمانی (قرآن کریم) چیست ؟ گفت : قرآن مسیر هدایت انسان هاست و آنچه در مصحف شریف وجود دارد به دنیای مستکبرین لطمه وارد میکند و از این رو از هر روشی که بتوانند سعی در ضربه زدن به آن را دارند . مسول دفتر نمایندگی ولی فقیه سپاه استان ادامه داد وقتی کشوری از نظر نظامی به مرحله بازدارندگی می رسد دشمنان سعی میکنند از راه مدیریت عواطف و افکار جوامع به آن ضربه وارد کنند. حجت الاسلام نوروزی به واقعه عاشورا و اقدام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در دفاع از دین خدا اشاره کرد و اظهار داشت : یکی از درسهایی که جامع اسلامی باید در رفتارشان نهادینه کنند توجه به این مهم و دفاع از ولایت است .