#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع
#شهادت
به بند کفش تو عالم دخیل میبندد
که مقصد تو حسین و مسیر تو حسن است
تن تو مصحف پاک تمام اسماء است
زره نداری و جوشنکبیر تو حسن است
قبای سبز امامت بپوش نجل حسن
به قامتت شده اندازه جامهی پدرت
به دستْخط حسن میخورم قسم ز ازل
خدا نوشته تو را در ادامهی پدرت
تشرف تو به صحن عتیقِ آغوشم
بقیع سبز حسن را به کربلا افزود
به دفتر وجناتت حسن تجلی کرد
قلم به لوح غمت داغ کوچه را افزود
شبیه باغ فدک زخمی خزان شدهای
گلی و برگ تو در دستهای گلچین است
زبرجد حسنی یا عقیق سرخ حسین؟!
غمت شبیه غم گوشواره سنگین است
چه شد ستارهی دنبالهدار نجمه شدی
شبیه فاطمه از تو خیال مانده فقط
من از قساوت این نعلها نمیگذرم
به روی ماهِ تو نقش هلال مانده فقط
شدهست زائر تو باطن امین الله
امانت حسنی و حسین شرمندهست
مرا دوباره بخوان تا اجابتت بکنم
چه ناگوار! پس از تو عموی تو زندهست
محسن_حنیفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع
#شهادت
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد، زرهش پیرهن است...
دستخطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است!
جان سرِ دست گرفت و به دل میدان بُرد
خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است
ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی...
تیرها! پَر بگشایید که او هم حسن است
نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد
راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است...
ایوب_پرندآور
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
تا لالهگون شود کفنم بیشتر زدند
از قصد، روی زخم تنم بیشتر زدند
قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود
گفتم که زادهی حسنم بیشتر زدند
این ضربهها تلافی بدر و حنین بود
گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند
از جنس شیشه بود مگر استخوان من؟!
دیدند خوب میشِکَنم بیشتر زدند
میخواستند از نظر عمق زخمها
پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند
با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند
دیدند پا ز درد روی خاک میکِشم
در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند
عباس_احمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
سیزده ساله جوانی که گل باغ ولاست
قمر نجمه و شمس الشرف کربوبلاست
نور او نابتر از رنگ عقیق یمنی است
پرورش یافتهی مکتب ناب حسنی است
طینتش نور و لبش کوثر و قدّش طوباست
نوهی حیدر کرار و عزیز زهراست
نور از روی جبینش به فلک میتابد
مهر ایمان و یقینش به فلک میتابد
نوجوانی که به پیران جهان راهبر است
یم ایثار و وفا را صدفی پُرگُهر است
داشت جامی به کف از جام وفا زرینتر
اشتیاقش به شهادت زعسل شیرینتر
نامهی مرد جمل را به روی دست گرفت
سیزده جام عسل را به روی دست گرفت
بغض پنجه به دل و راه گلویش میزد
بس که او بوسه به دستان عمویش میزد
گفت دانی به شما عشق و ارادت دارم
ای عموجان به دلم شوق شهادت دارم
ای کریمی که کرم هست تو را عادت و خو
بامن ای جان عمو حرف نرفتن تو مگو
هردو نذر حرم دوست متاعی کردند
هردو با ناله و گریه چه وداعی کردند
همه دیدند مه چاردهی سر زده است
با نقابی که به رویش زده او آمده است
آمد و جن و ملک را به تماشا انداخت
«کوهِ طوفان زده را یک تنه از پا انداخت»
بس که بر میسره و میمنهی لشگر تاخت
همه را یاد ابرمردِ جمل میانداخت
کوفیان بار دگر حیله و نیرنگ زدند
وای از آن لحظه که بر او همگی سنگ زدند
با همان دست که بر جسم حسن تیر زدند
شبپرستان به تنش نیزه و شمشیر زدند
موج زد لشگر و دیدند دگر قاسم نیست
استخوانی به تمامیِ تنش سالم نیست
عشق میگفت حسین بن علی را، بشتاب
یک صدا گفت عمو قاسم خود را دریاب
باغبان دید گلش پرپر و پامال شده
بسملی روی زمین بیپر و بیبال شده
ای «وفایی» چه بگویم که حسین از آن دشت
با تن او به چه حالی به حرم بر میگشت
سیدهاشم_وفایی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
پا بر زمین مکوب عمو در کنار توست
این سرو قد خمیده که دار و ندار توست
ای ماه سیزده شبهی دشت کربلا
ماه شب چهاردهم بی قرار توست
دل بردن از امام و سراپا عسل شدن
این کار، کار بی هنران نیست، کار توست
ای جان فدای نغمهی ” إن تُنکرونی ”ات
هر کس شهید عشق شود از تبار توست
” لا تَجزعی ” بخوان و برو تا خود بهشت
وقتی بهشت این همه چشم انتظار توست
من فکر میکنم که خدا از در بهشت
هرچه کلید ساخته در اختیار توست
**
دارد زره به قامت تو گریه میکند
حتی کلاهخود تو هم داغدار توست
حتی به بند کفش تو باید دخیل بست
این بندِ باز مانده گره، یادگار توست
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند
این تکههای تن، سند افتخار توست
در کربلا ضریح برایت نساختند
در سینههای مردم عاشق مزار توست
احمد_علوی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
دشت را از شرر داغ دلت سوزاندی
یکتنه باغی از آلالۀ پرپر شدهای
تَنِش تیغ و تنت، کرببلا را لرزاند
زخمیِ صاعقه خنجر و حنجر شدهای...
سنگ بر آینهات خورده و تکثیر شده
مثل غمهای دلم، چند برابر شدهای...
مجتبی دست تو را داد به دستم، دیروز
ولی امروز، تو مهمان برادر شدهای
ای به کام تو شهادت ز عسل شیرینتر
تو در آیین وفا آینهباور شدهای...
دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شدهای
مصطفی_متولی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
به زير سُمّ ستوران تنت رها مانده
عمو فدای تو گردد، تنت كجا مانده
صدا زدی تو عمو را ولی خبر دارم
كه نيمی از نفست در گلوت جا مانده
گل بهشتی من گرچه پرپرت كردند
شميم ناب تو در خاک كربلا مانده
ز پشت پردهی خونين اشك خود ديدم
به عضوعضو تنت زخم نيزهها مانده
شكستهاند چرا حُرمت تو را ای گل
چقدر بر بدنت جای ردّ پا مانده
هنوز ظرف عسل از لبت نيفتاده
هنوز روی لبت، نقش ربنّا مانده
صداي خواندن امّن يجيب میآيد
كه نجمه منتظرت دست بر دعا مانده
تو را چگونه برد خيمهگه عمو؟! بنگر
كنار جسم تو از پا در اين منا مانده
نوشت اشك «وفایی» پس از شهادت تو
حديث عاشقیات بر زبان ما مانده
سیدهاشم_وفایی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#محاوره
حرمله داره میبینه اشکاتو
راز غصههاتو برملا نکن
اولینبارِ ازت چیزی میخوام
زخم پهلومو فقط نگا نکن
از خدا بی خبرا حیلهشونه
که دَم از دین محمد میزنن
نمیدونم اعتقادشون چیه !؟
تا میفهمن یتیمی، بد میزنن
جدمون گفته که دستِ عاطفه
رو سرِ یتیم محزون بکشن
عوضش کوفیا میخوان از تنم
تیر و نیزهشونو بیرون بکشن
خیلی سنگین شده سینهم عموجون
نفسم با دردسر بالا میاد
خیلی آروم بغلم کن این دفه
داره از استخونام صدا میاد!
تازه فهمیدم که با مدینه هم
یه شباهتایی کربلا داره
دیگه میدونم به زهرا چی گذشت!
دنده بشکنه مصیبتا داره
میدونستن نوهی فاطمهام !
نامسلمونا چه بی هوا زدن !
از کبودیهای زیر گونههام
معلومه منو مغیرهها زدن
هر کی از بابام حسن دلخوری داشت
سر قاسمش تلافی در آورد !
کاش نمیدیدی که سنگ کوفیا
چه بلایی سر این پیکر آورد !
به علی چه حرفایی که نزدن !
قاتلام دنبال هتاکی بودن
وسعت جراحتام نشون میده
خیلی از دست "علی" شاکی بودن
وحید_قاسمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
کنار نام عمویت صدا بزن پدرت را
نفس بکش؛ برسان تا مدینه نامهبرت را
به سورهی مَدَنی دست بُرد پنجهی کوفی
گرفت آیه به آیه؛ بُرید موی سرت را
نوشت کاتبِ سرنیزه با مرکّبِ خونت
به روی مصحف من روضههای معتبرت را
شبیه شیشهی عطری؛ که سنگ خورده شکسته
خدا کند نبَرد باد، تا حرم خبرت را
چرا کشیده شدی آیهی مُقَطَّعهی من؟!
اگر چه لشکرِ قاری ربوده بیشترت را
کشید شیرهی جان تو را تبارِ تبردار
و بعد، اسب، لگدمال کرد برگ و برت را
تو مثلِ حمزهای و قاتل از عشیرهی هند است
نشست و خورد تمام عصارهی جگرت را
کبوترم!؛ قفست باز شد برو به سلامت
اگر چه سنگپرانان شکستهاند پرت را
رضا_قاسمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
شکر خدا که نور ولایت به ما رسید
الطاف خاندان کرامت به ما رسید
وقتی برای خون خدا نوحهخوان شدیم
بالاترین مقام عبادت به ما رسید
اسلام را محرم او زنده کرده است
این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید
روز ازل که موسِم تقسیم رزق بود
از آن میانه، ذکر مصیبت به ما رسید
اشکی چکید و این دل تیره شفا گرفت
تا قطرهای ز زمزم تربت به ما رسید
ذکر لبان ما صف محشر بُوَد: حسین
بعد از هزار سال که نوبت به ما رسید
ما نوکران فاطمهایم و عجب مدار
روزی اگر مقام شفاعت به ما رسید
::
مَستیم ما ز بادهی "احلی من العَسل"
اینگونه شد که شهد شهادت به ما رسید
از نالهی یتیم حسن زیر سمّ اسب
راز وفا و عزّت و غیرت به ما رسید
عباس_احمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیهما_السلام
#شب_ششم_محرم
#مربع_ترکیب
بسم رب الکرم از خیمه یلی می آید
از دل دفتر غیرت مَثَلی می آید
سیزده جامِ سبویِ ازلی می آید
خوب دقت کنی انگار علی می آید
گفت:قاسم پسر شیر جملگیر..،منم
من حسینی شده ی دست امام حسنم
در سرم شوق عروج است پرم را برسان
قاصد از راه بیا و خبرم را برسان
برگه ی توصیه ی معتبرم را برسان
مادر آن دستنویس پدرم را برسان
تا ببینند که بیهوده نبود این سخنم
من حسینیشده ی دست امام حسنم
قطره ی اشک تو شد آب وضو..،باور کن
ترس لشگر شده پیشِ همه رو..،باور کن
دشت پُر می شود از خون عدو..،باور کن
جوشنی در خور من نیست عمو..،باور کن
زره پیکر من هست همین پیرهنم
من حسینی شده ی دست امام حسنم
قطره ای بود در آغوش عمو دریا شد
رجزی خواند که در قلب حرم غوغا شد
گام برداشت و در معرکه طوفان پا شد
ضربه های حسنی قاتل ازرق ها شد
نعره می زد که سر از کوفی و شامی بزنم
من حسینی شده ی دست امام حسنم
ناگهان دوره شدن خدعه ی این پیکار است
نیت هر که رسیده است به من کشتار است
بی هوا سنگ به صورت بخورد..،دشوار است
زخم ها زیرِ سرِ نیزهی لاکردار است
حک شده با خطِ سرنیزه به روی بدنم
من حسینی شده ی دست امام حسنم
نقطه بودم که هزاران خطِ مطلب شده ام
در بهمریختهبودن چه مرتب شده ام
فرش پاخورده ی چندین سمِ مرکب شده ام
عِینِ موم عسل از حفره لبالب شده ام
با عبا هم بخدا جمع نگردید تنم
من حسینی شده ی دست امام حسنم
بردیا_محمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیهما_السلام
#غزل
سنگها بر سرِ تو مرثیه خوانی کردند
نیزهها زار زدند اشک فشانی کردند
فصلِ خندیدنِ تو بود نه گُل چیدنِ باد
چهرهات را چقدر زود خزانی کردند
نجمه در خیمه رویِ دامن زینب اُفتاد
عمه را اینهمه زخمِ تو کمانی کردند
پا مکش روی زمین ، جان به لبم آورده
آنچه با روی تو نامردمِ جانی کردند
تا که دیدند یتیم حسنی خندیدند
دوره کردند و چه بد سنگ پرانی کردند
هرچه کردند حریفت نشدند و آخر
تشنگی و نظر و نیزه تبانی کردند
خوب پیداست از این وضعِ بهم ریختهات
اسبها رد شده و سینه تکانی کردند
حسن_لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG