#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
این حسین کیست که دل گشته چو بیت الحزنش
خون دل میچکد از دیده به یاد محنش
این حسین کیست که حتی ز غم عظمایش
عرش حق نی،که خدا گشت به حق ناله زنش
ناله غربت او شعله به عالم انداخت
سوخت پروانه صفت شمع ز سوز سخنش
لرزه افتاد به ارکان دو عالم وقتی
تیغ و سرنیزه فرو رفت به عمق بدنش
سنگها از همه سو بر بدنش می بارید
زیر خروار نی و سنگ نهان گشت تنش
سنگها آینه روی ورا بشکستند
خدشه افتاد به رخسار حسن در حسنش
من ندانم سر سرنیزه خصمانه چه کرد؟
که دگر باز نشد بهر کلامی دهنش
گرگها بسکه به دل کینه یوسف داشتند
که ربودند و ندادند به کس پیرهنش
اف بر این دهر فرومایه که آخر یارب
بوریا گشت بر آن پیکر خونین کفنش
مولایی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
روضهخوانها غالبا وقتی به منبر میرسند
با همان یک یاحسین از سر به آخر میرسند
روضهها را از پسر تحویل بابا داده و
از سر بر نیزهی بابا به دختر میرسند
گاه مابین مقاتل پا به پای بیتها
سمت سقا میروند اما به اکبر میرسند
اربن اربا روضهی سختی است اما غالبا
روضه سنگین میشود وقتی به اصغر میرسند
گوش تا گوش علی را تیر از هرسو برید
روضهخوانها در همین مقتل به حنجر میرسند
شمر میآید به گودال و به دستش خنجر است
روضهها از روی تل اینجا به خواهر میرسند
من گلی گم کردهام میجویم او را، روضهها
از میان نیزه و خنجر به پیکر میرسند
روضهای سرتاسر گودال را پر کرده است
یا بنی... نالهها از سمت مادر میرسند
عصر عاشوراست اما خیمهها در آتشند
دشمنان دارند از هر گوشهای سر میرسند
زینب از هرسو یتیمی را بغل وا میکند
دختران فکر حجابند و به معجر میرسند
شام در راه است و بر هر بام مردم منتظر
نیزهداران یک به یک دارند با سر میرسند...
ناصحی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها
نوشته اند چه بر روزگارتان آمد
نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد
سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد
نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا
بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد
برای بردن انگشتر غنیمتی ات
همین که غائله خوابید ساربان آمد
ناصحی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
مانند اشک، پای غمت بیارادهام
خود را به دستِ گریهی بیوقفه دادهام
هملهجه با «مَنم مَنم» نشدم؛ روستاییام
از «مِنمِنم» بخوان چقدَر صاف و سادهام
همخانوادهات شدهام؛ پای سفرهات
هر چند رعیتم؛ ولی اربابزادهام
دستم مقابلِ کس و ناکس دراز، نیست
تا روی پای نوکریام ایستادهام
من پرچمِ عزای توام؛ گرچه نخنما
جز زیرِ سقفِ روضه بلااستفادهام
ششگوشه میشود در و دیوار زندگی
با روضههای خانگیِ خانوادهام
همراهِ هر سلام، دلم میپَرد حرم
هر روز، چند مرتبه بر بالِ جادهام
از بسکه خوابِ صحنِ تو رویای صادقهست
هر صبح، تربت است، به پای پیادهام
قاسمی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی حاج اقا دانشمند
موضوع: باهمسرت خوش اخلاق باش
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_زمان_عج
بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت
هزار جان گرامی فدای هر قدمت
امام کعبه تویی تو تویی مطاف حرم
که محترم حرم از رد پای محترمت
«فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی»
بگیر دست گدا را دوباره از کرمت
نفس بده که نفس پای پرچمت بزنم
مگیر از سر این دل تو سایه ی علمت
بیا و زنده کن این مرده را دمی به دمی
تو ای مسیح مسیحا دمی بدم ز دمت
به ذره گر نظر لطف تو رسد یکدم
به آسمان رود از حسن لطف دم به دمت
غریب مانده ای ای آشنای خیمه نشین
میان عالم و آدم ، فدای داغ غمت
و شعر درد دل تو هزار دیوان است
کجاست شاعر شعرت کجاست محتشمت ؟
چه روزها و چه شبها که روضه می خوانی
به اشک چشم که مادر فدای قد خمت
فدای غربت و مظلومی تو یا اُمّاه
فدای تربت خاکی و مخفی حرمت
چه می شود که ببینم دمی که امضا شد
برات کرببلایم به گوشه ی قلمت
شهریاری
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_زمان_عج
دستم نمیرود به تمنای این و آن
چشمم نمیکشد به تماشای این و آن
یوسفندیدهها هوس چهره میکنند
این دل نمیخورد به زلیخای این و آن
عاشق نگشتهاند دو چشمی که هرزهاند
بینا نشد نگاه، ز دنیای این و آن
رخسار تو کجا، اثر دست ما کجا
رویت شبیه نیست به سیمای این و آن
باید که گریه کرد بر احوال زار خویش
مؤمن مگر گناه کند پای این و آن
غیبت خطای هر شب و هر روزمان شده
تا کی کنیم، سیرخطاهای این و آن
خود غرق مشگلیم در اطراف خویشتن
اما کنیم حل معمای این و آن!
دستی بکش تو بر سر ما یابن فاطمه!
خسته شدیم ما ز تسلای این و آن
ما با توییم و جان به کف نایب توییم
ما را رها مکن به تولای این و آن
ما دست از سلالهی زهرا نمیکشیم
بالای سر قداستِ فتوای این و آن
حالا که فوجفوج همه کربلاییاند
یک عده میروند کلیسای این و آن
بانک و حساب خارجی و مرجعیت و
تعظیم تا کمر، به تقاضای این و آن
دنیا در آستانهی فتحالمبین ما
ما در پی مذاکره و رأی این و آن
برگرد ای عزیز سفر کرده، کعبه شد
با غربتی عجیب مصلای این و آن
ژولیده
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_باقر_علیه_السلام
#ولادت
#غزل_مثنوی
موّاج می شویم و به دریا نمی رسیم
پرواز می شویم و به بالا نمی رسیم
این بالها شبیه وبالند، ابترند
وقتی به سیر عالم معنا نمی رسیم
این چشمهای خیس و تهی دست شاهدند
بی تو به جلوه زار تماشا نمی رسیم
تا بی کرانه های حضور خدائی ات
پر می کشیم روز و شب اما نمی رسیم
باشد اگر تمام جهان زیر پایمان
حتی به خاک پای تو آقا نمی رسیم
***
این حرفها نشانهی تقصیر فهم ماست
حیران شدن میان صفات تو سهم ماست
دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری!
از مرز عقلهای زمینی فراتری
ای بی کرانه! لا یتناهی است وصف تو
آئینهی صفات الهی است وصف تو
مبهوت جلوه های جلالت کمیت ها
کی می رسد به درک کمال تو بیت ها
ای باشکوه از تو سرودن سعادت است
این شعرها بهانهی عرض ارادت است
هفت آسمان به درک حضورت نمی رسد
خورشید تا کرانهی نورت نمی رسد
محراب را که عرصهی معراج می کنی
جبریل هم به گرد عبورت نمی رسد
چشم مدینه مات سلوک دمادمت
بوی بهشت می وزد از خاک مقدمت
محو خودت تمام سماوات می کنی
از بسکه عاشقانه مناجات می کنی
آقا کلیم طور تمنا شدیم و بعد
دلتنگ چشمهای مسیحا شدیم و بعد
مثل نسیم در به در کوچه ها شدیم
با چهرهی محمدی ات آشنا شدیم
ای مظهر فضائل پیغمبر خدا
آئینهی شمایل پیغمبر خدا
شایستهی سلام و تحیّات احمدی
احیا کنندهی کلمات محمدی
نور علی و فاطمه در تار و پود توست
شور حسین و حلم حسن در وجود توست
قرآن همیشه آینهی تو انیس توست
تفسیر بی کران معانی حدیث توست
قلبش هزار چشمهی نور و معارف است
هر کس به آیه ای ز مقام تو عارف است
روشن ترین ادلّهی علمی است سیره ات
وقتی که حجّتند به عالم عشیره ات
هر کس که تا حضور تو راهی نمی شود
علمش به جز زیان و تباهی نمی شود
هر قطره که به محضر دریا نمی رسد
سر چشمهی علوم الهی نمی شود
بی بهره است از تو و انفاس قدسی ات
اندیشه ای که لا یتناهی نمی شود
جابر شدن زراره شدن با نگاه توست
آقای من اگر تو نخواهی نمی شود
کون و مکان اداره شود با اراده ات
عالم دخیل بسته به نعلین ساده ات
فردوس دل اسیر خیال تو می شود
آئینه محو حسن جمال تو می شود
دریاب با نگاه رحیمت دل مرا
وقتی که بی قرار وصال تو می شود
یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا
تا بی کرانی ملکوتت ببر مرا
سائل کنار ساحل لطفت چگونه است
دستان با سخاوت دریا نمونه است
من را که مبتلای خودت می کنی بس است
اصلاً مرا گدای خودت می کنی بس است
قلب مرا ز بند تعلق رها و بعد
دلبستهی خدای خودت می کنی بس است
در خلوت نماز شبت مثل فاطمه
شایستهی دعای خودت می کنی بس است
شبهای جمعه سمت مدینه که می بری
دلتنگ کربلای خودت می کنی بس است
امشب برای ما دو سه خط از سفر بگو
از کاروان خسته و چشمان تر بگو
روزی که بادهای مخالف امان نداد
هفت آسمان به قافله ای سایه بان نداد
خورشید بود و سایهی شوم غبارها
خورشید بود همسفر نیزه دارها
دیدی به روی نیزه سر آفتاب را
دیدی گلوی پرپر طفل رباب را
دیدی عمود با سر سقا چه کرده بود
تیر سه شعبه با دل مولا چه کرده بود
در موج خیز شیون و ناله دویده ای
تا شام پا به پای سه ساله دویده ای
گل زخمهای سلسله یادت نمی رود
هرگز غروب قافله یادت نمی رود
هم ناله با صحیفهی ماتم گریستی
یک عمر پا به پای محرم گریستی
رحیمی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_باقر_علیه_السلام
#مدح
#میلاد
#مربع_ترکیب
رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه
نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه
گرفته است بهانه دلم برای مدینه
فدای چار امام گره گشای مدینه
کبوتر دل من تا بقیع گشته مسافر
سلام مقصد پنجم ! سلام حضرت باقر
نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی
نبود روزی ما نوکری اگر تو نبودی
نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی
نداشت جسم تشیع سری اگر تو نبودی
بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت
غلام حیدر و زهرا شدیم با زحماتت
تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت
تویی که درک خلایق نمی رسد به مقامت
شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت
شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت
همیشه کرده حدیث تو گرم روضه ما را
نتیجه های تلاش توایم و صادقت آقا
امام پنجم عالم ، امید پنج تنی تو
بزرگ تر ز تمام تصورات منی تو
فدای عزم بلندت ، امام بت شکنی تو
خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو
تویی که وارث جمع فضائل حسنینی
امام امتی و میوه دل حسنینی
همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت
زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت
بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حرمت
و در مرام شما نیست دین به غیر محبت
تو و کرم ، تو و بخشش ، تو و عطای فراوان
همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان
تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است
به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است
به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است
بقیع بی حرمت هم بهشت اهل یقین است
به رغم خواسته ی منکران اصل ولایت
حرم نداشتنت هم نکرد کم ز مقامت
تو یادگار شهید غروب حادثه هایی
تو در تمامی حالات ، یاد کرببلایی
ز کودکیت تو دلتنگ سیدالشهدایی
تو داغدار امام ِ مُرَمِّلٌ بِدِمایی
چهار سالگی ات را نمی بری دمی از یاد
رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد
رحیمیان
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_باقر_علیه_السلام
#ولادت
#مثنوی
باید به فکر قافیه های جدید بود
در شهر غمزده به هوای امید بود
باید به مثنوی پر و بال عقاب داد
شوری برای خلقت یک انقلاب داد
باید تلنگری به تکاپوی سینه زد
با بیت های شعر پلی تا مدینه زد
باید سراغ زمزمه ای عاشقانه رفت
در جستجوی شوق به هر بی کرانه رفت
باید برای فصل رجب واژه آفرید
شاید هوای وصل و طرب سوژه ای جدید
ماهی که مات روشنی اش میشود نجوم
راهی به سمت یا علی از باقرالعلوم
نفسی که شد نَفَس نَفَسش بی حد و عدد
با دیدن هلال رجب یا علی مدد
پای رجب رسیده به شهر نوشته ها
گل شد تمام گفته و گل شد شنفته ها
تسبیح عاشقیِّ دل شاد یا علیست
سُبّوح حمد حضرت سجّاد یا علیست
نور مبین ذات خدا در زمین ببین
آمد اصول دین پسر زین العابدین
باقر بقای علم لدنِّیِ مصطفاست
باقر بنای نام علی با همان صفاست
باقر شکوه عاشقیُّ و عشق خالق است
دار و ندار سینه ی پرشور صادق است
باقر نمای تشنگی و نای زندگی ست
اوج غم و عروج تولّا و بندگی ست
پرورده ی نیایش شبهای نافله
همبازی سه ساله ی همپای قافله
یادآور حماسه ی عباس در نبرد
تیرش جواب طعنه شد و قلب فتنه سرد
شرحی برای درک معانیِّ فاطمه
راهی به سوی ربُّ و مبانیِّ زمزمه
حُبّش کلید برتری محشریِ ماست
نامش زمینه ی نفس حیدری ماست
ای شاهد شهادت گلهای آفتاب
اشک دو چشم کودکی ات مات مشک آب
یادت نمی رود سفر پای نیزه ها
دیدار قتلگاه و وداع با جنازه ها
برگ گل و فشار غل و طعنه و عذاب
بزم می و جفای نی و مجلس شراب
تو روضه های آه رباب و سکینه ای
یک کربلا عذاب و عطش در مدینه ای
آن روز شعله آمد و سوزاند خیمه گاه
امروز مانده قبر تو بی شمع و بارگاه
اصلاً سقیفه آمده همواره لج کند
محتاج شیعه را به دعای فرج کند
آقا بیا که آمدنت آرزوی ماست
عمریست بغض دوری تو درگلوی ماست
ایمانی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_زمان_عج
تو طبیبانه بیا بر سر بیمار، مهدی
دیده غمزده ماندست چه بیدار،مهدی
چقدر بهر تماشای تو ماندیم به راه
چقدر سهم فراقت شده آزار،مهدی
پای هجران تو از دیده و دل بگذشتیم
سینه شد ازغم وازفاصله هازار،مهدی
رشته دل همه هستی ما بود که بود
نیت یوسف و بازار و خریدار،مهدی
از مه شب چه دل آزار و چه بیزار شویم
گر شود ماه جمال تو پدیدار،مهدی
دل بریدیم به غیرازتو،به عشقت سوگند
در ره عشق تو از جمله اغیار،مهدی
از شمیم تو و عطر نفست می روید
گل لبخند امید از لب گلزار،مهدی
از نگاهت تن بیجان جهان جان گیرد
غیر آن،عالم ایجاد چو مردار،مهدی
شعله هرم غمت بسکه شرارانگیزاست
کز دلم آه برآید چه شرربار، مهدی
غم عجب رخنه نمودست به کاشانه دل
تو بیا،دل شده دلتنگ تو غمخوار،مهدی
دلبران زانوی اندوه گرفتند به بر
تا بیاید خبر از جلوه دلدار، مهدی
بس بود اینهمه نالیدن و گریان شدنم
بس بود دیده شود اینهمه خونبار،مهدی
مولایی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_زمان_عج
به تب و تاب فتاده است دلم می آیی
جز دل غمزده ام نیست مرا دارایی
این منم گمشده ازخویشم وغایب شده ام
ورنه هستی همه جا با منی و پیدایی
مال وجان ودل ودینم همه را خواهم داد
لحظه ای را که به من چهره خود بگشایی
چه شود ای همه ی مظهر اوصاف خدا
نظری هم به من بی سر و پا بنمایی
دست من گیر که افتاده ام از پا آقا
بر زمین خورده ام و نیست مرا یارایی
تو کجایی که به هرجا پی تو آمده ام
ایکه آواره به هر کوئی و هر صحرایی
هر چه باشم به خدا باز مرا میخوانی
بسکه ای شاه کریم هستی و تو آقایی
دل شده خونجگر از روضه رخسارکبود
چقدر شعله زده جان تو را غمهایی
روضه فاطمه میخوانی و بیتاب شوی
چشمت از گریه بسیار شده دریایی
تو بیا تا که قصاص رخ نیلی بکنی
تو همان منتقم بیکسی زهرایی
مرتضی خوانده تورا دروسط کوچه،بیا
تو علی را پسر و تاج سر مولایی
تو بیا تا که به کف تیغ علی برگیری
تا که از غربت حیدر گرهی بگشایی
مولایی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr