eitaa logo
کانال #اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚
195 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
99 فایل
عشق الهی رو در جان و دلمان عمیق کنیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم ارتباط با مدیر 👇🏻 @Zeynad_313 #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم کپی با ذکر صلوات💚 گروه دوستانه برای ظهور https://eitaa.com/joinchat/160170072Cb335968527
مشاهده در ایتا
دانلود
[ 📨 ] . . •| وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ |• ببخشید و چشم بپوشید🙂✋ آیادوست‌نداریدخداوندشماراببخشد؟🤨 وخداوندبسیارآمرزنده‌ومهربان‌است.😍 سوره 👈 نور آیه 👈 ۲۲ . . •|♥‌|•نامه‌ای‌ازعـاشق‌به‌معـشوق 💌 | صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
روز سی و پنجم🌷 شروع چله سوم ماه رجب شهادت امام هادی النقی بود. صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دعاهفتم‌صحیفه‌سجادیه-مهدی‌تدینی یَا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 128.mp3
3.22M
📖 دعاى هفتم صحیفه سجّاديه 🤲 یا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 🎙 با صدای حاج مهدی تدینی اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاری‌ها توصيه شده است خدایا شکرت فرج را تعجیل فرما ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ 💌 💠 از اینجا نیرو بگیر!!! 📌گاهی اوقات "عصبانیت" ما ناشی از گرسنگی است و اگر خود را تغذیه کنیم آرام می‌شویم. 📌 گاهی اوقات بی‌حالی ما ناشی از خستگی است و اگر کمی استراحت کنیم، سرحال می‌آییم. ⛔️ گاهی اوقات ضعف‌های ما ناشی از دور بودن از خداست، ✨ اگر به قدر کافی به ذکر و عبادت بپردازیم قوت می‌یابیم و امورمان اصلاح میشود.✔️ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💚
🌷 کوچه های دلت را به نام شهدا کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! شهدا با معرفتند رفیقشان باشی شهیدت می کنند 🦋🦋🦋اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🦋🦋🦋 🦋♡@kanonmontzerjvanan♡🦋
🎐 l 🔸در بیان زندگی‌نامه‌ی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است. ۱۳۹۵/۰۷/۰۵ 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 🌸♡@kanonmontzerjvanan♡🌸 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان بزرگوار سال پر خیر و برکت داشته باشیم بریم به حسینیه امام خمینی رحمه‌الله علیه سخنرانی رهبر عزیزمون رو گوش فرا دهیم 🍀🍀🍃🍃🍃 و ان شاء الله مطیع خوبی باشیم که ما را به اطاعت امام زمان می رساند. یا الله مدد
🔰 نکته رهبر انقلاب درباره انتخابات ۱۴۰۰ 👈🏻 مهمترین و موثرترین مدیریت کشور ریاست جمهوری است 🔺 رهبر انقلاب، در سخنرانی نوروزی: مهمترین و موثرترین مدیریت کشور ریاست جمهوری است. این که بعضی‌ها میگویند رئیس‌جمهور اختیاراتی ندارد یا رئیس جمهور تدارکات چی است ... اینها همه‌اش خلاف واقع است. یا از روی بی‌مسئولیتی گفته میشود یا از روی بی‌اطلاعی یا خدای‌نکرده غرض‌ورزی در کار است. از همه مدیریتهای کشور رئیس جمهور پرمشغله تر و پر مسئولیت تر است. عمده نزدیک به همه مدیریتهای کشور که هزاران مدیریت است اینها در اختیار رئیس قوه مجریه است و مستقیم زیر نظر ریاست جمهوری است و همه بودجه مصوب کشور در اختیار رئیس جمهور است. امکانات حکومتی کشور اغلب آن هم همین طور اکثر در اختیار رئیس جمهور است.
🔰 توصیه‌های مهم رهبر انقلاب به کسانی که میخواهند کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شوند// اگر میتوانید این بار سنگین و مهم را به دوش بگیرید بسم الله، وگرنه وارد نشوید 🔺 رهبر انقلاب، در سخنرانی نوروزی: به کسانی که میخواهند داوطلب ریاست جمهوری شوند، میگویم انتظار داریم سنگینی کار را بدانید. بدانید چه چیزی را و چه بار سنگینی را بر دوش میخواهید بگیرید. مسائل اصلی کشور را بشناسید. بدانید که مشکل کشور کجاست و برای حل آن مسائل هم یک برنامه ای داشته باشید ولو اجمالی. کارهای مهمی در خود مسئله اقتصاد هست. مسئله امنیت کشور مسئله بسیار مهمی است. موضوع آسیبهای اجتماعی یکی از آن مسائل مهم کشور است. روبرو شدن با سیاستهای پیچیده دنیا و مسئله سیاست خارجی مهم است. مسئله بسیار مهم فرهنگ هم هست. اینها را باید شما بدانید که در کشور چه خبر است و چه انتظاری هست و چه کار باید انجام بگیرد. ببینید اگر میتوانید این بار سنگین و مهم را به دوش بگیرید بسم الله. وارد بشوید اگر دیدید نه وارد نشوید.
🔰 اطلاعاتی که رهبر انقلاب از فعالیت دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره انتخابات در اختیار مردم گذاشتند 🔺 رهبر انقلاب، در سخنرانی نوروزی: من این را هم عرض بکنم این دیگر اینها اطلاعات ما است. دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی کشورهایی از جمله آمریکا و... از چندی پیش دارند تلاش میکنند که انتخابات آخر خرداد را بی‌رونق کنند یا برگزارکنندگان را متهم میکنند که انتخابات مهندسی شده و ... و یا مردم را دلسرد میکنند که رأی شما اثری ندارد و در بهبود اوضاع اثری نمیگذارد. از فضای مجازی هم حداکثر استفاده را میکنند. فضای مجازی هم در یک جاهایی ول است. همه کشورهای دنیا فضای مجازیشان را مدیریت میکنند ولی ما افتخار میکنیم که آن را ول کردیم! ... از این فضا استفاده میکند دشمن که با شیوه‌های روانی مشارکت مردم را در انتخابات کاهش دهد. فضای مجازی را بایستی مدیریت کرد. از این امکان مردم استفاده کنند برای مردم وسیله آزادی است بلاشک. خیلی هم خوب است اما نباید این وسیله را اختیار دشمن قرار داد که بتواند علیه کشور و علیه ملت توطئه کند.
روزِحساب ڪتاب ڪہ برسہ... بعضےاز گُناهاټـــ رو ڪہ بهت نِشوڹ‌ میدڹ‌، مےبینےبراشوڹ‌ استغفار نڪردے، اصݪاً یادټـــ نبوده!🥀 امّا زیرِ هر گُناهټـــ یہ استغفار نوشتہ شده... اونجاسټـــ ڪہ‌ تازه میفهمے یڪے بہ‌ جاټـــ توبه ڪرده... یڪےڪہ‌ حواسش بهټـــ بوده؟ یہ‌ دݪسوز... یڪے مثلِ ...❤️ [ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا...] 💛🌱 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔸چرت زدن هم تأثیر دارد... 🍃شما شب از خۅاݕ بیدار شوید و سجاده ڔا پهن ڪنید و بنشینید سر سجاده... حٺے "چُڔت زدن" سر سجاده "نماز شب" در زندڳے اثر مے‌گذارد!!! 🌷 اللهم_ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔴توصیه رهبر انقلاب به مردم برای انتخابات ۱۴۰۰ 🔹رهبر انقلاب، در سخنرانی نوروزی: یک نکته دیگر درباره انتخابات خطاب به آحاد مردم است هر کسی که به دنبال سعادت کشور است رئیس‌جمهوری با این شاخصه‌ها انتخاب کند👇 🔹اولا دارای مدیریت و کفایت مدیریت باشد 🔹ثانیا با ایمان باشد آدم بی ایمان کشور را منافع کشور را یک وقتی میفروشد. عدالت خواه و ضد فساد باشد. این یکی از مهم ترین خصوصیاتی است که بایست در رئیس جمهور وجود داشته باشد. 🔹دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد یعنی با عملکرد اتوکشیده و اینها نمیشود کار کرد برای یک کشوری با این همه مسائل اساسی که در کشور وجود دارد. به توانمندیهای داخلی معتقد باشد. 🔹 به جوانان معتقد باشند جوانها را به عنوان حرکت عمومی کشور بشناسد و به آنها اعتماد کند. مردمی باشد، امیدوار باشد، آدم مایوس و بدبین و با نگاه تلخ به آینده و تاریک به آینده نباشد. ۱۴۰۰/۱/۱ ✅ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال #اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚
📚رمان #نیمه_شبی_در_حله 🔹 #قسمت_شصت_و_دو در باغچه ی خانه ی خودت آن قدر گل های زیبا هست که به گلِ ب
📚رمان 🔹 پس از رفتن او، سعی کردم بخوابم. هر لحظه منتظر شنیدن فریاد و شیون ریحانه و مادرش بودم. امیدوار بودم قبل از آنکه خوابم ببرد اتفاقی نیفتد. نمی دانستم ابوراجح تا چه مدت دیگر می توانست مقاومت کند. حسرت روزهایی را خوردم که به دیدن ابوراجح می رفتم و با او از هر دری صحبت می کردم. آن روزها فکرش را هم نمی توانستم بکنم که چنین سرانجام عجیبی در انتظار ابوراجح باشد. دلم به حال خودم می سوخت. علاوه بر آنکه نمی توانستم با ریحانه ازدواج کنم، ابوراجح را نیز از دست داده بودم. تا ده روز پیش، خودم را جوانی موفق و با آینده ای درخشان می دانستم. اکنون حس می کردم تمام غم ها و غصه های دنیا، مانند توده های ظلمت که در برابر دیدگانم غوطه می خوردند، روی دلم تلنبار شده اند و مرا در هم می فشارند. در آسمان نیمه شب، ستاره ها چشمک می زدند و من در آینده ی تیره ام، به اندازه یک ستاره دور نیز بارقه ای از نور و روشنایی نمی دیدم. خود را مانند کسی می دیدم که او را از ساحلی امن و زیبا، بر قایقی کوچک و شکننده سوار کرده و در میان دریایی خروشان و بی انتها رها ساخته بودند. در آن لحظه ها در فراروی خود، جز امواج تیره و در هم کوبنده، چیزی نمی دیدم. دریغ از شبحی از ساحل یا کورسویی از فانوس دریایی! قبل از آنکه به خواب روم، اندیشیدم: آیا سرنوشت من این است که قایقم در هم بشکند و تخته پاره های آن به هیچ ساحلی نرسد یا آنکه پروردگار مهربان، مرا از این ورطه و توفان نجات خواهد داد؟ نفهمیدم چگونه به خواب رفتم. در خواب نیز خود را سوار بر قایقی کوچک دیدم. دریا طوفانی بود. امواج مهیب، چون غول هایی سیه پوش، زیر قایق شانه می زدند و چون کوهی راست می ایستادند. آنگاه قایق و مرا به پایین رها می کردند تا بر آتشفشان موجی دیگر فرو کوفته شویم و باز برآییم و باز فرو افتیم‌. ناگهان رعد و برقی زد و موجی سهمگین، قایق را در هم شکست. من خود را به تخته پاره ای آویختم. پس از ساعتی سرگردانی و غوطه خوردن در میان صدها موج، از دور جزیره ای دیدم. چنان خسته شده بودم که به زحمت می توانستم دست و پایم را حرکت دهم. هر طور بود سعی کردم با کمک امواج، خود را به ساحل نزدیک و نزدیک تر کنم. عاقبت با تلاش فراوان به ساحل رسیدم و خودم را با بدنی زخمی و کوفته، روی شن های خیس ساحل کشیدم. تنها توانستم از اینکه نجات پیدا کرده بودم، خدا را شکر کنم. آن گاه از خستگی فراوان از حال رفتم. مدتی بعد صدای دل ربا و آشنایی را شنیدم. --- هاشم!...هاشم! صدای ریحانه بود. چشم هایم را گشودم. هوا روشن شده بود و من خود را در ساحل جزیره ای سرسبز و زیبا یافتم. ریحانه با لبی خندان، کنارم نشسته بود. --- هاشم بیدار شو! تو بالاخره به ساحل رسیدی. از نجات یافتن من خیلی خوشحال بود. با دیدن او تمامی خستگی و کوفتگی ام را فراموش کردم و به چهره گیرا و درخشانش خیره شدم. !..هاشم! از خواب پریدم.‌همان صدا بود. ریحانه کنار بسترم نشسته بود. پدربزرگم چراغ در دست، کنارش ایستاده بود. برای لحظه ای این فکر از ذهنم گذشت که ای کاش بیدار نشده بودم. آیا ابوراجح از دنیا رفته بود؟ اما پدربزرگ داشت می خندید. -- بیدار شو فرزندم! چشم هایم را مالیدم. نه اشتباه نکرده بودم. پدربزرگم داشت بی صدا می خندید. به ریحانه نگاه کردم. او لبخند می زد و از شادی اشک می ریخت. حتی در کودکی او را آن گونه خوشحال ندیده بودم. راست نشستم و گفتم: عجیب است. دارم خواب می بینم که از خواب بیدار شده ام. 📚نویسنده:مظفر سالاری @kanonmontzerjvanan 🌈‌ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌈
📚رمان 🔹 ریحانه گفت: تو واقعا" بیدار شده ای. -- اما شما دارید می خندید. خوشحال هستید. چطور چنین چیزی ممکن است؟ حال پدرتان چطور است؟ دو قطره اشک در پرتو چراغ درخشیدند و از گونه های ریحانه روی چادرش فرو افتادند. -- حالش کاملا" خوب است. همان طور که مدتی پیش در خواب دیده بودم. باز در بستر دراز کشیدم و گفتم: حال دیگر یقین کردم که دارم خواب می بینم. خدا کند چند ساعتی در این خواب خوش بمانیم! پدربزرگ دستم را گرفت و کشید. -- برخیز، از شدت خستگی داری مهمل می گویی. مجبور شدم بنشینم. ریحانه گفت: برخیز برویم تا با چشمان خودتان ببینید؛ هرچند باور کردنی به نظر نمی رسد، ریحانه ایستاد. از اتاقی که ابوراجح در آن بود صدای صلوات به گوش می رسید. پدربزرگ دوباره دستم را کشید و کمکم کرد تا بایستم. -- اگر من بیدارم، درست شنیدم که گفتید حال پدرتان کاملا" خوب است؟ شادی ریحانه آن چنان بود که نمی توانست جلو لبخند و اشک ریختن خود را بگیرد. بالاترین آرزوی من آن بود که او چنین خوشحال باشد. -- بله پدرم هیچ گاه به این خوبی و سلامت نبوده. پدربزرگ گفت: راست می گوید. باورش سخت است؛ ولی واقعیت دارد. -- پس من بیدارم و حال ابوراجح نیز خوب است و شما برای همین خوشحال هستید؟ ریحانه گفت بیایید برویم تا ببینید. اندک اندک از بهت و حیرت بیرون آمدم و در گرمی شادی فرو می رفتم. -- صبر کنید، چگونه او سلامت خود را باز یافته؟ ریحانه گفت: باید جواب سوال را خودتان بدانید. مگر شما نبودید که به پدرم پیشنهاد کردید از امام زمان(عج) یاری بخواهد؟ (التماس دعا) سوزش جوشیدن اشک را در چشمانم احساس کردم. ‌با صدایی که از هیجان و شادی می لرزید، پرسیدم: یعنی آن حضرت پدرتان را شفا داده اند؟ گریه بر ریحانه غلبه کرد. صورتش را در چادر پنهان ساخت و سر تکان داد. پدربزرگم گفت: آنچه اتفاق افتاده یک معجزه است. تنها می تواند کار آن حضرت باشد و بس. بلند خندیدم. -- چه می گویی پدربزرگ؟ این شما نبودید که ساعتی پیش مرا نصیحت می کردید که.... نگذاشت حرفم را تمام کنم. گفت: آنچه را گفته ام فراموش کن. اکنون می گویم: 《جانم‌ به فدای او باد》 افسوس که عمری را بدون شناخت آن بزرگوار به هدر داده ام》 😭😭😭😭😭😭😭😭 ریحانه گفت: خدا را شاکر باشید که سرانجام، امام و مولای خود را شناخته اید. -- حق با توست، دخترم. ساعتی پیش افسوس می خوردم که ابوراجح در حال گمراهی خواهد مرد. اکنون دریغ می خورم که خود، عمری را به پیمودن بی راهه گذرانده ام؛ اما از اینکه عاقبت راه راست را یافته ام، خدا را سپاس می گویم. بیرون از درِ اتاق ایستادم. از ریحانه پرسیدم: یعنی دیگر از آن همه جراحت و شکستگی، اثری نیست؟ ریحانه لبخندی زد و ساکت ماند. پدربزرگم مرا به جلو راند و گفت: بیشتر از ده قدم تا آن اتاق فاصله نیست. برویم تا خودت ببینی. از تالار گذشتیم و به اتاقی که ابوراجح در آن بستری شده بود، رسیدیم. پدربزرگ پرده را بالا گرفت و وارد شد. من و ریحانه نیز داخل شدیم. روحانی و طبیب در حال دعا خواندن بودند و بی شک نفر سوم که در سجده بود، کسی نمی توانست باشد جز ابوراجح. زن ها که گوشه ای نشسته بودند با دیدن من برخاستند. همسر ابوراجح از همه خوشحال تر بود. در اتاق، دو چراغ روغنی روشن بود. پدربزرگ برای آنکه بهتر بتوانم ابوراجح را ببینم، چراغی را که در دست داشت به من داد. به روحانی و طبیب سلام کردم و کنار ابوراجح نشستم. او عبایی به دوش و چفیه ای بر سر داشت. نمی توانستم صورتش را ببینم. دقیقه ای گذشت. از هیجان می لرزیدم. ریحانه به پدرش نزدیک شد و آرام گفت: پدر، هاشم کنارتان نشسته. ابوراجح به خود تکانی داد و آهسته سر از سجده برداشت و به طرفم چرخید. -- سلام هاشم. دهانم از حیرت وا ماند و چراغ در دستم شروع به لرزیدن کرد. ریحانه چراغ را از دستم گرفت و به چهره پدرش نزدیک کرد. نه تنها هیچ جراحتی در صورت ابوراجح نبود، از آن رنگ زرد همیشگی، ریش تنگ و صورت کشیده و لاغر، خبری نبود. صورتش فربه و گلگون و ریشش پرپشت شده بود. به من لبخندی زد و گفت: جواب سلامم را نمی دهی؟ به جای دندان های بلندش که ریخته بود، دندان هایی مرتب و زیبا روییده بود. آثار جوانی و سلامت از چهره و بدنش هویدا بود. دیگر با دیدن ابوراجح باید معجزه ای را که اتفاق افتاده بود، باور می کردم. -- سلام بر تو باد، ابوراجح! وقتی یکدیگر را در آغوش گرفتیم، متوجه شدم که بدنش مانند گذشته، لاغر و رنجور نیست. او را بوسیدم و در میان گریه گفتم: ابوراجح، تو بگو که خواب نمی بینم. دست هایم را به شانه ها و پهلویش کشیدم. -- دیگر از آن همه شکستگی و کوفتگی خبری نیست؟ @kanonmontzerjvanan 🌈 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌈
❤️ پنجره را باز می‌کنم ذره‌های هوا را سر می‌کشم شاید بوی پیراهنت، همین حوالی‌ها باشد!! من آموخته‌ام آن گونه تو را بو بکشم تا در عمق جانم نفوذ کنی ... 🌙 شده و من هر روز آمدنت را به دلم قول می‌دهم ... شعبان ، تمام عظمت و زیبایی‌اش را مدیونِ قدم‌هایِ سبز توست ... 🌷 🌷🌷🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌷🌷🌷 🌸♡ @kanonmontzerjvanan ♡🌸
🌱✨ دلے یا دلبرےیا جان و یا جانان نمے‌دانم... همہ هستےتوي فے‌الجملھ این و آن‌نمےدانم..! 🧡•{حضرت جان }•🧡 ╔═.🦋.═══════╗ @kanonmontzerjvanan ╚═══════.🦋.═╝ صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
✨﷽✨ ✅*١۵ توصیه حاج میرزا اسماعیل دولابی برای یک زندگی مومنانه که فوق العاده است:* ١. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است . ٢. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود. ٣. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم . ۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است ، حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه . ۵. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظرت کوچک می کند و آخرت را بزرگ. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن . ۶. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد . ٧. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند . ٨. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود . ٩. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی وخدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی وکار محبت همین است . ١٠. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود . ١١. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است ؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم . ١٢. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود . ١٣. از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست . اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن . بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله بگو " ١۴. دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود ، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل ! است شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند " ١۵. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا" تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند . 📲 اشتراک این پیام صدقه جاریه است . ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❥••• ┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
روز سی و ششم🌷 شروع چله سوم ماه رجب شهادت امام هادی النقی بود. صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دعاهفتم‌صحیفه‌سجادیه-مهدی‌تدینی یَا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 128.mp3
3.22M
📖 دعاى هفتم صحیفه سجّاديه 🤲 یا مَن‌ تُحَلُّ بِهِ‌ عُقَدُ الْمَکَارِهِ 🎙 با صدای حاج مهدی تدینی اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاری‌ها توصيه شده است خدایا شکرت فرج را تعجیل فرما ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💎ما برای چه آفریده شده‌ایم؟ 😍برای لذت بردن از خودِ خودِ خودِ خداوند متعال 😍 وقتی این معنا رو متوجه بشی ... سر نماز همیشه هیجان ملاقات خدا رو خواهی داشت ... 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💚🌷
✨ 💎 : 🔸 «واصِلوا مَن تُواصِلونَهُ فِي اللّهِ ، وَ اهجُروا مَن تَهجُرونَهُ فِي اللّهِ سُبحانَهُ . » 🔹«چون با كسى ارتباط برقرار مى كنيد ، به خاطر خدا ارتباط داشته باشيد ، و چون از كسى دورى مى كنيد ، به خاطر خدا ، دورى كنيد.» 📚 غرر الحكم : ج ٦ ص ٢٣٨ ح ١٠١٢٠ 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌈