eitaa logo
کانال #اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚
193 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
100 فایل
عشق الهی رو در جان و دلمان عمیق کنیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم ارتباط با مدیر 👇🏻 @Zeynad_313 #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم کپی با ذکر صلوات💚 گروه دوستانه برای ظهور https://eitaa.com/joinchat/160170072Cb335968527
مشاهده در ایتا
دانلود
⏱ انتظار عشق واقعی الهی ⏱ 🕊سکوی پرواز🕊 شماره ۶۸ 🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹 ❤️یه جور نماز بخون که دیگران رو هم عاشق نماز خوندن کنی❤️ یادت بمونه 👈تا خوب ها خوبتر نشوند؛ بدها خوب نمی شوند... ✅شمای نمازگزار مسئولیت مهمی به عهده داریا حواست باشه‼️ 🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹 چطور نمازم،سکوی پروازم باشه؟👇 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌تمرین کن با نمازت اوج بگیری😇 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸 🎞چهل چراغ نماز و خانواده 👈از خود شروع کنیم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌈
💌 عمرمان را به خاطر دیگران هدر ندهیم اگر دیگران را دوست داری و کاری می کنی نیت رو خالص کن برای رضای خدا عمر کوتاهه..... 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷
🌈 رمان زیبای دلارام من 🌈
کانال #اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚
#رمان_دلارام_من #قسمت_سی_نهم نگاهم به حیاط بر می گردد ، چرا متوجه حوض فیروزه ای ودرخت انگورشان نشد
نرگس و هانیه خانم وزن عمو که متوجه دقتم به عکس شده اند ، با اضطرابی بی سابقه صدایم می زنند: -حورا ...عزیزم...چیزی شده؟ بدون اینکه چشم ازعکس بگیرم می گویم : این اقا ...این اقا کیه؟ این دختره منم... عکس بعدی را می بینم که یک خانواده چهار نفره را نشان می دهد... زن و مردی جوان ودخترکی یک ساله و حوراءنام ، و پسرکے پنج شش ساله ، زن جوان که پسرش را بر زانو نشانده هم .... صدای اطرافیان را گنگ می شنوم و فقط می گویم : - مامان ...عکس مامان من اینجا چیکار میکنه؟ حالم به غریقی می ماند که حتی نمی داند کجا را چنگ بزند ،ذهنم قدرت تحلیلش را از دست داده ، دست به دامان عمو می شوم... ادامہ دارد...🕊️ نویسنده: خانم فاطمه شکیبا ♥️ @kanonmontzerjvanan
- عکس من و بابام اینجا چیکار میکنه؟ توروخدا بگین چی شده؟ هانیه خانم می نشاندم روی زمین و می گوید : - اروم باش دخترم ... چرا هول میکنی؟ شاید یه شباهت کوچیکه... خودش هم می داند این حرف توجیهی بی معناست ، صدای یا الله گفتن عمو می آید ، نجمه دختر کوچک هانیه خانم ، با عمو تعارف میکند بیاید داخل ، عمو و نجمه بی خیال از همه جا وارد می شوند ، عمو بادیدن حال من ، سرجایش خشک می شود ... زن عمـو با صدای خش داری به عمو می گوید : -فهمید ! بلاخره فهمید رحیم... بااین حرف میزند زیر گریه و صدای گریه هانیه خانم هم بلند می شود ، عمو متحیر و شوکه ، فقط می تواند به سختی بگوید : حوراء! هانیه خانم در آغوشم می گیرد و من بازهم سوالم را تکرار میکنم : چیو فهمیدم؟ چی شده اینجا؟ زن عمو خطاب به عمو گله می کند : چرا گذاشتی انقدر دیربفهمه ؟ هانیه خانم به نرگس نهیب می زند : برو به حامد زنگ بزن ببین کجاست؟ بگو آب دستشه بزاره زمین ! باناباوری به قاب عکس خیره شده ام و اشک می ریزم ، دست خودم نیست ، دست خودم نیست که بعد از شنیدن ماجرا ، کلمه ای حرف نزده ام و هیچی نخورده ام ... مگر می شود؟ با حرف های هانیه خانم ، که حالا فهمیده ام عمه من است ، قطعات پازل در ذهنم کنار هم چیده می شوند اما دل نگاه کردن به تصویری که ساخته خواهد شد را ندارم... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا... ♥️ @kanonmontzerjvanan
- بابات دلش نمی خواست مامانت اذیت بشه ، مامانتم خب تو ناز ونعمت بزرگ شده بود، عادت به زندگی سخت نداشت ، توافقی طلاق گرفتن .... بابات بااصرار حامد رو نگه داشت ، مادرتم تونست با یکی از فامیلاشون که بهش میخورد ازدواج کنه ، بابات همیشه می گفت خیالش راحته که تو آرامش داری ، برای همینم نمی خواست کسے آرامشتو بهم بزنه ، میگفت بابای مریض به چه دردش میخوره؟ اما این آخرا .. خیلی دلش برات تنگ شده بود ... ازت خبر می گرفت ، عکساتو میدید ..حتی چندباری به سختی با ویلچر اومد و از دور تماشات کرد ...خیلی دلش دختر می خواست ... گریه مان شدت می گیرد ، کاش پدر می دانست من هم این سال ها چقدر دلم پدر میخواسته ...کاش اجازه می داد ببینمش ... قبل ازاینکه برای همیشه برود... عمو با صدای گرفته می گوید : مامانتم نمی خواست تو خبردار بشی ، حتی بعد شهادت عباس ، می گفت آرامشت بهم میخوره و هروقت هروقت لازم بشه بهت میگه .... نمی ذاشت فامیلای پدری دور وبرت بیان، حتی به حامد هم خیلی توجه نمی کرد واجازه نداد توروببینه... من همرزم عباس بودم ...خیلی دلم میخواست یه کمکی بهش بکنم ...ولی نشد ... انگار زندگی با دشواری هایش ، محکم مرا در پنجه می فشارد ، درخودم جمع می شوم و زانو در بغل می گیرم ...صدای هق هقم خفه می شود ، هانیه خانم می پرسد : پس حامد کجاست ؟ الان که باید باشه ، نیست ! نرگس من و من می کند : جواب نمیده ،خاموشه! - یعنی چی که خاموشه؟ نجمه با ترس و تردید می گوید : مگه امروز پرواز نداشت ؟ ادامہ دارد... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ♥️ @kanonmontzerjvanan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌ امام علی(علیه السلام) در مورد اوصاف میفرمایند؛ در جهنم از یک چیز بیشترین را خواهند داشت، آن چیست؟ 💠امام علی(علیه السلام): به درستی که بیشترین ناله های اهل جهنم از است. 📚جامع السعادت ج ۳ ص۴۶ ❓ یعنی: کار امروز را به انداختن… امروز که گذشت، انجام‌میدم… از روسروقت می خونم... از دیگه غیبت نمیکنم… میرم حلالیت میگیرم... از امانت های مردم راپس میدم... از ... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚 ═══ ೋ🌹ೋ═══
🔶 پذیرش رنج تا حد زیادی میتونه انسان رو در مقابل سختی ها قدرتمند کنه.👌🏻 ☢️ ما باید بدونیم که دنیا مشخصی داره که اگه طبق اون قوانین جلو نریم حتما زندگی بسیار سخت و تلخی خواهیم داشت و حتی دیگه لذت های زندگی هم نمیتونه حال ما رو خوب کنه. 🔷 یکی از مهم ترین قوانین دنیا اینه که .... <====🔶🌹🔸🌹🔶====> صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌈
Part40_سه دقیقه در قیامت.mp3
35.37M
قسمت 0⃣4⃣ "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" * ادامه روایات صدقه * حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة * آثار صدقه در کم شدن علاقه به دنیا * چه چیزی را صدقه بدهیم؟ * صدقه از رئوس مستحبات است * چرا صدقه را پنهانی بدهیم، بهتر است؟ * حد و مرز صدقه * واسطه شدن در صدقه * اثرات فوق‌العاده صدقه و انفاق * صدقه را به چه کسی بدهیم؟ * سخنی با خانواده‌هایی که عزیزانشان را بر اثر کرونا از دست دادند * حالت تعلق چگونه است؟ * فشار قبر چه حالتی است؟ * در عظمت صدقه همین بس که.... * صدقه دادن باعث سختی خانواده نشود * چه توشه‌ای برای اموات بفرستیم؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💚