eitaa logo
مسجد علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) کاشان بلوارقطب‌راوندی
373 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1هزار ویدیو
3 فایل
کانال مسجد علی‌بن‌ابیطالب(ع) شهرستان کاشان حکمت ۷۵ مدیر کانون برادران (صالحین): 👇 آقای علی رمضانی شماره تماس 09138701983 مدیر کانون تخصصی خواهران (صالحات):👇 خانم کربلائی ادمین کانال: @Elyasalavi72 @karbalaei_F
مشاهده در ایتا
دانلود
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
3.21M
می نشینم چو گدا بر سر راهت ای دوست شاید افتد به من خسته نگاهت ای دوست به امیدی که ببینم رخ زیبای تو را می نشینم هر صبح بر سر راهت ای دوست♥️ برای امام زمانمون کم نزاریم! :)💛 🌿
🌹🕊🍃برای با شهدا بودن بهانہ زیاد است؛ بهاے این بهانہ‌ها، هم نفس شدن است با شهدایی ڪہ روزگارے در این خاڪ زیستہ اند...💔 صبح وعاقبتتون شهدایی❤️ @kanonsalehin
⚽سانس فوتسال (ویژه آقا پسر ها) سالن امیر کبیر 🗓زمان: چهارشنبه1402/3/31 🔷زیر سن ۱۳ سال 🛑ظرفیت:۱۸نفر اولویت با کسانی است که زودتر ثبتنام را انجام بدهند 🔷جهت شرکت در فوتسال به شماره زیر تماس بگیرید. آقای: قاسم زاده 📞09927224524 🛑🛑🛑 توجه 🛑🛑🛑 کسانی که بدون هماهنگی در سانس حاضر شوند ، حق حضور در سانس را نخواهند داشت .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ. @kanonsalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••• آدم‌ها دو دسته‌اند …👌 +غـیرتۍ ⇨ +قـیمتۍ ⇨ غیرتی‌ها با "خدا" معامله‌ کردند !✔️ و قیمتی‌ها با‌ "بنده‌خدا" !✖️ 🌱 @kanonsalehin
♦️♦️توجه ♦️توجه ♦️♦️ خدمت والدین محترم 🔰پیرو استقبال کلاس ویژه هوش هیجانی برای دختران ۶تا۱۲ سال ♦️وهمچنین اصرار والدین برای این کلاس ویژه پسران ❇️به اطلاع میرساند کلاس ویژه هوش هیجانی هم باحضور متخصص و دکترای دراین زمینه برای پسران از ۶تا۱۲ سال هم برگزار میشود ✍جهت ثبت نام در اولویت اول نزد آقای رمضانی(مدیر مسئول) 🔸و دراولویت دوم نزد آقای آسیابان زاده ✅کلاس ویژه برای روانشناسی و روانکاری دلبندان شما درمسجد علی ابن ابیطالب(ع) هدف ما ایجاد محله اسلامی
♦️♦️خدمت والدین محترم آقا پسران گلمون در مسجد پویا وجوان علی ابن ابیطالب(ع) ✅جلسه ویژه توجیه کلاسهای تابستانی و آخرین ساعات وقت ثبتنام در کلاس های فرهنگی دینی و فنی ❇️امروز یکشنبه شب بعداز نماز عشاء ✅حضور حداکثری دلبندانمون الزامی هست هدف ما ایجاد محله اسلامی هست
مسجد علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) کاشان بلوارقطب‌راوندی
#ابراهیم_هادی «زندگی نامه شهید ابراهیم هادی» پارت هفتم : پهلوان ( ۲ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸
«زندگی نامه شهید ابراهیم هادی» پارت هشتم : والیبال تک نفره ✍️راوی : جمعی از دوستان شهید 🔸بازوان قوي از همان اوايل دبيرستان نشان داد که در بسياري از ورزشها است. در زنگهاي ورزش هميشه مشغول واليبال بود. هيچکس از بچه ها حريف او نميشد. 🔸يک بار تک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازي کرد! فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند. همه ما از جمله معلم ، شاهد بوديم که چطور پيروز شد. از آن روز به بعد ابراهيم واليبال را بيشتر تک نفره بازي ميکرد. بيشتر روزهاي تعطيل، پشت آتش نشاني خيابان 17 شهريور بازي ميکرديم.خيلي از مدعيها حريف ابراهيم نميشدند. 🔸اما بهترين خاطره واليبال ابراهيم برميگردد به دوران و شهرگيلانغرب، در آنجا يک زمين واليبال بود که بچه هاي رزمنده در آن بازي ميکردند. 🔸يک روز چند دستگاه ميني بوس براي بازديد از مناطق جنگي به آمدند که مسئول آنها آقاي داودي رئيس سازمان تربيت بدني بود. آقاي داودي در دبيرستان معلم ابراهيم بود و او را کامل می شناخت. 🔸ايشان مقداري وسائل ورزشي به داد و گفت: هر طور صلاح ميدانيد مصرف کنيد. بعد گفت: دوستان ما از همه رشته هاي ورزشي هستند و براي بازديد آمده اند. 🔸ابراهيم کمي براي ورزشکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شهر را به آنها نشان داد. تا اينکه به زمين واليبال رسيديم. آقاي داودي گفت: چند تا از بچه هاي واليبال تهران با ما هستند. نظرت برای برگزاري يك چيه؟ 🔸ساعت سه عصر مسابقه شروع شد. پنج نفر که سه نفرشان واليباليست حرفه اي بودند يک طرف بودند، ابراهيم به تنهائي در طرف مقابل. تعدادزيادي هم تماشاگر بودند. 🔸ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچه هاي بالا زده و زير پيراهني مقابل آنها قرار گرفت. به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي باور ميکرد. بازي آنها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام شد. بعد هم بچه هاي با ابراهيم عکس گرفتند. آنها باورشان نميشد يک ساده، مثل حرفه اي ترين ورزشکارها بازي كند. 🔸يكبار هم در دوكوهه براي رزمنده ها از واليبال ابراهيم تعريف كردم. يكي از بچه ها رفت وتوپ واليبال آورد. بعد هم دو تا تيم تشكيل دادو ابراهيم را هم صدا كرد. او ابتدا زير بار نميرفت و بازي نميكرد اما وقتي اصرار كرديم گفت: پس همه شما يكطرف، من هم تكي بازي ميكنم! 🔸بعد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حالا اينقدر نخنديده بوديم، ابراهيم ضربه اي كه ميزد چند نفر به سمت توپ ميرفتند و به هم برخورد ميكردند و روي زمين ميافتادند! درپايان با اختلاف زيادي بازي را برد. ( کتاب سلام بر ابراهیم) ادامه دارد.... @kanonsalehin