سلامتى كبد براى داشتن كبدى سالم عسل بخوريد وظيفه كبد چيست ؟ كبد در حين خواب نيز به پاكسازى بدن ، سنتز آنزيم ها و سوخت و ساز بدن مشغول است 🔵خوردن يك قاشق عسل قبل از خواب باعث سلامتى كبد و داشتن خوابى راحت مى شود 🇮🇷مرکز طب اسلامی 🍏👉🏻 @markaz_teb 🍎

آیت الله العظمی جوادی آملی: «اگر پدران و مادران، همواره نماز را در اوّل وقت بخوانند و به آن اهميت دهند، فرزندان نيز به نماز گرايش می‌یابند و آن را ارج می‌نهند. نوجوانان، فطرتی سالم و پاك دارند و دل های بی غبار آنان برای ارتباط با پروردگار آماده است.» 📚کتاب شکوفايی عقل در پرتو نهضت حسينی ص۲۲۱ ✍آیت الله #جوادی_آملی 🟢 بسمت خدا | #سیروسلوک «#راه خدا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @masirkhoda👈

. کجای قرآن اومده حجاب داشته باشین!؟ اونم اینجوری! حالا یه تار مو بیرون باشه چی میشه مگه؟

#انتخاب_درست قسمت اول تازه انقلاب شده بود.‌یه جوون هفده ساله بودم.‌ خانواده‌م نه انقلابی بودن نه تو قید و بند دین.‌ ولی من با اونا فرق داشتم. خیلی دلم میخواست یه زن مذهبی بگیرم تا من رو بیشتر جذب دین کنه‌. تو کلاس های روحانی محلمون شرکت می‌کردم‌. یه روز متوجه شدم یه دختری از محلمون که دوازده ساله‌ش بود هر روز پوشیه می‌زنه و میاد تو کلاس خانم حاج آقا شرکت می‌کنه. پرس و جو کردم فهمیدم دختر یکی یدونه‌ی حاج حسینِ. حاج حسین و زنش هر چی بچه بدنیا می‌آوردن می‌مرد و فقط این دخترشون مونده بود. من که صورتش رو ندیده بودم که عاشقش بشم فقط به خاطر حجابش ازش خوشم اومد و به مادرم گفتم.. اما مادرم مخالفت کرد و گفت اونا به ما نمیخورن. تکبر بی خودی بود. وگرنه اونا هم از ما مونن تر بودن. هم پوادارتر. وجهه‌ی پدرش هم از خانواده‌ی من بیشتر بود. وقتی متوجه شدم مادرم مخالفه به پدرم گفتم. پدرم فوری قبول کر و گفت میریم خواستگاریش. تو خونه‌نون جنگ شد. خواهرام مخالف بودم. زن برادرم مخالف بود. اما مهم من و بابام بودیم. با حاج آقا صحبت کردیم و ایشون پا پیش گذاشت و از پدرش اجازه گرفت

🌿🌷🌿 🌷🌿 🌿 🙏 خانم‌های عزیز! 👌اگر دوست دارید شوهرتون بهتون علاقمند بمونه؛ براش توی چهار تا محور لذت‌ بخش باشید: 🔹 هم سخن شدن؛ زبان را هر طرف بچرخانی، می‌چرخه! پس خوب پچرخون... 🔸 هم سفره شدن؛ حتی اگر رژیم دارید، غذا میل ندارید، کنارش بنشینید و سالاد میل کنید... 🔹 هم سفر شدن؛ هیچ گاه نزارید خاطرات سفر به خاطر مسائل کم اهمیت خراب شود... 🔸 هم بستر شدن؛ طوری برنامه‌ات را تنظیم کن که قبل یا با هم به رختخواب برید.. 🆔 @khanevadeh_313

سیاست زندگی 🍃 یکی از راهها برای اینکه همسرتون رو متقاعد کنید که کار خوبی انجام میده و به کارش ادامه بده و یا متقاعدش کنید که کاری که انجام میده خوب نیست و بهتره که انجامش نده استفاده از این جملات هست... 🍃 فلان کار خیلی با شخصیتت می‌کنه. باعث میشه دیگران خیلی بیشتر روت حساب کنند...! 🍃 فلان کار در شأن شما نیست، سطح شخصیتت رو میاره پایین...! 🆔 @khanevadeh_313

🔻مردها کلی نگر هستند 👈تا حالا شده با کلی ذوق موهات رو رنگ کنی یا مدلش رو عوض کنی اما مردت نه تنها تبریک نگه بلکه متوجه تغییراتتم نشه ✍می دونم خیلی ناراحت می شی، اما اصلا همسرت رو به بی توجهی محکوم نکن پیش خودت فکر نکن که مردت برات ارزشی قائل نیست که متوجه نشده...فقط به این فکر کن که مردا کلی نگرن و تشخیص جزئیات و تغییرات ظاهری براشون سخته... می دونی چه جوری می تونی به خودت و اون کمک کنی 👈وقتی همسرتان یک نکته ی ظاهری را بلافاصله تشخیص داد، به شدت این توانایی او را تشویق کنید. ‌‌‌ ‌ 🆔 @khanevadeh_313

♥️♥️♥️ 👈🏻 «احترام» در خلوت‌های دو نفره و در جمع، یکی از مهمترین ارکان ساخت تأمین امنیت روانی خانم است. عکس آن موجب می‌شود زن نتواند در جمع اظهار نظر کند و یا باخیال راحت از تأیید شوهرش سلیقه‌ خود را بیان کند. 🔖 این اتفاقات به مرور زمان سبب کاهش اعتماد به نفس، سر‌‌خوردگی و افسردگی می‌شود و هر جا این گزینه‌ها باشد خبری از امنیت روانی نخواهد بود. 🆔 @khanevadeh_313

👌👌 اگـر ازدواجـی بـدون عـشـق صـورت بـگیرد.../دکتر انوشه 🎥#دکتر_انوشه 🆔 @khanevadeh_313

انتخاب درست قسمت دوم رفتیم خواستگاری. پدرش موافق بود ولی مادرش نه. از قیافه‌ش میشد فهمید اصلا دوست نداره به خانواده‌ی من دختر بده. امیدم به پدرش بود‌. چند روز بعد رفتم پیش حاج آقا.‌ گفتم برو ازشون جواب بگیر. گفت صبر کن اذان مغرب میاد مسجد ازش میپرسم.‌به حاج خانم هم میگم تو قسمت خواهران از دختره بپرسه. تا اذان مغرب گوشه‌ی مسجد نشستم و دعا کردم. بالاخره اذان گفتن و حاج حسین اومد مسجد. دل تو دلم نبود. بعد نماز از دور دیدم حاج آقا داره باهاش حرف میزنه. حاج حسین میگفت و حاج اقا سرش رو به تایید تکون میداد. از شدت استرس حالم داشت بهم میخورد.‌ حاج آقا کنار پرده‌ی بین خواهران و برادران رفت و پرده کمی کنار رفت. از پشت چیزی به حاج آقا گفتن و دوباره سری به تایید تکون داد. حاج حسین خداحافظی کرد و بیرون رفت. با عجله پیش حاج‌آقا رفتم و با دیدنم خندید و گفت مبارک باشه. انقدر خوشحال شدم که خنده‌م گرفت. تشکر کردم و سرخوش تا خونه خندیدن و رفتم. رسیدم خونه و هیجان زده به پدرن گفتم چی شد. پدرم گفت به کسی نگو تا درستش کنم. منظورش مادر و خواهرم بود. چون هنوز مخالف بودن

3 فاکتور برای جلوگیری از پیری زودرس ! ▫️ورزش کردن ▫️کنترل فشار خون ◽️ تمرین شناختی(حل جدول و...) محققان میگویند انجام این 3 تمرین تاثیر فراونی در کاهش پیری مغز و چهره دارد 🇮🇷مرکز طب اسلامی 🍏👉🏻 @markaz_teb 🍎