eitaa logo
کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلال‌آباد
77 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
10 فایل
تمام اخبار و اطلاعات کانون فرهنگی هنری حضرت قائم (|عجل ا...) مسجد جامع جلال آباد در این کانال قرار میگیرد
مشاهده در ایتا
دانلود
20.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 پای سخن خدا نفرین خداوند بر شیطان آنگاه که گفت: گروهی از بندگان تو را به عنوان سهم خودم در اختیار خواهم گرفت ...! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔜 @avaye_marg
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دنیا جای عبوره...! 🎙 الله_ناصری(ره) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔜 @avaye_marg
اسمم فاطمه‌ست.‌ بچه بودم که بر اثر سهل انگاری پدر و مادرم بدنم دچار سوختگی شد. سوختگی انقدر شدید بود که برای تنفس دکترها دستگاه کوچکی رو روی گردنم گذاشتن. اگر دستگاه رو برمیداشتم راه نفسم گرفته میشد.‌ روزگار با تمام‌تحقیر ها و مسخره شدن ها توسط همکلاسی هام و مردم گذشت و بزرگ‌شدم. همیشه با خودم میگفتم، گیرَم درس خوندم و بزرگ شدم، بعدش چی؟ هیچ کس حاضر نیست با من ازدواج کنه. پدرم‌که درگیر همسر دومی بود که پنهانی گرفته بود و مادرم ناراحت از اینکه نمیتونه ثابت کنه. فقط داییم به فکر من بود. داییم یه روز اومد خونه گفت با یه دکتر صحبت کرده که عملم‌کنه. اونم فقط صورتم رو. خیلی خوشحال شدم. دکتر صورتم رو که دید گفت نمیتونه کامل درستش کنه فقط از این حالت وحشتناکی درم میاره. همونم برای من خوب بود.‌ عمل سختی بود از سه ماه قبلش تحت درمان بودم. بالاخره بعد از چند وقت و چند تا عمل جراحی قرار بود پانسمان صورتم رو برداره. وقتی خودم رو تو آینه دیدم باورم نمیشد که اون منم. طبیعی و مثل بقیه نبودم اما چهره‌م رو دوست داشتم. بعضی جاها هنوز روی از سوختگی بود و انگار حسابی پوسم رو کشیده بودن. دکتر از عملش راضی بود و گفت میتونه بعضی قسمت های بدنم رو هم عمل کنه اما هزینه‌ش خیلی بالا بود و کسی نمی تونست پرداخت کنه
🔴 💠 بحث و به وسیله نوشتاری، بدترین نوع بحث کردن است. زیرا طرفین نمی‌توانند لحن و صحبت کردن یکدیگر را ببینند و این مسئله در اکثر موارد باعث می‌شود چرا نمی‌توانند مقصود یکدیگر را در فضای پیامکی به طور‌ کامل به یکدیگر منتقل کنند. 💠 اگر گاهی مجبور شدید مطلبی را در مواقع دلخوری، با پیامک انتقال دهید حتما منظور خود و یا حالت درونی خود را بیان کنید مثلا بیان کنید که این پیامم بود و یا از روی علاقه و یا عصبانیت و ... بود. 💠 اما سعی کنید و یا تلفنی مسئله را حل کنید. 💠 برکات صحبت کردنِ حضوری، صدها برابر فضای پیامکی است. 🆔 @khanevadeh_313
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چگونه بچه‌ها از پدر و مادر بیزار می‌شوند؟ 👈🏻 اثرات نامطلوب حسابرسی لحظه‌ای والدین بر روی کودکان‌ ⭕️ 🆔 @khanevadeh_313
چند ماهی گذشت و تقریبا هر کس من رو میدید خوشحال میشد و تبریک‌میگفت. دیگه خبری از کمبود اعتماد به نفس نبود و همه جا میرفتم. مسخره کردن و ها و تحقیر های دوران بچه‌گیم شده بود برام عقده. دوست داشتم خیلی زیباتر به نظر برسم. بر خلاف عقاید خانواده‌م تیم و ظاخرم رو هم عوض کردم. ارایش میکردم و موهام رو بیرون میگذاشتم. جوری از همه دلبری میکردم که تو خیابون فقط نگاهم کنن. اینجوری راضی میشدم. تا اینکه یکی از پسرهای همسایه‌ی دیوار به دیوار خونه‌ی پدرم عاشقم شد. اول بهش محل ندادم ولی ارزوی محال ازدواجم با اون محقق میشد. مادرش و خواهرش راضی نبودن. ولی به‌خاطر پسرشون کوتاه اومدن. شب خواستگاری بهش گفتم من فقط صورتم زیباست و کل بدنم سوختگی داره. گفت ایراد نداره. خیلی زود ازدواج کردیم. وضعیت بدنم اصلا براش مهم نبود و خیلی دوستم داشت. باردار شدم و پسرم‌رو بدنیا اوردم. اما خمه چیز خوب پیش نرفت‌ خواهرش سر ناسازگاری باهام‌گذاشت و تو یکی از بحث ها شروع به مسخره کردنم کرد. منم طاقت نیاوردم و بهش حمله کردم. تا میتونستم کتکش زدم. دندونش شوست و رفت دادگاه ازم شکایت کرد. دادگاه من رو محکوم به پرداخت دیه کرد. انقدر رفت و آمد ها به دادگاه زیاد شد که زندگی از دستم در رفت و متوجه شدم‌که شوهرم پنهانی زنی رو صیغه کرده‌ وقتی بهش اعتراض کردم گفت بهم حق بده من گاهی میترسم به بدنت نگاه کنم. حرفش خیلی برام گرون تموم شد.